همه به ترتیب و ساکت روی صندلی های مخصوص به خودشون نشسته بودند.
منم تو ردیف اول نشسته بودم و مدام با خودم فکر میکردم اینجا چه غلطی می کنم،.
من یه بازیگر و خواننده معروفی هستم..
مطمئنا اگه منو کسی بشناسه و عکس و فیلمی ازم بگیره کارم ساخته س!
چانیول یک سلبریتی معروف در حراجی برده فروش ها!
مطمئنما تا مدت ها سر تیتر روزنامه ها و اخبار خواهم بود..
یک مکان کاملا غیر قانونی...
حضور من در اینجا برای موقعیتی که دارم بزرگترین تهدیده!
خدارو شکر همگی ماسک دارند و چهره ی کسی مشخص نیست
برای همین ردیف اول نشستم تا با کسی رخ به رخ نشم..
حتی با وجود ماسکی که زدم، باز هم استرس دارم و بی اراده پاهامو تکون میدم...
همش تقصیر سو هو عه، اون مجبورم کرد..
بهم گفت یه برده بخرم تا سرم باهاش گرم بشه و دی او رو فراموش کنم..
دی او دوست پسر من بود ولی بزدل هم بود..
ترکم کرد چون میگفت از این پنهان کاری ها خسته شده و دیگه نمی تونه تحمل کنه برای همین گفت بهتره اصلا همه چیو فراموش کنیم و یه مشت حرف احساسی و معذرت خواهی مزخرف دیگه تا درکش کنم و اینا...
بخاطرش مدت ها افسرده بودم..
ولی اومدنم به اینجا دیوانگی محض بود، خرید و فروش برده های جنسی غیر قانونیه.. باورم نمیشه کارم به اینجا کشیده شده باشه!
بر گشتم و با احتیاط پشت سرم رو نگاه کردم، همه منتظر به استیج خیره شده بودند.
لعنتی چقدر لفتش میدن!
همون لحظه یک نفر روی صحنه با ماسکی مشکی وارد شد..
و بعد از حرفی کوتاه حراجی رو شروع کرد.. دونه به دونه برده ها رو می آوردند و قیمت های پیشنهادی رو بلند بلند میگفت و شروع به معرفی برده ها میکرد..
همه برده ها تنها پوششی که داشتند یه پنتی مشکی رنگ تنگ بود.
خیلی خوب چانیول فقط خیلی زود یکی رو انتخاب کن و هرچه زود تر از اینجا برو!
یه برده ای آوردند که خیلی زیبا بود، موهای طلایی و چشمای آبی داشت خیلی تویینک و زیبا بود.. اون مرد با صدای بلند گفت:
"کد ۴۴۳
بیست و سه ساله، باکره..
صاحبی نداشته.. انسان و قیمت پیشنهادی..."
با خودم فکر کردم که خیلی خوشگله اما برای من جذاب نیست.. نگاهی به اطراف انداختم و دیدم که داوطلب های زیادی برای خریدش دست بلند کردند، کاملا مشخصه اون هم خوشگله هم باکره.. قیمتش همین جور بالا و بالاتر می رفت، بی خیال منکه حاضر نیستم زیاد پولم رو خرج کنم. پس دور کدش تو کاغذی که دستم بود ضربدر زدم. و درنهایت با یک قیمت بسیار گذاف خریده شد، مبارک صاحبش!
برده بعدی بر عکس قبلی بور نبود اما ظاهر مظلومی داشت، درسته من از این ظاهر مظلوم خوشم میاد..
"کد۶۵۹
نوزده ساله، باکره نیست..
قبلا صاحب داشته.. هایبرید دورگه انسان و روباه و قیمت پیشنهادی.،"
YOU ARE READING
My Cute Kitten (Chanbeak)
Random#1 Hhighranking in cute " خرید و فروش هیبرید ها غیرقانونیه... چانیول تو زندگیش تصمیم میگیره یکبار تخلف کنه و هیبرید بخره و هیچ وقت فکرشو نمی کرد.. که تبدیل به زیباترین جرم زندگیش بشه.. کیتن کیوت من... " کاپل: چانبک و دیگر کاپل ها... ژانر: ددی کی...
