The First Time

1.4K 169 20
                                    

دفعه اولی که اتفاق افتاد هری خیلی سخت تلاش کرد که یه جوری نشون بده انگار شوخی میکنه جوری که لویی همینکارو کرد

همه پسرا تصمیم گرفته بودن که برای کلاب رفتن بهترین موقعست و بعد از یه مدتی خودشونو اروم کنن قبل از اینکه تور شروع شه. منیجمنت این چند وقت خیلی عوضی شده بود به خصوص برای لویی و هری. این با جایی رسیده بود که لویی هری نمیتونستن راجب همدیگه توییت بزنن و حتی تو مصاحبه ها کنار همدیگه بشینن.

لویی از اینکه نمیتونست مثل همیشه نزدیک بهترین دوستش باشه متنفر بود.

منیجمنت همیشه مخالف شایعه ها در مورد لری بود و به خاطر همین نمیخواست هیچ فعالیت عمومی انجام بدن که باعث تشویق این تصورات شه چون این چیزیه که هری و لویی هستن. فقط دوست.

لویی احتمالا از بین پسرا مشتاق ترین بود واسه رسیدن به کلاب و مشروب خوردن. کنارش نایل از قبل از اینکه به کلاب برسن تقریبا مست بود. لویی کل هفته گذشته رو فقط مجبور بود با النور تو جاهای عمومی باشه. اون ادم اویزونی که استخدام شده بود واسه تموم شدن شایعه های لری. لویی از هر دقیقش متنفر بود، اون نمیفهمید که چرا این اینقد موضکع بزرگیه واسه منیجمنت

از نظر خودش اگه هری و اون واقعا قرار میزاشتن در هرصورت میخواست بدونه که طرفدارای واقعی کیان. اگه اونا فقط به خاطر اینکه لویی و هری گین ساپورت کردنشونو تموم کنن از نظر لویی میتونن خودشونو به فاک بدن. اگه به خاطر اون قرارداد مزخرف که کل پنج نفر امضاش کرده بودن لویی چندین ماه قبل از شر منیجمنتشون خلاص میشد.

"زود باش لویی چندتا شات با من بزن"

نایل اصرار کردو به ارنجش به لویی زد درحالی که سرشو عقب برد تا یه شات دیگرو کامل بخوره. لویی نمیدونست نایل چرا اینقد مشتاقه که مست کنه ولی تصمیم گرفت که نپرسه. پسره بلوند از اینور به اونور تلو تلو میخورد و لویی میدونست اون کاملا مسته.

" به نظر میاد تو اندازه هممون به حد کافی خوردی" لیام باخبرش کرد در حالی که لبخند میزد و نایل نگاهای بازیگوش سمتش میفرستاد. لویی چشماشو به خاطر اون دوتا چرخوند و قبل از اینکه شات الکیلیو که موفقیت امیز باعث شد به خاطر سوزش گلوش اخم کنه رو بالا بره.

"هری کجاست؟" لویی پرسید وقتی فهمید جوون ترین فرد گروهشون باهاشون نیست. اون یه جوری حس میکرد که انگار دوستیش با پسر مو فرفری داره از بین میره و ازش متنفر بود. هری اونیه که لویی همیشه میپرستید، بلافاصله وقتی که چشماشون به همدیگه خورد توی دستشویی ایکس فکتور.

"نزدیک بار دیدمش که داشت با یک نفر حرف میزد" زین جواب داد وقتی به پایین-گوشیش نگاه میکرد و از ابجویی که تو دست دیگش بود میخورد. یه دانشمند لازم نبود که بفهمی داره به دوست دخترش تکست میده.

Five Times Harry Styles Was Jealous (Persian Translate)Where stories live. Discover now