صَوتُّ المَطَّرِ || 𝐓.𝐊 {مُكتملة}
إنهُ اشبَهُ بِـلحنِ السماء عِندما تَحزن ، لاتشوبَهُ شائِبـةً ، أيقـاعي ، وَسلمّـي ، وَ ذلِك التَردُد البذيء الذي يُهدئ عقلي .. إنهُ اشبَهُ بِصوتُ المَطـر. مُحتوى مِثلي .. لِلبالغين
إنهُ اشبَهُ بِـلحنِ السماء عِندما تَحزن ، لاتشوبَهُ شائِبـةً ، أيقـاعي ، وَسلمّـي ، وَ ذلِك التَردُد البذيء الذي يُهدئ عقلي .. إنهُ اشبَهُ بِصوتُ المَطـر. مُحتوى مِثلي .. لِلبالغين
هـل تايكوك كوبل حقيقي،أم أنه فقط من صنع المعجبين؟ __________ كشـف الحقائـق لـ كل الشيبرز✔ __________ لا أسمح بـ تكذيبي أو الشتم في كتابي،الجميع يستطيع التعبير عن رأيه بـ إحترام فقط أي قلة أدب بلوك سريعاً🚫. 🐯+🐰=💜..
[مكتملة] يَعمل جيون جونغكوك أشهَر طَبيب للأعصَاب بكُوريا الجَنوبيه بمَستشفى عَائله كيم التَي يَكرهُها بِشَده بِسَبب مُنافسه كيم سوك جين مُنذ ان كَانَا طُلاباً بالجامعه ولكن مَاذا يَحدث اِن أتَى أخ سوك جين الاَصغر كيم تايهيونغ للعَمل كَمُتدرب عِنده ! بدأت في ١٠ مـارس ٢٠١٩ أنتهت فِي ١٠ مـارس ٢٠٢٠ الخَاضع: كيم تايهيونغ...
~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجهات یا... دوردونهات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقهاست از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم د...
أريدُ الإمساك بيدك،أريدُ النظر في عينيك وإخبارك أننِي أحبك بشِدة،وأنك تعنِي لي الكثير،أريدُ مسح تلك الدموع التي تذرفها بشِدة وإخبارك أن كل شيءٍ على مايُرام،أريدُ إنقاذك ولكن،كيفَ لي وانا بنفسِي محطمٌ أبكي وحيدًا بدونِك ؟ يونقيو
لدي ثلاث مشاكل اوجهها مع هيونجين ، الاولى إني واقعٌ معه ، الثانيه انه مُستيقم ويمتلك حبيبه ، والاخيره ! هو يكره المثليين ويكرهني تحديداً ، وعندما اقول انه يكرهني فأنا أعنيها ظننت انه سيحدث ما يحدث في الروايات وما شابه ! كأن يتأثر ثم يقترب مني وبعدها يشعر بتلك الأحاسيس الغريبه ونصبح ثنائي وتنتهي قصة المتنمر الذي يقع...
حيث يصاب تشوي بومقيو برهاب البشر بعمر التاسعة عشر ويجب عليه العمل في شركة مليئة بالبشر كيف سيتعامل مع الامر 𝑌𝐸𝑂𝑁𝐺𝑌𝑈 𝑡𝑜𝑝:𝑐ℎ𝑜𝑖 𝑦𝑒𝑜𝑛𝑗𝑢𝑛 𝑏𝑜𝑡𝑡𝑜𝑚: 𝑐ℎ𝑜𝑖 𝑏𝑒𝑜𝑚𝑔𝑦𝑢 •تحتوي على بعض المشاهد وكلمات جنسيه للبالغين
🔞 Dis one for the horny MOAs out there‼️Beomgyu and Yeonjun were childhood best friends before their maturity drew them apart. They've secretly had a liking for each other over the years, and they've finally decided to test things out. ...aaaand then shit starts to go down ITS FICTIONAL 🫡🫡🫡 Highest Rankings: #1...
بهت قول دادم تا زمانی که مایی وجود داشته باشه به تو و عشقمان پایبند باشم، قول دادم در سرمای زمستان با گرمای نفس هایمان برایت خانه ای بسازم ،قول های زیادی دادم مثل قدم زدن در مسیر رودخانه،تماشای مهتاب در شب های پرستاره، شب هایی که ستاره ها برای تماشای ما از اسمان به سمت زمین سقوط میکنن، تنها خواسته ام از تو این است که...
