Select All
  • Rainbow Reflections🌈
    483 72 1

    ‎🌈بازتاب رنگینکمان🌈 "همه جا شلوغ بود، تا چشم کار می‌کرد آدم ها با لباس های عجیب‌ و گاهاً زیبا در حال رفت و آمد بودن و ماشین های کاروان با موسیقی های شاد و باحالشون هر چند دقیقه از روی پل رد میشدن. برای پسری که اولین باری تو زندگیش بود که روز Pride رو با چشم های خودش میدید همه چیز زیادی عجیب بود... البته تا قبل از ای...

  • 𝐂𝐚𝐤𝐞
    25.7K 3.8K 12

    [پایان یافته] تهیونگ، پسر دیوونه‌ای که از زندگی روزمره و آدم‌های بی‌درک و احمق اطرافش خسته شده بود. چی می‌شه اگر پسری با عطر قهوه و شکلات تلخ وارد زندگیش بشه و تمام معادلاتش رو به هم بریزه؟ "_ همراهم از چیزی که فرستادین، خوشش نمیاد. رییس کافه یه تای ابروش رو بالا داد و آرنجش رو روی پیشخوان گذاشت، خم شد و گفت: _ کی به‌...

    Completed  
  • seven chamomiles
    18.3K 2.9K 20

    جونگکوک دست تهیونگ رو رها کرد تا به آرزوهاش برسه، هفت سال بعد دوباره جلوی تهیونگ ایستاده بود و خاطرات گذشته‌‌ی دو نفرشون توی روستای کوچیکشون تموم ذهنش رو پر کرده بود. _____ ″شبیه یه ماهی قرمز بودم، یه طعمه خوب. هر چند که حاضر بودم به خاطر تو دل به خشکی بزنم.″ [Complete] Couples : kookv Genre :Romance-angst Writer : D...

    Completed  
  • New Competitor | vkook AU
    10.2K 1.6K 14

    دزدیده‌شدن توسط یه مرد جذاب و جنتلمن و دیدن کسی که سال‌ها پیش ترکش کرده بود، اصلاً چیزی نبود که جونگ‌کوک بتونه فکرش رو بکنه.

    Completed   Mature
  • ᴍʏ ᴘʀɪɴᴄᴇꜱꜱ || ᴋᴏᴏᴋᴠ
    143K 17.6K 32

    وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده

    Completed  
  • 𝑪𝒉𝒐𝒄𝒐𝒍𝒂𝒕𝒆 𝑴𝒐𝒐𝒏❍「𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕」
    25.1K 4.5K 26

    خلاصه: جونگکوک آلفایی که عاشق نجومه و حالا ها قصد جفت گرفتن نداره،اما یک دفعه میون زندگی پر از آرامشش سر و کله ی امگایی عجیب از آمریکا سر میرسه و تر میزنه به زندگی آسوده جونگکوک ~~~~~~~~~~ _اینکه تو خوشمزه ای تقصیر من نیست ... قبل اینکه اجازه بده پسر حرف بزنه دهنش رو مزه مزه کرد _صبح سیگار کشیدی؟ تهیونگ سرش رو کج کرد...

  • | 𝗠𝗲𝗿𝗶𝗻𝗮 | ᵏᵒᵒᵏᵛ
    6.5K 863 6

    { وضعیت مولتی‌شات: ﮼اتمام‌ یافتــه } - چرا باید اشتباه سه سال پیشم رو جشن بگیرم؟ - چی...؟ - گفتم ازت خسته شدم! خدایا حالا دارم می‌فهمم وقتی تصمیم به ازدواج با آدم حوصله‌سربری مثل تو گرفتم، چه‌قدر احمق و سطحی‌نگر به نظر می‌رسیدم." نگاه بُهت‌زده‌ی تهیونگ اون هم درحالی‌که بدون هیچ حرفی فقط جلوی لرزش نامحسوس لب‌هاش رو می‌...

    Completed  
  • GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬
    118K 23K 32

    جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: از...

    Completed  
  • Can't believe my eyes ::.. ✔
    42.8K 8.6K 12

    - نمیتونم چشم هام رو باور کنم! - ~.~.~ جونگکوک همین الانش هم شک نداشت که قراره تمام تعطیلات تابستون، کنار پنجره ی اتاقش منتظر بشینه تا خانواده ش دوباره به یکی از سفر های معاملاتی‌ِ دو-سه روزه شون برند و اون بتونه دوباره مرد نویسنده ی ساختمون رو‌به‌رو رو به اتاقش دعوت کنه! ~.~.~ ژانر : ( فول سمات / زندگی روزمره / کمدی...

    Completed   Mature
  • DIE║VKOOK
    155K 30.5K 50

    «از یه جایی به بعد این خوشی‌هاشون بود که توی گوششون بلند‌بلند فریاد می‌کشید... جونگکوک شد تمام زندگی پسری که تا قبل از اون با مرگ توی لحظه‌هاش دست و پنجه نرم می‌کرد.!» ❈نام‌اثر: |بمــیر| ❈کاپل: ویکوکـ ❈ژانر: فلاف / انگست‌عاشقانه‌ / پایان‌خوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با...

