سیاه

365 50 14
                                    


||برای معدن چیان یورت||

از زندگی‌ برای ما رو سیاهی ماند

برای تو ذغال هایش

های معدنچی، حالت خوب است؟

آرام بخواب

این بالا هم اکسیژن کم است

رویت سیاه نباشد

روی این زمین رو سیاهی مد است

این بالا همه سیاه هستند

سیاه می شوند، سیاه می‌کنند، سیاه میپوشند

ته تونل نان نبود...مرگ بود

و این بالا بدبختی درون جانمان

اکسیژن در درون شش‌هایمان مرد

ما دیری است زیر آور مرده اییم

راحت نفس بکش

این بالا هوا هم زغالیست

خوش به حالت

تنت می شود گرما بخش وجود کودکان آینده

ولی‌ ما این بالا، اسیر کرم های جونده

مرگت نان نداشت، مرگت تیتر نخورد

در زوزه گرگان سیاست، مرگت مرد

نماندی...رفتی...ندانستی

از آن پایین تا این بالا

"این خانه همچنان سیاه است"

سیاهWhere stories live. Discover now