خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
﹝استاکر﹞ *یک پیام جدید از ناشناس مشکیه بیشتر بهت میاد کاپل: کوکمین ژانر: اسمات ، مدرسه ای ، فیک چت ، هارش وضعیت: در حال اپ نویسنده: پارک کارینا
𝐍𝐚𝐦𝐞 : obliviate 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : Sci_fi, Adventure, Romance, Smut 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : Chanlix, seungin 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : @zhang_mihi
ترس و وحشت، شهر کوچیک میلتون رو پر کرده بود چون یه قاتل روانی هر هفته یه نوجون رو ،به بدترین شکل ممکن به قتل میرسوند! پلیس هنوز موفق نشده بود دستگیرش کنه چی میشه یک شب تهیونگ ،وقتی توی خونه تنهاست و حسابی مشغول چت کردن با دوست پسر جدیدش ، جـی کی که فرد محبوب و بد بوی مدرسه اشونه ، تلفن خونه اشون زنگ بخوره و قاتل...
،، وضعیت: پایان یافته𓏲 ⤎ در یکی از خیابانهای واشنگتندیسی، زندگی پارک جیمین داشت عالی پیش میرفت. هر روز صبح با برادرش سر و کله میزد و بعد توی دانشگاه مجبور بود دوستهاش رو تحمل کنه. اما پسر بزرگتر همسایه جدیدشون، جئون جونگ کوک حسابی چشم جیمین رو گرفته بود. جیمین نقشه داشت مخ پسر همسایه جذابش رو بزنه اما عکسهای...
مثل همیشه خرگوش گستاخ درون جونگکوک وادارش میکرد که سرنوشت رو عوض کنه وشرایط رو تغییر بده حتی اگر این چیزی بود که اصلا به نفعش نبود... . . . . . فصل پایانی bratbunnykills
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
وی،چیم و کوک ادمینهای سایت ادم کشی معروف کیلربانی توی دیپ وب هستن ولی این دلیل خوبیه که فکر کنیم اونا واقعا به بدی اعمالشون هستن؟
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیارهشون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو...
پارک جیمین چهارده ساله دیوونه ی عکاسی دارکه و موفق میشه با کاراش اسطوره اش مین یونگی رو تحت تاثیر قرار بده و شاگردش بشه توی این راه اون ادمهای جدیدی رو ملاقات میکنه و احساس میکنه خوشحاله ولی این واقعا همه ی اون چیزیه که جیمین قراره باهاش رو به رو بشه؟