سلام!
بعد مدت ها امدم با یه خبر بد!
من فکر میکردم میتونم ولی واقعا ساختن فضایی که برای این داستان میخواستم اینقدر برام سخت جلوه کرد که دیگه نتونستم ادامش بدم
پاکش نمیکنم!
میذارم بمونه شاید یه روز سراغش امدم!
عوضش یه داستانی تو ذهنم شکل گرفته که برگرفته از یه قصه ی واقعییه که شنیدم
اونجا میتونم مثل رمدی احساساتمو راحت جا بدم
زود تر شروعش میکنم
لطفا منتظرش باشین چون داستانش با وجود تراژدی بودن قراره خیلی قشنگ باشه💔
YOU ARE READING
Blood painter
FanfictionYou could make me a believer Even if that shit ain't true You gon' make me commit murder Baby, I'd kill for you ويمين ميني فن فيك📝