«این پارت چک نشده اگر کمو کسری ای بود ببخشید و اگر جایی رو متوجه نشدید به من بگید تا بهتون توضیح بدم.»( ×لایلا، ÷هوسوک،+تهیون )
×کککککیییییییییییمممممم تتتتتتهووووووووووووننن
+اومدممممممممم
×کیم تهیون اگر تا 5 دقیقه ی دیگه دمه در نبینمت تا یه ماه از هات چاکلت و بازی خبریی نیسسسست
+عرررررررررررر من اخه چه گناه....
×نشنوم چیزی بگی
من اخرسر از دسته اینا کشته میشم اوهههه خداااااااا چشم غره ای نثارش کردم چون کسی نبود اینکار برام راحت تر بود و تا خودمو جلوی ایینه دیدم تازن متوجه وضعیت شدم سریع سراغ کت سرمه ای و کیفه کوچیکه سفید رنگمو از روی تختم برداشتم و بلافاصاله خودمو به اینه قدیه اتاقم رسوندم تا خودمو چک کنم که کمو کسری ای نباشه بعد از اون سراغ عطره مخصوصم که Dior یکی از برندای معروفه جهانه رفتم و چند تا رو گردنم اسپری کردم و بله من حاظرم . چشمکی به خودم زدمو با اخرین سرعتم از اتاقم خارج شدم له سمته راه پله ها دویدم
از پله ها پایین اومدم بهتره بگیم پرواز کردم تو دوتای اخره یکی دو تا سکندری خوردم ولی به لطف کلاسای دفاع شخصیم تونستم تعادلمو حفظ کنمو به سمته دره خونن دویدم و ازش خارج شدمنفسه عمیقی کشیدم راستش هر وقت از دره خونمون میام بیرون بازم حسه تازگی بهم دست میده و همیشه این اتفاق میفته چون اصلا ازش خسته نمیشم و بیشتر روحیه میگیرم میپرسین چرا!!
باید بگم ما تو یه خونه که از شیشه های تقریبا طوسی مشکی (منظورش دودیه) ساخته شده و بیشتر چوبه بلوط به همراه چند تا سرامیکه سفید رنگه براق توش بکار رفته که دورو اطرافش از درختایه بلوط و کاج پرشده و یه باغ پر از گل پشته خونه به همراه یه درخت وسطش که هنوز اونقدر بزرگ نشده زندگی میکنیم
و خب فکر نکنید من تو جنگل زندگی میکنم نه اصلا اینطور نیست ولی ما درواقع تو خونه های بالا شهر زندگی میکنیم که خب تعجبی نداره ولی بخاطره علاقه ی شدید من به گل ها و همینطور راستش من از اپارتمانو پنت هوس برعکسه بقیه اصلا خوشم نمیاد بیشتر یه همچین سبک خونه های ویلایی دوست دارم البته پدرمم باهام موافقه ولی خب مادرم نه اون دقیقا دوست داره تو پنت هوس زندگی کنه ولی خب وقتی اومدیم اینجا اون هم عاشقه اینجا شد خب معلومه هرکسی عاشقس میشه اینجا خیلی دلبازه و غروبش باید بگم قشنگ ترین غروبیه که تا به عمرتون میبینید
و برای همینه که هر وقت از درخونه خارج میشم با زیباترین صحنه ی عمرم رو به رو میشم
من عاشققققق گل ها هستم حتی یه کتاب مخصوص گلشناسی دارم
من از گل های خاص خیلی خوشم میاد و خب من بر عکسه بقیه ی بچه ها حواس پنج گانم خوب کار میکنه البته دکتر گفته که من جزعه نادر ها هستم چون هیچکس هر پنج تا حسش خوب نیست و خب کمتر کسی اینطوریه اوناییم که میبینید حساشون قویه اونا با تمرینو تجربه اون حساشونو فعال کردن ولی من از بچگی حسم قوی بود
برای همینه که گل هارو دوست داذم به غیر از زیباییشون عاشقه بعضی از عطراشونم و خب کمتر گلی پیدا میشه که منو به وجد بیاره
و اره من یه دختره 10 ساله ی عشقه گلم که هر 5حواسش قویه و خب برعکسه بقیه ی بچه ها که برای کادو عروسک میخوان من گل دوست دارم یا خب چرا عروسکم بد نیست ولی سلیقه من نیست من معمولا چیزای عجیب غریب دوست دارم مثلا اشیا قدیمی یا کلاسیک
YOU ARE READING
𝚃𝙷𝙴 𝓑𝓮𝓪𝓾𝓽𝓲𝓯𝓾𝓵 𝓑𝓵𝓾𝓮 𝙻💙𝚅𝙴
Romanceخلاصه داستان: جیمین پسری که اصلا به افسانه ها اعتقادی ندارهو تقریبا به پشماشه و تهیونگ پسری سردو بی احساس اما زیبا و جذابی که خیلی مرموزه و یه رازه بزرگ تاکیید میکنم خیلیییییی بزرگ تو زندگیش داره که فقط افراد کمی تو زندگیش میدونن اما چی میشه که کارم...