8:35 P.M Same day

931 218 3
                                    

لویی صدای تق تق در رو نه برای یه بار بلکه برای 4 بار شنید اونم محکم و پشت سره هم

"اومدم, اومدم بابا اروم باش"

لویی به طرف در داد زد و شخص یا افرادی که پشت در بودن ساکت شدن

لویی در رو باز کرد, میتونست سه نفر رو ببینه

"سلام? شما دیگه کدوم خری این?" لویی اعصابش داغون بود و واقعا تو مود این نبود که از گوشیش دور باشه وقتی که شاید یه پیام از اﭺ براش فرستاده بشه

"من لیامم, این زینو اونم نایل" یکی از اونا, لیام, خودشونو معرفی کرد

"من هم ل..."

"لویی, میدونیم" هر سه تاشون با هم گفتن

"حال اﭺ خوبه?"

"خب پس تو هم نمیدونی" یکی از اونا که اسمش نایل بود گفت

"نه?"

"شعت" نایل زمزمه کرد و نفسشو داد بیرون

who are you? [L.S] (persian translation)Место, где живут истории. Откройте их для себя