یه ماه بعد
ا.ت)؟؟اماده ای؟)-
اره دارم اماده میشم وایسا-
یه نگاه دیگه به خودم انداختم .من خیلی وقته انقد به خودم نرسیده بودم از وقتی که ما تموم شدیم من همش تو این خونه بودم تا دیروز که اشتون مجبورم کرد برم و باهاش یه لباس بخرم که امروز مجبور باشم باهاش برم سر اجراشون.
پسرا امشب توی کلاب محلی اجرا دارن و اشتون منو مجبور کرد که باهاش برم و من الان امادم
خب من امادم اقای اشتون ایروین-
اوه فاک!!!!!تو خیلی هات شدی ! لعنتی-
خفه شو ! از اولشم فکر میکردم چرا هعی تاکید داشتی این لباسو بخرم-
این خیلی حس خوبی داره که اون اینجاست و هرلحظه باعث لبخند من میشه
اوم به هرحال تو هاتی چه با این لباس چه با اون لباسای راحتیه بو گندوت-
هعی من بوگندو نیستم-
اره اره اصلا-
چشم غره ای رفتم و اونم یه خنده نخودی کرد. حالا میفهمم چرا همه دخترای این فندوم عاشق لبخند این فرشتن.
...اوممم تو مطمِنی اون-
من حتی نمیتونم جملمو کامل کنم
انقد استرس نداشته باش اون با همه چی اوکیه من مطمئنم ...فک کنم الاناست که ماشین برسه-
ماشین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟-
صدای گوشی اشتون درومد و باعث شد اون جواب سوالی که منو الان درگیر خودش کرده بود نده
اره ...اره الان میایم اماده ایم-
گوشی قطع کرد
بدو بیرون که داره دیر میشه بیرون انگاری ترافیکه و ممکنه دیر کنیم-
کی اومده دنبالمون-
من خیلی استرس دارم بابت جواب
متاسفم! من انقد مشغول بودم که یادم رفت بهت بگم قراره همه با لیموزین بریم-
همه؟یعنی اونم هست نهههه من نمیخام بببینمش چون من اخرین روز خیلی باهاش بد رفتار کردم اما...خب این لازم بود
هعی لازم نیست نگران باشی-
نیستم ..بیا بریم-
لیموزین دم در بود و راننده تا مارو دید لبخندی زد ودرو باز کرد
ممنون-
ازش تشکر کردم و با اش وارد شدیم
سلام پسرااااا-
با دیدن اون خشکم زد اون اون خیلی عوض شده اون خیلی زیبا شده یعنی بود اما خیلی بهتر شده لعنتی من حتی کلمه هارو هم گم کردم ، اشتون خیلی خوشحاله انگار یه مدته طولانیه ندیدشون اما اونا که دو روز پیش باهم بودن ،من نمیدونم چی بگم سلام اره باید سلام کنم
YOU ARE READING
The Only Reason (imagine)
Randomمن میتونم باز صورتش و بین دستام نگه دارم روی نوک پاهام بلند بشم و لبای نرم البالویی شو ببوسم من میتونم مثل یه بالرین عالی باشم و رقص بوسه رو باهاش به بهترین شکل انجام بدم و اون همیشه برام یه پارتنر فوق العادست