تحلیل روانشناختی داستان

Utopia-Oasis-Fallen star📚

اول بیاین از این شروع کنیم که اصلا این به چه معناست.
روانشناسی داستان یعنی پیدا کردن ضمیر ناخودآگاه نویسنده و پی بردن به شخصیتی که سعی در پنهان کردن اون داره.
شاید این کار به نظر شما خیلی جذاب و هیجان انگیز باشه اما نویسنده ها معمولا توی داستانشون به صورت ناخودآگاه(غیرارادی)نمود پیدا می کنند.
و خودشون هم از این قضیه آگاهی ندارند.
من نمی تونستم در ابتدا نویسنده های دیگه رو بررسی کنم پس این کار رو با خودم شروع می کنم ولی قبلش باید بگم که من واقعا نمی دونستم تا این حد توی داستانم جا گرفتم.

روش
خواندن سه داستان از نویسنده و بررسی ویژکی شخصیتها و سایر عوامل(من مخصوصا بقیه موارد رو نمی نویسم چون می دونم که شاید شما این کار رو انجام ندین اما یه عده هستن که خودشون رو علامه دهر می دونن و کارشناس مسائل علوم انسانی پس نمی تونم همچین ریسکی در این باره انجام بدم!)
من سه داستان از خودم انتخاب می کنم.

تحلیل محتوا
تحلیل محتوا یه روش توی تحقیقات علوم انسانی هم هست اما ما به اون کاری نداریم.
سه داستان انتخابی من Utopia_Oasis_Fallen star

بررسی شخصیتها
جین (Utopia)
ویژگی اصلی این شخصیت عدم نشان دادن احساساتش بود اما در این بین ویژگی های دیگه ای هم حضور داشتند مثل:
وابستگی شخصیت اما نشان دادن استقلال خودش
خودخواهی و خودمحوری
دوستی های ناپایدار یا نیمه پایدار
عدم اعتماد و بدبینی به اطرافیان
علاقه ی شدید در عین عدم علاقه
کلافگی از اینکه دیگران اون رو نمی فهمن
در هنگام ناراحتی حرف نمی زند
سرزنش خود

هوسوک(Oasis)
دوستی سریع و پیش بردن سریع آن به حدی که بالاتر از این دوستی نیست اما بعد از مدتی خسته می شود چون اون فیدبک(واکنش) رو در حد احساسات خودش نگرفته
وابستگی اما مستقل نشان دادن خود
برای رسیدن به هدفش هرکاری می کند
در هنگام ناراحتی حرف نمی زند
سرزنش خود

یونگی/بک (Fallen star)
شخصیت وابسته اما مستقل نشان دادن خود
علاقه ی شدید به توجه
در هنگام ناراحتی حرف نمی زند
عدم اعتماد و بدبینی به اطرافیان
کلافگی از اینکه دیگران اون رو نمی فهمن
سرزنش خود

ویژگی های احتمالی نویسنده:
چون نویسنده خود من هستم پس کار رو یک سره می کنم و خودم اونها رو تایید یا رد می کنم
من یه شخصیت مستقل در عین وابستگی شدیدم دارم یعنی اگه توی رابطه ای آسیب ببینم با اینکه خیلی بهش علاقه داشته باشم نمی تونم تحملش کنم(هر سه کاراکتر)
معمولا آدم خودمحور و خودخواهی هستم اما بستگی به آدم مقابلم داره هرچقدر برام مهم تر باشه بیشتر براش صبر و حوصله خرج می کنم (پس این ویژگی جین Utopia توی من کمرنگ تره)
دوستی های ناپایدار و نیمه پایدار خودم خیلی زیاده و دوستی هایی رو شروع کردم که واقعا عجیب بودن (اصلا دلم نمیخواد راجعشون صحبت کنم!)
یه نکته ی دیگه باید در این باره بگم من معمولا روابطم رو با یه شروع طوفانی و خیلی گرم شروع می کنم(جین Utopia و هوسوک Oasis) و خیلی هم اونها رو عمیق پیش می برم اما به یه جایی که می رسه سرد میشم(جین Utopia) چون اون واکنش در حد خودم رو از طرف مقابلم نگرفتم و اکثر دوستی هام به همین شیوه یه دفعه تموم شدند.
بخاطر همین اکثر دوستهام خودشون هم نمی دونن چی میشه که اون شروع گرم و سریع چرا انقدر سرد و کمرنگ شد.
البته یه جا خوندم که نوشته بود آدمهایی مثل من بازهم روابطشون باقی میمونه چون دوستانشون اونها رو با شخصیتی که توی خاطر دارن قبول می کنن و سردی اونها رو به پای شرایطشون میذارن.(جین Utopia)
من واقعا بدبین و بی اعتمادم (خیلی سخت اعتماد می کنم)
و نمی دونم چطوری به داستانهام راه پیدا کرد(یونگی/بک Fallen star,جین Utopia)
همیشه احساس ناامنی می کنم و حس می کنم کسی من رو درک نمی کنه(جین و یونگی/بک)
در هنگام ناراحتی هم حرف نمی زنم(هرسه کاراکتر)
معمولا هراتفاقی میافته اولین کسی که سرزنش می کنم خودم هستم حتی چیزهایی که دست خودم نیست(هرسه کاراکتر)
اگر چیزی رو بخوام بهش می رسم (هوسوک)
اگر در مرکز توجه هم نباشم هرطور شده اون رو بدست میارم (یونگی/بک)

نتیجه
حقیقتا از اینکه انقدر توی داستانهام بودم واقعا نمی دونم چی بگم.
البته هیچ نویسنده ای به طور مستقیم نمیاد بگه و من اینها رو نسبت به موقعیتها پیدا کردم.

در آخر
در حقیقت من اصلا نمیخواستم این پارت رو بذارم چون کار شما نیست و برای این کار باید کمی روانشناسی بلد باشین و بتونین تحلیل کنین.
بعد هم اصلا دلم نمی خواست شخصیت و ویژگی های خودم رو بنویسم و می خواستم بشینم داستانهای دیگه ای رو تحلیل کنم اما دیدم اجازه ندارم.

توضیح ضمیر ناخوداگاه
ضمیر ناخوداگاه افراد مثل یه کوه یخ(آیسبرگ) می مونه که قله ی اون از آب بیرونه بقیه اون داخل آبه هرچقدر پایین تر بریم عریض تر و عمیق تر میشه.
اون قسمت داخل آب همون شخصیت پنهان افراده و قله شخصیتی که به شما نشان داده میشه

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~
فکر می کردین یه نویسنده اتقدر توی داستانهاش حضور پررنگی داشته باشه؟!
اگر خوشتون اومد ☆ فراموش نشه
منتظر نظراتتون هستم❤