-|ایهآم💦|-

➿کارت ورود: یک عدد مغز منحرف که بتونه هر ایهامیو تشخیص بده ➰با ما در کنکور: ادبیات را صد در صد بزنید 〰️باجه خرید بلیط مربوطه: پارت اول ✔️هر پیشنهادی: کافیه فقط dm بدین

Crush | L.S

[Completed] همه چی از یه کراش ساده شروع شد. جایی که هری پسرخاله‌ی خبیثِ لوییه و می‌خواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی می‌شه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! عنوان: کراش. وضعیت: اتمام یافته. ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. ]Cover by: mae_galaxy] 1 in larry

Themesses

زین انقدر برات از خونه مینویسم تا برگردی.

Bosses[Z.S _ Mpreg]

-تو رئیس من نیستی ... +چرا هستم؛ هم تو‌تخت هم تو‌محل کار من رئیستم کیوتی Highest ranking #1 zarry #1 stylik #1 zarrystylik #1 lgbtfiction #1 gayromance #2 romance #16 zaynmalik #4 onedirection

Sweet secret creature♡~Larry&Ziam~

《Larry&Ziam》 _تو مخلوق شیرین منی،مخلوق مخفی شیرینم.

Fallen King

-He is like Satan; He used to be an angel, then he fell. +fallen angel... -fallen king couple: L.S Beginning: July 17, 2021

Saffron candy

یه مهمونی با طعم چای‌ ارل گری و چندتا نبات زعفرونی.

Terminus [Ziam]

+یعنی برمی‌گردی؟ -همینقدر ساده؟ +خب چقدر سخت؟

Watching You For Ages.// Ziam

[Completed♡] "آراستن گلِ‌موعود، در صبح‌گاهِ بدرود." •ولاگ هفتگی! : زین: "خب سلام، اومدم بهتون بگم که...امشب میخوام فقط و فقط پیش 'اون' بخوابم. ستاره‌ها تنها با وجود 'اون' به من چشمک میزنند!" A short-story by;NilooB 'Zayn Malik&LiamPayne'

Don't worry darling

_Do you know who you are..? . . . "لو تاپ"

[•••Two Ghosts•••] [ Z.M][L.S][N.Sh]

[ما بِه تَن دوئیم وَ اَندَر روح یِک.....!] . . . . . .

Daddy And Love / Ziam ~ By: Atusa20

اسم من زین مالیکه... من با پسرم دیون مالیک که چهار سالشه زندگی میکنم حدود چندماهه که با همسایم لیام پین قرار میذارم پسرم و لیام رابطه ی خیلی خوبی دارن اونقدر که گاهی حس میکنم فراموش شدم و اون دوتا بیشتر اوقات با همن... دیون از رابطه ی من و لیام خبر داره و لیام رو مادر خودش میدونه و لیام اینو خیلی دوست داره a Ziam Ma...

Anne

زین دست مرد رو توی دستش فشرد "خواهش میکنم آقای؟ +پین هستم، لیام پین پدر آنه _آقای پین، دختر شیرینی دارید! دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد [کامل شده]

Fire of the ocean [Z.M] [L.S]

میدانم که روزی آتش وجودم خاموش خواهد شد؛ شاید با اشک‌های حزن انگیز قلبت یا شیون عشق ناتمام‌مان! اما حتی اگر این آتش به خاموشی دچار شود، ایمان داشته باش دود حاصل از آن همیشه در هوای عاشقان باقی خواهد ماند.

FOOL'S GOLD

هستی اما کم‌رنگ... حرف می‌زنی اما تلخ.‌‌.. محبت می‌کنی اما سرد... چه اجباریست به دوست داشتنِ من؟!

Yellow&red {Z.M}{completed}

Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!

Conflict [L.S]

همیشه میگفت دو نوع تضاد داریم، تضادی که آدما رو مکمل هم می‌کنه و تضادی که مثل دوتا ماشین مقابل هم، توی یه لاین رانندگیه. هری 19 سالشه. اون استعداد بی نظیری توی آشپزی داره و هیچکدوم از کسایی که توی کمپ بودن حتی حدس نمیزدن آشپز اون غذاها یه پسر 19 ساله باشه که نمیتونه خوب حرف بزنه و اعتماد به نفس نداره. اما لویی نقطه مق...

Stuck in illusions. [L.S] [Z.M]

"تمام این مدت میخواستم بیام و ببینمت لویی... حتی شده فقط از دور... فقط ببینمت و بدونم که حالت خوبه یا نه ولی... اونا نذاشتن. نه گذاشتن خودم بیام و یواشکی بهت سر بزنم نه گذاشتن کسی رو برای اینکار بفرستم... انگار داشتم لبه ی پرتگاه جنون بندبازی میکردم... داشتم دیوونه میشدم... باورم کن لو، تمام این مدتی که پیشم نبودی...

Kill your soul[L.S][Z.M]

برای من خواهی ماند مثل آسمان برای زمین. برای من خواهی ماند.سرخی خونت رابه رگ های تنم پینه خواهم داد. تاریکی برایمان آواز خواهد خواند و تو زیباترین منظره قرمزرنگ برای روح مجنون من خواهی بود. روحت رابکش وتوبرای من خواهی ماند.

Never Again [Ziam]

- when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه ؟ - نه دیگه از دستت نمیدم - اما نه ، هیچوقت دیگه .

Versa /ziam/

تو سرتا پا رفتن بودی من در تردید آمدن تو تمام رفتی و من هیچ نیامدم بگذار خالی بماند وسعت میان ما بهم نمی‌رسد دنیایی که تو در آن می‌روی و من هیچ نمی آیم

I'm Not Yours {ziam}

Highest ranking : #2 in Fanfiction _تو متعلق به منی +اشتباه میکنی . من متعلق به تو نیستم . من متعلق به هیچکس نیستم !

Baby Boy [Ziam]

" تو خیلی زیبایی، بیبی بوی. " | Ziam Mayne Fan-Fiction 2020 | Zayn Top | Completed

To Love a Sadist {ziam}

من بردش بودم و بازیچه اش حیوون خونگیش بیبیش اسباب بازیش و همسرش .... من فک میکنم شما تصور میکنید که من از اول عمرم توی BDSM بودم . و من نبودم . زین ، ارباب من ، و یا ددیم ، یه سادیسمی بود . اون دوست داره به بقیه آسیب برسونه ؛ توی بدترین حالت های جنسی . این چیزی بود که اتفاق می افتاد ؛ اون همی...