کاپل: یونگیو خلاصه : جای که چوی بومگیو بخاطر دانشگاه و درسش مجبوره یکماه خونه یونجون زندگی کنه! اما کی میدونه این یک ماه چه تغییراتی توی زندگی هردو بوجود میاره؟ آیا این خوبه یانه *ترجمه شده Genre : Romance Dram Smut Telegram : @Jjukkumizz_ir
کیم تهیونگ تقریباً از موقعی که بهیاد میآورد، همهچیز رو از دست داده بود. خانوادهای براش وجود نداشت و جفت حقیقیاش هم اون رو رد کرده بود. پس چه دلیلی برای زندگی جز پسر و مغازهی میوه فروشی کوچکش داشت؟ چی میشه، اگه جئون جونگکوک بخواد دوباره برای بلوبری و پسرش تلاش کنه؟ میتونه بدستشون بیاره؟ main couple:kookv genre...
🤍︙بومگيو زندگي آرومي نداشت اما حداقلش اين بود كه اتفاق غير طبيعي اي براش رخ نميداد؛ البته، تا قبل اينكه صداش موقعي كه براي نابودي جهان آرزو ميكرد، به گوش موجود انسان نما اي برسه و در كمال ناباوري، اون براي برآورده كردن اين آرزوش، پيش قدم شه.. -------------------------- by︙marnnie & goldieri genre︙angst - romance - f...
لمسهای یونجون روی پاهاش باعث شدن تا بومگیو با دو دست چهرهاش رو پنهان کنه. -یونجون.... میدونست که بالاخره این اتفاق رخ میده با این وجود هیچکس تا به حال بومگیو رو بدون لباس و کاملا عریان ندیده بود. -گربه خجالت میکشه؟ -خفه شو! 𝖥𝗂𝖼: 𝖲𝖾𝖺'𝗌 𝖶𝗁𝗂𝗌𝗉𝖾𝗋 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖸𝖾𝗈𝗇𝗀𝗒𝗎 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝖽𝗏𝖾𝗇𝗍𝗎�...
𓂃𝐌𝐀𝐌𝐌𝐀𝐓𝐔𝐒𓍯 تهیونگ طرد شده بود، به عنوان روانپزشکِ برجسته و جوانی که سالها قبل معشوقهی هم جنس خودش رو به قتل رسوند طرد شده بود... نه خانوادهای داشت، نه دوست و نه هم خونهای. فقط و فقط به موسسهی رواندرمانیاش میرفت و مشغول کار میشد، قسم خورده بود دربهای قلبش رو به روی کسی باز نکنه و سمت هیچ پسری برای رابط...
+چیزی رو نمیشه تغییر داد، آخر این قصه رو همه خوندن. میگی خار های گل رو جدا میکنی، میگی ماهیت گل زیبا بودنه؛ اما سرنوشتش چطور؟ مهم نیست کِی... یک روز، دو روز، یک ماه، دو ماه... این گل آخر قصه خشک میشه. گلی که مثل سرنوشتش سیاهه کاری جز سیاه کردن هر چیز و هر کس دیگه ای که اطرافشه انجام نمیده. برو... برو و زودتر از اینکه...
میدونی یکی از قشنگی های عاشق شدن چیه ؟ میتونی توی لحظات خوبت بمونی بدون اینکه ترس تموم شدنش رو داشته باشی در کنار اون با لبخندای اون ... اونی که عاشقشی «تهیونگ میخوای بگی عاشق خواستگار خواهرت شدی؟» _ بزار بهتر بگم ... خواستگار خواهرم عاشق من شد همش از اونجایی شروع شد که جونگکوک قلبش رو جایی بین موهای رنگ شده ته...
ستاره ها زوج ها: کوکوی . یونمین ژانر: اسمات _ هپی اند _ رومنس _ گی _ امپرگ داستان راجب دو تا پورن استاره اکثرش اسماته
و درست بعد از ۷ سال، اونها همدیگه رو ملاقات کردن. چشمهاشون تصویر چهرهی همدیگه رو بلعید و قلبشون به تپش افتاد. یکی به سردی و دیگری به گرمی. چیزی درون وجودشون داشت اونها رو میکشت تا به سمت همدیگه بدوان، همدیگه رو به آغوش بکشن درست مثل وقتی که ۱۷ سالشون بود. یا حتی سالهای بعد ترش. وقتی که هردو از احساسات هم خبر دا...
خلاصه: تیونگ پسریه که از ۱۸ سالگی بهش لقب یه آدم کش داده شده و تویه یه باند بزرگ مافیا تربیت دیده جوری که در اصل از شخصیتی که داره بیزاره و از یه جایی به بعد تصمیماتی میگیره که باعث اتفاقای مختلف میشه....
