blue love

353 40 7
                                    

زندگی ما ادما امیخته با عشق ،ناراحتی،جسارت و احساسات متفاوته
زیر این اسمون آبی هراتفاقی می تونه بیفته توی این آلودگی ها و شلوغی ها وتوی این بی عدالتی ها
اما این وسط این طبیعت ما انسان هاست که عشق بورزیم
اولین روز کاری جیمین بود و جیمین صبح زود بیدار شده بود و خودشو تنظیم می کرد
یه پیرهن یقه مردونه سرمه ای با شلوار جین اونو فوق العاده نشون می داد
قرار بود اون استایلیست جونگ کوک بشه
جیمین شنیده بود که جونگ کوک اونقدر جذابه که کسی نمی تونه در مقابل خواستش برای رابطه جواب رد بده
جیمین نفس عمیقی کشید و سوار ماشین شد و به سمت محل کارش راه افتاد اون انقدر استرس داشت که بدنش می لرزید
وقتی رسید نفس عمیقی کشید و سریع به سمت محل کارش دوید وقتی رسید شروع کرد به انتخاب لباس مناسب برای
عکاسی کرد همینطور که مشغول انتخاب بود دستی رو روی شونه هاش احساس کرد و نفسای داغی رو دم گوشش“ه"هی تازه وارد مواظب باش دست از پا خطا نکنی چون اگه کارتو نپسندم باید با شغلت خداحاظی کنی" جیمین برگشت تا ببینه چه کسی داره تهدیدش می کنه که با جونگ کوک مواجه شد همینطور که زبونش بند اومده بود تعظیمی کرد "مطمئن باشید ازم راضی خواهید بود "
گوشه لبشو گاز گرفت و یه لباس سکسی براش انتخاب کرد وقتی رفتن سر صحنه عکاسی جیمین از استایل جونگ کوک به وجد اومد اون واقعا بی نظیر بود
یقه گشاد لباسش باعث شده بود نیپلاش معلوم باشه وقتی عکاسی تموم شد جیمین هنوز محو اندام زیبایی جونگ کوک بود
که جونگ کوک اومد نزدیکش "هی بیب امروز ازت راضی بودم چطوره بریم خونه من باهم دارمورد استایل فردام صحبت کنیم "
جیمین دقیقا منظورشو گرفت باصدای لرزون جواب داد "اقا من خودم دوست پسر دارم خواهش می کنم فقط منو به عنوان کارمندتون ببینین "
جونگ کوک بلند خندید "بیب دیکت که اینو نمی گه "و به دیک برامدش اشاره کرد
جیمین قرمز شد و سرشو انداخت پایین
جونگ کوک دست جیمینو گرفت و برد به سمت ماشینش و تا خونه با اخرین سرعت رانندگی کرد
و دست جیمینو گرفت و کشید دخل پنت هاوس بزرگش "بیب چای می خوری یا قهوه؟"
جیممین بی قرار شده بود و می خواست بگه فقط تو رو می خوام ولی سعی کرد خودشو نگه داره
“ممنون اگه می شه قهوه
دستشو رو دکمه شلوارش گذاشت تا نشون نده چقدر شق کرده
وقتی جونگ کوک کنارش نشست ضربان قلبش طوری شده بود که می خواست از سینش بزنه بیرون
جونگ کوک متوجه وضع جیمین شد و بهش نزدیک تر شد و سریع لبای جیمینو بوسید
جیمین اول تعجب کرد و جا خورد ولی بعدش تصمیم گرفت خجالتو کنار بزاره و چشماشو بست و سرشوخم کرد و لبشو رو
لب جونگ کوک گذاشت و دستشو دور کمر پارتنرش حلقه کرد و با صدا شروع به مکیدن لب جونگ کوک کرد
زبونشو در اورد و لبای جونگ کوکو خیس کرد و با زبونش بازی کرد توی دلش هرلحظه جونگ کوکو بیشتر می خواست
جونگ کوک سرشو تو گردن جیمین برد و کیس مارک محکمی به گردنش گذاشت
و نرمی گوششو گاز گرفت جیمین که حالا حسابی تحریک شده بود محکم جونگ کوکو بغل کرد جونگ کوک بلندش کرد و برد تو اتاق خوابو هلش داد رو تخت و همینجوری که نفس نفس می زد دکمه های لباس و شلوار جیمینو باز کرد و جیمینو
کاملا لخت کرد جیمین از پریکامی که باکسر و روناشو خیس کرده بود خجالت کشید ولی
جونگ کوک اهمیتی نمی داد لباسای خودشم در اورد و رو جیمین خیمه زد و نیپلاشو شروع به مکیدن کرد و اروم گاز گرفت و بدنشو با زبون مرطوب کرد و روش بوسه های آبدار زد
فرورفتگی پهلو هاشو نیشگون گرفت و با آه کشیدن جیمین بیشتر تحریک شد
جاشو با جیمین عوض کرد و جیمین شروع کرد دستشو به دیک کینگ سایز جونگ کوک کشیدن و براش هندجاب رفت بعد
از کنار دیکشو لیس زد و سوراخشو با زبونش خیس کرد و کاملا با صدای اومی دیکشو وارد دهنش کرد و همینطور که به
جونگ کوک خیره بود دیکو تو دهنش جلو و عقب می کرد و جونگ کوک آه های ارومی می کرد
سریع جاشو با جیمین عوض کرد و اسپنکای محکمی بهش زد و انگشتاشو چرب کرد و محکم واردش کرد طوری که با برخوردش به پروستاتش جیمین جیغ بلندی زد
جونگ کوک دیکشو دم ورودی جیمین گذاشت و اروم واردش کرد که باعث شد جیمین ناله های بلندی کنه و بوتشو قوس بده
جونگ کوک ضربه هاشو شروع کرد و صدای برخورد رونای پاشون بهم تو اتاق می پیچید
بعد چند مین جونگ کوک با صدای هیس بلندی تخلیه شد و دیک جیمین تو دهنش گذاشت تا تخلیه شد
“واقعا خوشمزه ای بیب

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 03, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

blue loveWhere stories live. Discover now