هیچکسی از قلدری خوشش نمیاد
همه از تحقیر شدن میترسن
احساس "ترس" وحشتناکه و همه ازش وحشت دارن..
اما جئون جانگ کوک..
اون..
یا بزار طور دیگه ای بگم
همه از پارک جیمین وحشت داشتن
شیطان ،شیطانی و ترسناک بود
اما اولین باری که چشم های جانگ کوک به اون شیطان ترسناک افتاد،ترسیده به پرستشش دراومد.
به پرستش شیطان افتاده بود و شیطانو میپرستید..
همه میگفتن پارک جیمین یه سادیست و روانیه..
ترسناک و وحشتناکه
زیادی کنترل گر و شروره..
شیطانه..
اما جئون جانگ کوک
اون باهاش ازدواج کرد..
شاید چون هیچکسی زیاد از درون جانگ کوک خبر نداشت..
برگردیم به صحبتمون..
جانگ کوک شیطانو میپرستید
ترسناک بود ؟
اوهوم
شیطان ترسناک اونو به وحشت میانداخت
شیطانش کوکی رو میترسوند و کوکی حتی اون ترس رو هم میپرستید..
ترسیده بود و شیطان ترسناکشو میپرستید..
جیمین سادیست بود ؟
جانگ کوک..
جانگ کوک به طرز وحشتناک و دیوانه واری عاشق طوری بود که جیمین باهاش بود
اون شیطانی و وحشتناک بود..
ظالمانه و ترسناک و جانگ کوک، میپرستیدش..
وقتی که گفتم میپرستتش یعنی همه چیزشو..
سلطه گر؟ زیادی کنترل گر بود؟
حتی پلک زدن کوک هم کنترل میکرد؟
کوک عاشق این بود که زیر سلطه ی اون باشه..
وقتی زیر سلطه ی اون بود و اون کنترلش میکرد ،جانگ کوک حس میکرد تو بهشته.. ولی خب.. جهنم بود..
شیطان کوک رو تسخیر کرده بود..
شیطانش ترسناک و شرور بود؟
کوک آفرینش شیطان جهنمی رو میپرستید
میتونستی اونو شیطان پرست صدا بزنی
کوکی رو کوچولو و کوچولو تر میکرد انقدری که کوکی کوچولو، کوچولوی شیطان میشد و این ترسناک بود
شیطان ترسناک تسخیرش کرده بود و جانگ کوک ترسیده میپرستیدش..
کوچولوی تسخیر شده شیطان شیطانی رو وحشت زده میپرستید..
YOU ARE READING
JIKOOK - Married
Fanfictionجیکوک یه کاپل ازدواج کردن و یه کوچولوبرای بقیه عجیب و ترسناکن ! DOM JIMIN SUB KOO کاراکترای این داستان سادیسم و مازوخیسم رو میترسونن!