53:)

19 4 8
                                    

نصفه شب تشنم شد و خواهر دوقلومو که رو تخت کناریم میخوابه صدا کردم بره برام آب بیاره(چه پرو:/)

اونم گفت خودم باید برم و اون نمیره...

رفتم داخل آشپز خونه...

خواهرم پشت صندلی قایم شده بود...

گفت یه نفر نصفه شب وقتی رفته بود دسشویی اومده بود رو تختش خوابیده بوده...

من فقط داشتم به این فکر میکردم که اون با صدای خواهرم گفته بود خودت برو...

دسشو گرفتمو رفتیم تو اتاق...

فقط میتونم بگم که ترسناک بود...

فک کنم بدش اومد که ازش‌ فیلم گرفتم...

فک کنم بدش اومد که ازش‌ فیلم گرفتم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Natural but supernatural Where stories live. Discover now