داستان از این قراره که تهیونگ و کوک و جیمین توی یه دبیرستانن که هرسه تاشون ومپایرن بعد این دختره شین می تازه اومده تو مدرسه و نمیدونه که اینا ومپایرن (بچه های مدرسه میدونن)
بعد هیچ کس به شین می نمیگه چون جونشون به خاطر کوک تو دردسر میوفته(کوک مریضی...
Teahyng _ها؟چیه؟(غرش) ~(جییغغغ) _هه هه هه $دوباره اذیتشون کردی؟😂👍🏻 _آره حال میده کل مدرسه ازت میترسه ×چه خبرا؟چطورین ومپ... _هیس دیگه زر نزنی ممنون میشم ×آخ راست میگی کوک _خب کلاس شروع شده میریم سر کلاس؟ $معلم میگه که من باید برم ×به منم گفته😐 _منم همینطور😐😐😐😐 $نکنه نیخواد بچه هارو بترسونیم تا یه کم درس بخونن؟ ×یا شاید میخوان رومون آزمایش کنن هان؟ _باید خودمون ببینم رفتیم تو کلاس نشستیم تا استاد بیاد همه ی بچه ها نگاهمون میکردن و ازمون فاصله میگرفتن تا وقتی معلم با یه دختره وارد کلاس شد وااو دختره چه بوی خوبی داره میخوام یه کم از خونشو بچشم Lee shin me خعلی استرس داشتم که نکنه بقیه دوستم نداشته باشن ولی تموم شجاعتم رو جمع کردم و وارد کلاس شدم \خب بچه ها دانش آموز جدید داریم خودتو معرفی کن انتقالی +م...م...من لی شین می هستم _لکنت داری؟ +به کسی ربط نداره _پس داری +نچ ندارم فقط یه کم استرس گرفتم _اونوقت چرا؟ +چون که زیرا اصلا تو کی هستی؟ یه پسره بلند شد و گفت _اسمم تهیونگه و یه ومپایر +ومپایر؟🤨 _آره ومپایر...و.م.پ.ا.ی.ر. +منم دختر شاه پریونم ×تهیونگ $(غرش) _اوه اوه اوه بدو ببرش بیرون زود باش +وات د😐 هر سه تاشون رفتن بیرون /برو پیش چوی جونگ بوم بشین +چشم "منم ومپایر هستما +منم دختر شاه پریونم و موهامو از دوطرف بالا انداختم Jimin ×هی کوک هیش هیش هیش _برد براش خون بیار اسکول ×کجا برم؟ _خون بیار ×خون تو جیبمه _وای اسکول بده اون لامصبو ×بیا _بخور بخور آفرین هیش هیش پسر خوب ×خوبی کوک؟ $اوکیم...ولی دختره بوی خوبی داشتا نه؟ ×آره خیلی هوس کردم _ولی ما قول دادیم که خون انسان نخوریم مگر اینکه خودش اجازه بده پس دهناتونو ببندید بریم مخفیگاهمون من گشنمه ×منم $منم باز خون میخوام _پس هر کی زودتر برسه (و با تمام قدرتشون دویدند) Lee shin me +خسته نباشید "بوی خوبی میدی +عطرم ادو پرفیومه میخوای امتحان کنی؟ "نه +باش "کجا میری؟ +غذا بخورم تو هم باهام میای؟ "من خودم غذا دارم +پس باهم بریم پیش میز غذا بخوریم اوک؟ "باش ولی اول باید برم دستشویی +باش پس من منتظرتما "اوک برو Choi jeong bom برش داشتم و با خودم بردمش تو دستشویی "خب برای بار اولمه از این استفاده میکنم دوست ندارم ولی خب میخوام باهاش دوست شم پس اینکارو میکنم و آمپول ضد آفتاب رو به خودم زدم و به طرف شین می رفتم . . . . خب خب خب اینم از فیک جدید🥳 امیدوارم دوست داشته باشین😍❤ یه معرفی شخصیتم داشته باشیم😋
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کیم تهیونگ معروف
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
جئون جونگ کوک دوست جیمین و تهیونگ
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
پارک جیمین دوست کوک و تهیونگ
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
لی شین می
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
