Select All
  • The Bokeh Effect - Kookv/Vkook [COMPLETED]
    45.3K 6.7K 74

    یه هنرمند میتونه عاشق هنر بشه ... یه تماشاچی هم میتونه به هنر عشق بورزه ... کیم تهیونگ خیلی وقته که عاشق هنره ولی هیچوقت فکرشم نمیکرد که بتونه عاشق خالقش هم بشه ... نه وقتی که از قبل عاشق یکی دیگه بود ... [ 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚 : ᴋᴏᴏᴋᴠ / ᴠᴋᴏᴏᴋ , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ ] [ 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚 : ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , sᴍᴜᴛ, ᴀɴɢᴜsᴛ ] [ 𝙏𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙤𝙧 : En...

    Completed   Mature
  • Seawater Kisses | Yoonmin | Persian Translation
    7K 1.1K 9

    جیمین یه سایرنه، اونا شناخته شدن، ولی همه افتخار دیدنشون رو به دست نمیارن، چه برسه به اینکه یکیشون رو شخصا بشناسن. یونگی، وقتی روی اقیانوس مشغولِ بررسی موجودات دریایی و همچین چیزاییه، جیمین رو ملاقات میکنه. با این حال، اون دریانورد، هیچوقت فکر نمیکرد تا این حد، درگیر جیمین و شخصیت واقعیش بشه. translated by @xXfakezia...

    Completed   Mature
  • 𝑴𝑼𝑺𝑯𝑹𝑶𝑶𝑴 𝑻𝑯𝑬𝑰𝑭
    32.1K 4.4K 6

    [COMPLETED] -پس هرزه هارو میاری اینجا به فاک میدی؟ با تموم شدن حرفش از پشت یقش کشیده شد و محکم به دیوار چسبید. با چشمای ترسیده به تهیونگ که پوزخند به لب بهش نزدیک میشد نگاه کرد. -اینکه بهم اعتماد نداری بده بیبی. نوک زبون گرمش رو بیرون آورد و روی فلز نازک کنار لب جونگکوک کشید: « اما همونطور که قبلا گفتم حاضرم هربار...

    Completed  
  • Out Of My System | Yoonmin | Persian Translation
    30.9K 3.6K 9

    یونگی از رابطه های یک شبه خوشش میاد و درکشون میکنه. چیزی که درکش نمیکنه‌، اینه که چطور یه بچه که احتمالا زیر سن قانونیه، سر از آغوشش در آورده و درمورد شکست عشقیش، حرف میزنه. چون مطمئنه (و اگه به نظرتون داره اشتباه میکنه حتما اصلاحش کنین) که وقتی به بازگشایی کلاب دوست جدیدش رفت‌، اصلا دنبال بچه ای که ازش پرستاری کنه، ن...

    Completed   Mature
  • Stay with me
    23K 3.5K 17

    یونگی به خاطر تصادف سختی که ۱۵ سال پیش داشته هر شب با خاطرات جدیدش خداحافظی می‌کنه و به همون پسر بچه ۷ ساله که می‌خواست با خانواده‌ش به پیک‌نیک بره برمی‌گرده و جیمین باید هر روز دوباره با یونگی ۷ ساله سر و کله بزنه! کاور از: @Emethod ♡ این داستان برومنسه، فرندشیپ! اگه انتظار اسمات و رابطه‌ی همجنس دارید، لطفا اسکیپ کنین

    Completed  
  • 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
    798K 98.3K 50

    ( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...

    Completed  
  • Occult [Yoonmin]~Completed
    52.5K 10.9K 37

    جيمين براى نجات جون مادرش، مجبور ميشه به جادو روى بياره؛ ولى نميدونه كه استفاده از جادوى سياه آثار مخربى روى زندگيش ميذاره... #2 in BtsFanfic

    Completed   Mature
  • Sketch [Yoonmin]~Completed
    78K 12.2K 18

    " ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."

    Completed   Mature
  • NOIR [BARCODE 2]
    68.6K 10.5K 30

    نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . ...

    Completed