«ممنون که دوازه قلمرو تنهاییم رو باز کردی ... » به مناسبت تولد جمین مهربون سیزنیا💚
" سمفونی آتش و تفکر تو ؛ همه چیز برای پدید اومدن من مهیا بود " - شیائویانگ
فصل دوم فرشته نگهبان ~ فرشته ی لی تیونگ ، فرشته ای نیست که فقط یه توهم گذرا یا یک نقاشی به جا مونده از دوران سخت کودکیش باشه . اون فرشته ، جونگ جهیونی بوده که تمام طول زندگیش بدون این که حتی خبر داشته باشه از پسر جوون محافظت میکرده . یا حداقل توی ذهن لی تیونگِ بیست و دو ساله اینطور می گذشته . جونگ جهیون حالا مجبوره ب...
➹Your Love ִֶָ کامل شده Couple: HyunLix , ChanHo Genre:Romance,Drama, Psychological، Smut پسر خوشتیپِ مو بلند که از جلوشون عبور کرد، ربکا به حالت نمایشی اشکهای فرضیش رو پاک کرد. «امیلیا من کسی رو ندارم که اینجوری عاشقم باشه و آخرم تنهایی میمیرم.» امیلیا نگاهی به پسری که داشت ازشون دور میشد انداخت. با صدای آرومی گفت:...
به هنرنماييش روي بدن پسر چشم دوخت... مثل يك تابلوي نقاشي بود؛ نقاشيي از جنس درد...! قلمي از جنس شلاق و رنگي از جنس خون... ناله هاي دردناك پسر براش مثل يك سمفوني زيبا بود؛ اما طولي نكشيد، طولي نكشيد تا هر قطره اشك پسر براش مثل يك جام زهر بشه... مويه هاش تبديل به كابوس هاي شبانش و نفس كشيدنش، دليل نفسهاش بشه... main c...
خلاصه: توی دنیایی که به جای پول، زمان رو ردوبدل میکردن و عددهای حکشده روی بدنشون عمر باقیموندهشون رو به تصویر میکشید کیم تهیونگ دزد، یک قهرمان و جئون جونگکوک، مأمور زمانی که از دزدها متنفر بود. بند زمان جدال نفرت رو به عشق تبدیل میکرد؟ -------------------- "تـو واقعـا یه دزد عوضـی هستی کیـم." "مـن که هیچـوقت...
بـادیـدنقـطـرهاشـکـيکـهازچـشـمـاشپـایـیـنریـخـت،دنـیـابـرامتـمـومشـد. حـسکـردمپـایـانمـنهـمـونـجـابـود،مـرگمـنتـودسـتـاياونبـود؛ ولـيچـراانـقـدزود؟ انقـدزودقـصـدجـونمـنـوکـرديفـرشـتـه؟ ✦...𝙵𝚊𝚔𝚎'𝚜 𝙽𝚊𝚖𝚎:𝐴𝐵𝐿𝐸 ✦...𝙼𝚊𝚒𝚗 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎𝚜:𝐻𝑌𝑈𝑁𝐿𝐼𝑋,𝑀𝐼𝑁𝑆𝑈𝑁𝐺 ✦...𝙶𝚎𝚗𝚛...
-دوست داشتن بخش بزرگی از زندگیه. با دوست داشتن یاد میگیری، با دوست داشتن زخمی میشی و دوباره درمان میشی، با دوست داشتن دوست داشته میشی.. -زندگی واقعا اینه؟ پس ترجیح میدم کسی باشم که در انتظار مرگه. -روزی از این حرفت پشیمون میشی.. -دقیقا چه روزی؟ -دقیقا اولین باری که ازت دور باشه و حسش نکنی... ☕🤎
یه وانشات با کاپل هیونلیکس *حاوی اسمات فلیکس باز هم درس زبان کره ایشو افتاده بود. این سومین بار بود و طبق قوانین دانشکده مشروط میشد. شاید صحبت با استاد می تونست کمکش کنه حداقل نمره رو بگیره و پاس شه ولی صحبت کردن کافی بود؟
لی تیونگ که تمام اعضای خانوادش رو از دست داده ، همچنان با امیدی که نمیدونه از کجا نشأت میگیره به زندگیش ادامه میده . زندگی دو نفرش با روبی ، تنها عضو باقی مونده از زندگی سخت گذشتش با حضور جونگ جهیون ، کسی که بی شک شایستگی به دوش کشیدن لقب «فرشته نگهبان»ش رو داره ، رنگ دیگه پیدا میکنه ؛ اما زندگی هیچ وقت روی خوشش رو ب...
' يحدث وأن يكتشف تايونغ أنه مُعجب بزمليه الأصغر في الفرقة جايهيون لكنه يُنكر هذا سريعًا بينما تصرفاته اللطيفة تفضحه فورًا وترفض الإنكار ' jaeyong oneshot // جايونغ ونشوت