    Completed   Mature
  • Whiskey[ویسکی]
    931K 121K 67

    Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...

    Completed  
  • All I need is you ( vkook ver )
    75.3K 7.9K 26

    " پدرش ... پدرش منم ؟" " نه تو نیستی ! " " بر چه اساس خودتو پدر بچه من میدونی ؟" " نه کوک منو خر فرض نکن ... توی لعنتی توی رات من ... فاککک تو اونو با من گذروندی " کاپل : ویکوک✨ ✨ژانر : امگاورس ، رومنس ، اسمات ، امپرگ

    Completed  
  • Devil husband |TK|
    6.4K 943 16

    (SHORTSTORY)✔ " حالا چیزایی که میگم رو تو کله پوکت فرو کن عزیزم: ۱. حق لمس کردنم رو نداری. ۲. حق فضولی تو کارام رو نداری. ۳. فقط حق داری تاییدم کنی. ۴. از درس خوندن خوشم نمیاد و قصدی براش ندارم، حق مجبور کردنم بهش رو نداری‌‌." کیم جونگکوک هشدار های جدیش رو به شوهر شیطان صفتش کیم تهیونگ داد؛ کسی که بیتوجه به خشم همس...

  • AMYGDALA "Kookv"
    58.9K 6.7K 47

    نوه بزرگترین قاضی کره هیچ نمیدونست که قراره عاشق مردی بشه که زندگیش رو به جهنم کشونده! ″تو میخواستی بمیری و من نجاتت دادم پس...از امشب به بعد زندگی تو متعلق به منه″

  • yukai
    74.4K 8.6K 63

    قرار بود یه زندگی ساده داشته باشه؛ همونی که از اول دنبالش بود اما دیدن اینکه تمام حقش، توی دست آدمای دیگه داره دست به دست می‌چرخه، انتقام و سرکشی درونش رو بیدار کرد. به اطرافش نگاه کرد و دنبال قدرتمندترین آدمی گشت که می‌تونست ازش استفاده کنه. فارغ از اینکه رئیس کیم سال‌ها از دور تماشاش می‌کرد... - مطمئنی پشیمون نمی‌شی...

    Completed  
  • 𝐓𝐞𝐡𝐤oo𝐤 𝐭𝐫𝐨𝐮𝐛𝐥𝐞 | AU
    1.9K 334 4

    «FakeChat» تهیونگ و جونگ‌کوک به عنوان یک زوج گی زندگی میکنن، دوست دارن زندگیشون از یک‌نواختی در بیاد تا اینکه تصمیم میگیرن یه بچه رو به فرزندی بگیرن. پسری که میشه دردسر زندگی تهکوک یه بلای آسمونی. Couple: koov Gener: romance, fluff, comedy, AU Writer: blumer Telegram: @blumerdaily

  • MY LITTLE MIRACLE
    292K 31.6K 85

    "تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی...

    Completed  
  • SILENT SUFFERING
    3.8K 681 10

    " متوقف شده تا تاریخ سیزده فوریه" کاپل اصلی: کوکوی •ویکوک (سوئیچ) ژانر: رمنس •انگست •اسمات •هپی‌اند •هموفوبیا Nova-ne •••••••••••••••••••••••••••••••••• تهیونگ و جونگکوک هم رو توی فرودگاه ملاقات میکنند و بنظر میاد این اولین و آخرین دیدار اونها باشه. "_ دیگه نمیتونم تحملش کنم. +بهم بگو چی اذیتت میکنه. _ خودم و تو و...ا...

  • °!Alpha Jeon!°||°KOOKV°
    935K 103K 40

    امگایی مطیع که مجبور میشه به اجبار خانواده اش و راحتی زندگیشون با الفا خون خالص و مغروری جفت بشه.‌‌.. *** Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmin Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:Completed By:S_TAEHKOOK

    Completed  
  • Wrong Distance | Completed
    181K 27.3K 20

    میگن بیمارهای روانی حد و مرز چیزیو تشخیص نمیدن و مرز بین عشق‌وتنفر فقط یه خط باریکه! ------------------------------- + دوستم نداری؟ از اولشم نداشتی نه؟ پس چرا باهام ازدواج کردی؟ داری انتقام چیو ازم میگیری؟ ------------------------------- توجه! بخش هایی از داستان حاوی سلف هارم میباشد. کاپل: ویکوک، یونمین ژانر: انگست، ر...

