شاهکار های بدبختی!

38 2 0
                                    


_اینجا خیلی سفیده پیدات نمیکنم کجایی؟

انگاری توی چاه پر از شیر افتادم همه جا سفیده 

هیچی و نمیبینم کسی و دارم صدا میزنم که متوجه اسمش نمیشه

مگه خودم میفهمم اسمش چیه؟

از فاصله نه چندان دوری یه کی با یه خنده نخودی و صدای لطیف شروع کرد :

_نگران نباش! اسکایلر همه چی تموم شد ماهمه حالا میتونیم یه نفس راحت بکشیم !تموم شد .

و باز هم خندید ، صدای یه پسره !

یه پسری ک قوت قلب بهم میده اما من چهرشو ب یاد نمیارم اصن من دیدمش؟

_اسکایلر!نترس فقط ب سمت جلو بیا اینجا مرز خوشبختیه !همه چی تموم شد

اسکایلر_اما...

نه من باید اول ببینم کیا پشتمن

_اما چی اسکای؟فقط به سمت جلو بیا اصلا هب سمت عقب نرو

نه من نمیتونم.

 به پشت خودم نگاه کردم و به مسیر پشتم راه افتادم

اما اون صدا هنوز تکرار میشه اون پسر باهام حرف میزنه اما...نه به شیرینی بلکه با فریاده و نگرانی و بغض

_اسکایلر نههه!اسکایلر نهههه!گذشته نهههههههههه

با نفس های سریع و پی در پی از خواب پریدم

لعنتی گوشیم داره زنگ میزنه

اسکایلر_بله

_اسکای؟

اسکایلر_زین؟!

زین_کجایی؟

اسکایلر_زین کجا باید باشم؟؟؟ توی لعنتی منو از خواب زابه راه کردی اونوقت میگی کجام؟اونم ساعت 3 صبح؟؟؟

زین_باشه باشه، مغزت پریوده درک میکنم،  ببین بابچها فردا میخوایم راه بیوفتیم بریم یه گردش ،یه شهر دیگه!

اسکایلر_خب کجا اونوقت

زین_چ بدونم بقول خودت میریم میریم تا خسته تر از خسته شیم میای؟

یاد رایدر افتادم

اسکایلر_نمیدونم زین

زین_ضدحال نشو ،من به بچها میگم میای بای

اسکایلر_فاک یو بیتچ

خودم و توی بالشتم فیکس کردم و به خوابم فک کردم

لعنتی اون دیگه چی بود؟

خواب از کلم پرید ، بلند شدم و لباسای مزخرفم و توی کولم ریختم بلکه شاید توی گردش یکم مفید بنظر بیان

باز ویبره لعنتی اون گوشی اشغال درومد

به صفحش نگاه کردم

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jan 25, 2017 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

EffectWhere stories live. Discover now