خب دیگه کسی نیست ووسان رو نشناسه
نمیشناسید دیگه نه؟ (ironically)به هر حال.
د تلپاث دربارهی سانه. سان میتونه با لمس افراد ، خاطراتشون رو -به خصوص خاطرات ناخوشایند- ببینه.
در وهلهی اول با خودتون میگید «وای چه باحال!»
آره باحاله ولی نه زمانی که با کوچکترین تماسی ، تا مغز استخونت تیر بکشه و عذابهایی که یه فرد توی زندگیش متحمل شده رو مثل فیلم ببینی.بگذریم....
تا جایی که توی یکی از ماموریتها ، وویونگ که پلیسه به کمک سان خسته و رنجور ما میاد و نجاتش میده
و از طرفی یه احساس نفرت-علاقهای نسبت به سان داره
تا زمانی که با خودش میگه «من نیاز دارم که از این بشر ، محافظت کنم!»به نظرتون موفق میشه...؟
YOU ARE READING
Some Goodies
Non-Fictionخب در واقع این بوک رو زدم چون دلم خواست. فیکشنهایی که خوشگل هستن رو اینجا لیست میکنم. اما خب لینکشون -که قطعا کار نمیکنه- یا اکانت نویسنده رو میذارم تا اگر خواستید ، بهشون سر بزنید✨