پسری که با استعداد ذاتی در بازیگری و در کمال زیبایی پا به این دنیا گذاشته .
دیوانه ای که تمام گنج ها و جوایز را برای خودش میخواهد .
جوایزی که در قفسه ها به تعداد بالایی خودنمایی میکردند .
پسری که تغییر دهنده‌ی تمام معیار های زیبایی خواهد بود .
با ورود به هر مکانی ، با حجم زیادی از فن و خبر نگار مواجه میشد :
~ لطفاً اینجا رو ببینید .
٪ لطفاً این طرف رو نگاه کنین !
_____________________________________
+ برای من .... چرا این ...
* افتادن *
بعد ازگذشت نیم ساعت به هوش اومد .
در حالی که سعی میکرد موقعیت رو بسنجه زمزمه کرد :
+ اخخخ ... تمام بدنم درد می‌کنه و سرده ... صبر کن ! چرا سرده ؟
سعی کرد روی دست هاشو بلند بشه .
کمی طول کشید اما بلند شد .
+ کوهستان ؟ اینجا جنگله ؟
ترسیده به اطراف نگاه کرد .
درختانی که شاخه های پر از برف داشتند و خودش ... . مطمئنن سردش بود .
لباسهایی که پوشیده بود انقدر ها هم گرم نبودند .
_____________________________________
* دو ساعت قبل : *
دوربین و میکروفون ها تنظیم شده بود .
وَن بالای اون صخره مرتفع پارک شده بود و دید خوبی به دریا داشت .
~ اونقدرم دیر نشده که بهشون بگی یه بدلکار میخوای !
+ باید خودم سخت کار کنم اگه بخوام امسال هم جوایز رو ببرم !
~ اینجا به طور مکرر حادثه اتفاق میفته .
اونا حتی نتونستن چند تا از آدمایی که گم شده رو پیدا کنن .
+ گفتن چرت و پرتای عجیب رو تموم کن .
٪ ما فیلمبرداری رو شروع میکنیم !
÷ بله قربان !
*+ اقدامات امنیتی انجام شده و الان هم چند تا تست مسخره انجام دادیم . ترسناک اما امنه . پس جای نگرانی نیست ، البته تا موقعی که اتفاقی نیفته ! امیدوارم چیزی نشه . هنوزم میترسم اما نمیتونم چیزی بگم . این یه موقعیت عالی دیگه برای برد جایزه است *
_____________________________________
*زمان حال :*
طناب پاره شد و تهیونگ ....
+ نهههههه
~ جناب کیمممممم
تهیونگ ، پرتاب شد ... کسی نتونست نجاتش بده ... افتاد توی آب اما نه دقیقا ، بلکه ...
چیزایی بودن که یادش میومد .
افتاده بود و الان نمیدونست کجاست .
+ من از یه صخره بالای اقیانوس افتادم ، پس چرا الان توی جنگلم ؟
YOU ARE READING
𝐌𝐞𝐞𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐖𝐢𝐭𝐡 𝐓𝐡𝐞 𝐧𝐨𝐫𝐭𝐡𝐞𝐫𝐧 𝐝𝐮𝐤𝐞 (𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕)
Fanfictionوضعیت : در حال آپ💛✨ روز های آپ : نامشخص💛✨ تمرین کردن که مشکلی نداره . داره ؟ + باید با عشق توی چشمات بهم نگاه کنی ! - اونا دیگه چجوری چشایی ان ؟ + همم ، دوک چی رو بیشتر از همه دوست داره ؟ - این یارو ؟ * اشاره به شمشیر * *+ من باید با این خشک بی اح...
