2

3K 526 62
                                    

چند روز پیش داشتم توی کلاس ریاضی-قبل از اومدن معلم - پی دی اف یک کتاب خوب رو می خوندم.

یکی از کسایی که سر کلاس ادبیات به خاطر اهل شعر بودنش حرف های زیادی برای گفتن داشت ، بهم گفت
" دیوانه ای ؟ کی سرکلاس کتاب می خونه؟!"
بعد به یکی دیگه از بچه ها هم گفت :
" این دیوونست ، سر کلاس کتاب می خونه."

هیچ حس خاصی بهم دست نداد.
اما به اطراف که نگاه کردم ، کل بچه ها داشتن صحبت می کردن.

از خودم پرسیدم چه عیبی داره به جای ده دقیقه صحبت کردن با آدم هایی که از هیچ کدومشون خوشم نمی یاد و از خیلی از افکارشون متنفرم ده دقیقه کتاب بخونم ؟
هیچ جوابی پیدا نکردم.

نمی دونستم چرا دیوانه خطاب شدم.
خطای کارم رو پیدا نکردم.
به کارم یک ذره هم شک نداشتم و ندارم.

پس می دونی ، ترجیح دادم لبخند بزنم و سکوت کنم.
یه روز به یک نفر گفتم :
"توی مدرسه ام حتی بلد نیستن اسم همینگوی رو تلفظ کنن.به نظرت سرم رو کجا بکوبم؟"
و اون بهترین جواب ممکن رو بهم داد :
" هیچ جا.سرت رو توی کتابت نگه دار."

wordsWhere stories live. Discover now