[part 8]

141 25 38
                                    


پسرم، ما هرگز نباید اجازه بدیم ارزش اشیا از ادم‌ها مهم‌تر بشه.

همین خودِ تو. من خیلی از بهترین لوازمم رو دور ریختم تا جا برای تو باز شه، چون وسایل تو مهم‌ترن. خدای من، تو چقدر اسباب و اثاثیه داری! همه‌ی پدرها خوششون میاد درباره‌ی وسایل بچه‌ها غرولند کنن. وقتی به هم می‌رسیم می‌گیم:"این بچه‌ها کلی خرت و پرت دارن." انگار که تقصیر توعه. انگار تو همه‌ی این وسایل رو خریدی. انگار تو به فروشگاه رفتی و به اون پلاستیک سیاه رنگی که عکس کارتونی روش کشیده شده و ۲۰۰ وون قیمت داره نگاه می‌کنی و میگی:"اگه من این آشغال رو نخرم، بابای بدی هستم. پس باید بخرمش."
بعد فروشنده نیشخندی می‌زنه و دستش رو روی شونه‌ات می‌ذاره و می‌گه:"تو که نمی‌خوای برای بچه‌ات کم بذاری، مگه نه؟" و دیگه لبخند زدنت نمیاد. همون موقع اون تیکه آشغال رو می‌خری و به خودت می‌گی پدر و مادرهای خوب همین کارو می‌کنن.

خدا می‌دونه چقدر خرت و پرت برای بچه‌ها تولید شده. بدترین چیزی که خریدم یک چیزی شبیه گوسفنداسباب بازی بود که یک بلندگو داشت و صدای وال پخش می‌کرد تا راحت‌تر بخوابی. چرا اون اسباب بازی مزخرف رو شبیه وال درست نکرده بودن؟ هان؟ هنوز هم ذهنم درگیرشه.

[It begins with the end | sope]Where stories live. Discover now