داستان اول، قسمت اول(خانه)

10 3 1
                                    

من تام سیسیل هستم پلیس ماورایی. به من چیزهایی زیادی گفتن مثل جن گیر یا دعانویس ولی من هیچکدومشون نبودم.
من توی یک دفتر بزرگ زندگی میکنم. دفتری که تنها یادگار پدر و مادر منه. البته من تنها کار نمیکنم و دو همکارم دارم.
اوان اسمیت و کامیلا میلر
ما سه نفر سه پلیس ماورایی هستیم
اوان 23سالشه و کامیلا 20سال که تازه پلیس شده.
خودمم 22سالمه و رهبری گروهو بر عهده دارم.
امروز ساعت شیش عصر یک زن و شهر پولدار وارد دفتر شدن.داستان هولناک اون ها مو به تن هرکس سیخ میکنه اما برای ما نه
ادامه دارد

پلیس ماوراییحيث تعيش القصص. اكتشف الآن