هری پاتر : معرفی میکنم بچه ها هری براون ؛ هری براون بچه ها
...
کس کشا بگین خشوقتم
وان دی همه با هم: خوشوقتییییییم
_ آفرین
خب براون جان بفرما تو شیشه
_چشم
_ آفرین پسرم
خب
هری پاتر : آلبرت
...
آلبررررررتتتتتتتت
آلبرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
انیشتین:ها
_اون یارو که گفتمو آوردی ؟
_ آهان آره آره اوردم
خب بیارش که دیگه کارمون آخراشه شیشه ها دیگه دارن پر میشن
باشه
انیشتین با لگد میزنه در کون اون یارو و میگه :
کس کشگمشو تو شیشه
_ آخخخخخخ خب چرا میزنی ملعون؟
هری پاتر : نه بابا چیو برو توشیشه!
یه دیقه وایسا بینم
البرت؟
_ کیر ؛
چیه بابا گاییدی مارو هی البرت البرت
_ نه آخه کن حس میکنم این اونی که گفتم بیار نیست من گفتم اون یارو قد بلند و جوو
ن و لاغره. این پیر و قد کوتاه و چاقه
تازه اون حدود هیفده هیجده میزد بعد صورتش صاف بود ؛ این چرا این هوا سیبیل داره ؟!!!!
حاجی اسمت چیه ؟
_حبیب هستم چاکر شما
_ البرت من گفتم اسم اون یارو هریه تو رفتی چی برداشتی اوردی ؟
_ آهان هری ؟ من فکر کردم میگی حبیب
خب منو برداشتی آوردی کره ی ماه خب اکسیژن نیست صدا به صدا نمیرسه دیگه کس کش یه جادو مادویی یه چیزی بکن اکسیژن تولید بشه. من با کیسه اکسیژن زندم الان
عه ناموسا ؟
-اره دیگه مگه خودت واسم کپسول نامریی نساختی با جادو ؟