Part 2

327 56 6
                                    


بوسه ها مارک لی طعم دیگه ای داشت و حسی رو منتقل میکرد که دونگهیوک تا به حال تجربه نکرده بود و همین حس دردی که برخورد کمرش با سینک پشت سرش ایجاد کرده بود رو تسکین میداد .

مارک دستش رو دو طرف سینک گذاشت و پسر رو بیشتر توی دامش غرق کرد . لب هاش رو با ولع بیشتری روی لب های پسر کوچیک تر تکون داد .

در همین حین که اتش اون دو بیشتر میشد ، پایین پله پارتی رو به اتمام بود .

مارک لب پایین پسر رو بی وقفه گاز میگرفت و باعث خارج شدن ناله های پی در پی ای از انتهای گلوی دونگهیوک میشد .

ثانیه به ثانیه نیاز به داشتن همدیگه در هر دو پسر افزایش پیدا میکرد و بدن های داغشون بی صدا نیازشون رو بیان میکردن .

مارک دونگهیوک رو روی سینک نشوند و کمرش رو به سمت خودش هول داد تا پسر بیشتر به سمتش کشیده بشه و عمیق تر کردن بوسه راحت تر بشه .

زبون هاشون بی وقفه با هم بازی میکردن و این مارک بود که بیشتر کنترل رو بدست داشت .

طولی نکشید که لمس های مارک که اینبار جاشون رو روی رون های تپل اما ظریف هیوک پیدا کرده بودن ، ناله های عمیق تر پسر رو به بوجود آوردن  .

-       فاک

هیوک ناله ی بلند تری کرد و به سختی نفس کشید .

قفسه ی سینه ی هر دو پسر به خاطر کمبود اکسیژن و تحریک شدن با سرعت بالا و پایین میرفت .

بوسه های ریز ابتدا جاشون رو به بوسه ی فرانسوی ای داده بودن که هر لحظه هات تر میشد . مارک ، با لمس پوست عسلی هیوک بزرگ شدن عضوش رو حس میکرد .

دونگهیوک سرش رو کمی تکون داد تا مارک بتونه راحت روی گردنش کبودی های دوست داشتنی ـش رو به جا بزاره .

فاک ! اولین سکس دونگهیوک حس لذت به شدت مجنون کننده ای رو بهش منتقل کرده بود .

مارک زبونش رو روی پوست هیوک حرکت میداد و با دندوناش کبودی های جدیدی رو به جا میذاشت و پسر کوچیک تر از لذت فراونی که تمام وجودش رو درگیر کرده بود ناله میکرد .

هیوک سر مارک رو تکون داد و زبونش رو با شیطنت به لب های پسر مالید . مارک نیشخندی زد و لب های پسر رو باز هم اسیر دندون هاش کرد .

هیوک سر مارک رو عقب کشید و بوسه ـشون رو قطع کرد . با جدا شدن ـشون اولین چیزی که توی دید هیوک قرار گرفت چیزی بود که

زیر شلوار مارک قلمبه شده بود ؛ عضو تحریک شدش !

-       میتونم برات ساک بزنم

هیوک با معصومیتی که با سوالش مچ نبود پرسید و چشم های بزرگش رو به چشم های مارک دوخت .

-       جدی ؟

حتی صدای مارک هم تحریک کننده بود .

پسر کوچیک تر مارک رو به عقب هول داد و جلوش زانو زد .

Get You [Markhyuck]Where stories live. Discover now