    Completed  
  • 𝟵𝟵 𝗣𝗿𝗼𝗯𝗹𝗲𝗺𝘀 | 𝗸𝗼𝗼𝗸𝘃
    3.7K 358 3

    جئون جونگ‌کوک نور چشمی خاندان جئون، پسری که تمامی دخترهای فامیل دنبالشن و به جز دوست صمیمیش کسی از فاک بوی بودن اون پسرِ به ظاهر نِرد اطلاعی نداره! اما چه اتفاقی قرار بود بی‌افته اگه تنها امگای نر خاندان که کسی جز یه پسر دلربا و لجباز نیست از رازش خبردار بشه؟ جانگ ۹۹ تا مشکل داشت و مثل اینکه قرار بود یکی دیگه هم بهش ا...

  • 𝗕𝗹𝗼𝗻𝗱 | KOOKV
    48.4K 5.5K 10

    کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون بابت گرفتن خواهرش متنفر باشه اما خب مثل اینکه سرنوشت هیچوقت ثابت نمی‌موند، چون قرار نبود برادر بزرگ‌ تر داماد یه آل...

    Mature
  • 💙𝕃𝕠𝕤𝕥 𝕀𝕟 𝕐𝕠𝕦𝕣 𝔼𝕪𝕤𝕖🦋
    163K 18.4K 31

    _جونگکوکی؟...بنظرت زندگی بعدی وجود داره؟ یعنی...اگه تو زندگی بعدی هم باشیم قول میدی همینقدر عاشقم باشی؟ پسر بزرگتر حلقه دستاشو دور معشوقش محکم تر کرد و با مالکیت زیر گوشش گفت _حتی اگه ده بار دیگه هم بدنیا بیای باز هم مال منی جئون تهیونگ... تو تا ابد محکوم به منی.....! کاپل:کوکوی.هوپمین ژانر:رمنس،تناسخ،انگست،اسمات

    Completed  
  • Atonement / تاوان
    147K 15.7K 36

    نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا ب...

    Completed  
  • be patient
    34.5K 3.8K 23

    تهیونگی که کنار خانوادش خوشبخت و خوشحاله و به زودی قراره با بوگوم، پسر دوست پدرش ازدواج کنه چی میشه اگه که یه شب توی یک چشم بهم زدن تمام خانواده ش بمیرن و فقط اون زنده بمونه!... تهیونگ پسری که از همه چی فارغه و بزرگترین آرزوش ازدواج با بوگومه ولی یه شب زلزله میاد و تمام خانوادش میمرن و بعد از این اتفاق با وکیلی به نام...

    Completed  
  • Gift Wrapped Kiss [Vkook]
    854 184 1

    「Gift Wrapped Kiss 🎁」 𖦹 Vkook 𖦹 Romance, Fluff, Friends to Lovers 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Aeterisks برای آدمی مثل جونگکوک که هیچ استعدادی توی انتخاب کادوی خوب و خاص نداشت، هدیه گرفتن برای دوست‌های صمیمیش کار سختی محسوب می‌شد... اما سخت‌تر از اون، کادو خریدن برای کراشش بود! Taehyung Day 🐻💙

    Completed  
  • Does It Taste Like Lemon? [Vkook]
    2.2K 428 3

    「Does It Taste Like Lemon? 🍋」 𖦹 Vkook 𖦹 Fluff, Romance, School 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: TwentyThreeThirteen جونگکوک همیشه کنجکاو بود که لب‌های تهیونگ چه طعمی داره... مزه‌ی لیمو می‌ده؟!

  • I Wont Fall [Kookv]-Hold!
    5K 817 13

    「I Wont Fall In Love With You 🪐」 𖦹 Kookv 𖦹 Romance, Angst, School, Smut 𖦹 Translator: Nelin کیم تهیونگ، کسی که دنیاش فرسنگ‌ها با جونگ‌کوک فاصله داشت، در ازای کمک به شرورترین پسر مدرسه یک شرط می‌ذاره: «باید قول بدی که عاشقم نشی!»

  • Sinful love |kookv|
    147K 13.4K 37

    تهیونگ با شکمی برامده کنار جیمین نشست و شروع به گریه کرد جیمین دلداریش داد -نگران نباش تهیونگ. خودم درستش میکنم جونگکوک باید بچشو قبول کنه باید پای کثافت کاریش بمونه Name: Sinful love Chanel: Kookvmoment Couples: Kookv, Yoonmin Writer: Maedeh وضعیت: فصل اول اتمام یافته، فصل دوم در حال اپ

  • Hidden Badge 2
    93.2K 17.2K 33

    ⋆ ─ بــــــــخــــــــشی از فیــــــــــــــــک: - می‌شه... لمست کنم؟ - می‌خوای؟ - فاک... آره... چشم‌هاش با بدجنسی درخشیدند و رعشه‌ای به تنم انداختند که همزمان با فاصله گرفتن لب‌هاش، بی‌اختیار ناله‌ای کردم و به لحن مرموزانه‌اش گوش سپردم: - چقدر می‌خوایش؟ - خـ... خیلی. - اونقدری هست که با نگام برام بیای؟ ‌⋆ ─ خـــــــ...

    Completed   Mature