🧛قسمت اول : اولین دیدار بعد از 126 سال 🧛

30 12 21
                                    

-آه

+فکتو ببند خون‌آشامِ لعنتی هر موقع وارد هیت میشی میای میچسبی به کون من

-خفه شو سو... کمک میخوام

کیونگسو غرش حرصی کرد

+چطوری کمک میخوای؟ بیام بکنمت؟

-این کارو کنی که ازت ممنون میشم اما یه درصد فکر کن بابام بفهمه فاکرم تو بودی! جر میخوره از خنده

خنده ریزی کردو کیونگسو نگاه بدی بهش انداخت

+محض رضای خدا بک.. این بوی لعنتی از کجا میاد؟

-مگه تو بوی منو میفهمی؟

+ نمی‌فهمم ولی اونقدرام کور نیستم که نبینم الفاها واست دندون تیز کردن.. حالا همچین تحفه ایم نیستی

-گوه خوردی نزار به روت بیارم ‌شب تولد کای از شدت حشری شدن نزدیک بود بهم تجاوز کنی.. معلوم نبود اگه به تخمات نمیزدم الان چند قلو بار دار بودم!

+عاشق اینم که به روم نمیاری، از همون موقع به بعد هر جا میشینیم بلند میشیم اینو تو جمع جار میزنی یکم فروتن باش!

-آه سو.. اسمتم یه جوریه که اگه بخوام به فاکم بدی خندم میگیره وسط ناله کردن صداش کنم

با شنیدن صدای خنده های بک از پشت در توالت فرنگی لگدی به در زدو سیگارشو بیرون کشید

+میدونم اونقدری فاکر هستم که برای مخ زدنم داری ضایعم میکنی که بعدا بگی عاشقت بودم بخاطر همینم از این در وارد شدم

سیگارو لبه دهنش گذاشت و همونطور گفت

+ولی بک اگه دوستم داری کافیه بهم بگی منم میرینم روت راحتت میکنم.. باور کن

فندکشو زیر سیگار گرفت و بکهیون در حین کنترل کردن خودش نفس گرفت

-سو دارم از شق درد میمیرم گوه خوردنو تموم کن به دادم برس

+برو بابا اسکل، اگه من بلد بودم به داد کسی برسم الان کنار تو، تو توالت فرنگی چص دود نمیکردم 

لبخند محوی زدو ادامه داد

+الان با یارم تو تخت داشتم آ‌ش میخوردم

و مشتی به در زد

+زود کارتو انجام بده بیا بیرون که خفم کرد بوی توالت

گوشای بک محکم تکون میخوردن و مطمئن بود شلوارش تا الان حتما خیس شده

-تو که میدونی من نمیتونم جق بزنم چرا تحریکم میکنی؟

+واقعا فاز باباتو درک نمیکنم، مگه گرگینه کم بود بره با یه خون آشام و نتیجش بشی تو، نترس جق بزنی نمیمیری

-نمیخوام تا قبل از سکس با پرنس رویاهام به خودم دست بزنم بس کن

جیغ بک که از پشت دستشویی بلند شد آه کیونگسو رو به همراه داشت

🧛🐺 stupid alpha and omega 🐺🧛Donde viven las historias. Descúbrelo ahora