هی گایز ادامهی purple jelly beans تابستون عاپ میشه تا اون موقع من هم همهش رو مینویسم و بعد به صورت یک روز در میان پابلیششون میکنم. :>
YOU ARE READING
PURPLE JELLY BEANS [ziam mayne~crenshaw]
Fanfictionپسر رو روی شونهام انداختم و زور زدم. انگار یک خرس رو بغل کرده بودم. لیام با دستهاش، محکم لحافی رو که وقتی بچه بودم عمه بزرگهام برام بافته بود رو گرفته بود. ناامید شدم و ولش کردم. لیام لحاف رو ول کرد و گفت: "ببین! من نمیتونم تا وقتی که کمکات نکر...
Summer
هی گایز ادامهی purple jelly beans تابستون عاپ میشه تا اون موقع من هم همهش رو مینویسم و بعد به صورت یک روز در میان پابلیششون میکنم. :>