.
سلام
مشکلی که برام پیش اومده بود کنسل شد پس تصمیم گرفتم که پارت جدید رو بنویسم.
حتما حمایت کنید ( ˘ ³˘)♥
.جونگکوک با تهیونگ سمت آشپزخونه رفتن و شروع کردن به خوردن قهوه جونگ کوک سریع نوشیدنیش رو تموم کرد ، ته کامل قهوش رو تموم نکرده بود که جونگکوک دستش رو گرفت به سمت خودش کشید تا ببرتش به سمت اتاق.
کوک ، ته رو از روی زمین بلند کرد و در آغوش گرفت .
در اتاق رو باز کرد و گذاشتش رو تخت و با شور و اشتیاق شروع کرد به بوسیدن لب هاش.تهیونگ دستش رو گذاشته بود پشت گردن کوک و داشت باهاش به خوبی همکاری میکرد بعد از اینکه نفس کم آوردن از هم جدا شدن . جونگ کوک کل لباس ها و شلوار تهیونگ رو در آورد و رفت سمت گردن ته و هر قسمت گردن و ترقوه تهیونگ رو مک میزد. تهیونگ پوست حساسی داشت و زود قرمز یا کبود می شد.
Taehyung: آهههه ددی آرومتر
JUNGKOOK: دوست داری وقتی ددی اینطوری داره کل گردن و بدنت رو میخوره ؟ هوم؟
Taehyung: آهههه آره ددی
کوک دست از مارک کردن و گاز گرفتن نیپل تهیونگ دست برداشت و در کشویی که کنار تختشون بود رو باز کرد و یک وازلین برداشت.
Jungkook: بیبی دفعه اولته؟
Taehyung: بله ددی ، لطفا آروم انجامش بده
Jungkook: معلومه که آروم انجامش میدم ، من قراره به خوبی ازت مواظبت کنم و نزارم دردت بگیره پسر قشنگم نگران نباش
کوک در وازلین رو باز کرد و دستش رو باهاش چرب کرد برد سمت سوراخش یکمی روش رو مالید و انگشت های بلندش رو واردش کرد
Taehyung: آههههه آییی ددییی آروم ، خواهش میکنم آرومتر
Jungkook: درد داری فندوق کوچولوم ؟ یکم تحمل کن زود دردش میره عسلم
و کوک کل انگشتش رو واردش کرد و بعد انگشت دومش رو
چشم تهیونگ همش روی شلوار جونگ کوک بود و قشنگ دیکش مشخص شده بود از زیر شلوار.Taehyung: آییی ددی اههه این خیلی خوبه ، دیکت رو داخلم میخوام ددی لطفا
جونگ کوک بعد از شنیدن این حرف ته وحشی تر از قبل شد و فاکی زیر لب گفت
Jungkook: دیک ددی رو داخل خودت میخوای؟ مطمئنی میره داخل این سوراخ تنگت ؟
Taehyung: اوممم آره ددی لطفا
کوک تیشرتش بعد شلوارش رو از پاش در آورد و تهیونگ با دیدن دیک بزرگ کوک آب دهنش رو قورت داد و یکمی ازش ترسید ، چون برای بار اول تهیونگ زیادی بزرگ بود .
جونگ کوک با دستش دیکش رو گرفت و کمی روی سوراخش کشید و بعد سرش رو واردش کرد.
Taehyung: آهههههه آیییی ددییی
Jungkook: جانم عزیزم ، چیزی نیست عادت میکنی بهش
بعد از چند دقیقه که کامل دیکش رو واردش کرد تند تند داخلش ضربه میزد و چشمای تهیونگ از لذت سیاهی میرفت .
Taehyung: آهههههه آیییی ددییییی من دارم میام
کوک دیک تهیونگ رو دستش گرفت بود و بالا و پایین میکرد
Jungkook: بیا بیبی ، واسه ددی بیا
و بعد تهیونگ روی دست کوک کام کرد و بی حال افتاده بود روی تخت. و بعدش جونگ کوک داخل سوراخش کام کرد و بعد ازش کشید بیرون .
Jungkook: دوسش داشتی پسر خوشگلم ؟ زیادی درد نداری که ؟
Taehyung: بله ددی خیلی خوب ، فقط یکمی کمرم درد میکنه
Jungkook: بخواب به پشت برات بمالش بیبی
Taehyung: باشه ددی
کوک شروع کرد به مالیدن کنر تهیونگ و گاهی هم سرش و بوسه میزد . و بعد از چند دقیقه کوک فهمید که ته خوابش برده اون هم کنارش غرق خواب شد .
.
YOU ARE READING
Teddy bear
Romanceخلاصه داستان: تهیونگ یک پسر 17 ساله هستش که از سن 5-6 سالگی داخل یتیم خونه زندگی میکنه تا اینکه یک روز شخصی به نام جونگ کوک تصمیم میگیره بره به یتیم خونه ای که دوست صمیمیش نامجون اونجا کار میکنه. ژانر : درام ، عاشقانه ، اجتماعی، اسمات. کاپل اصلی :...