Select All
  • 《Indemnity》
    307K 34.8K 41

    تهیونگ و جونگ کوک با هم ازدواج کردن ولی جونگ کوک هیچ علاقه ای به زندگی با تهیونگ نداره... از این رو دختر دایی کوک که عشق اولش هم محسوب میشه با اینکه میدونه اون ازدواج کرده داره از آمریکا برمیگرده تا با هم نامزد کنن... . . + فقط میتونم از قلبم خواهش کنم که ببخشتت و ازت متنفر نباشه . + دیگه هیچ حسی بهت ندارم... میفهمی؟ ...

  • "AVATAR"
    80K 10.7K 29

    خلاصه داستان: به پسر "آواتار" دست زدن تاوان سنگینی داره! زمانی که یه تار مو ازش کم شه به دست آووردن کل پک های "آواتار" و نگهداشتن پک خودت که سهله دیگه حتی نمیتونی لباس تو تن ات رو حفظ کنی چون "آواتار" قراره اون رو همراه با بدنت بدره!! کاپل:کوکوی ژانر: امگاوورس/تخیلی/فانتزی/رومنس/امپرگ زمان آپ:چهارشنبه

  • 𝓜𝓸𝓱𝓮𝓫𝓪𝓽
    148K 27.1K 52

    _ بهت گفتم من گی نیستم، انقدر سخته گورتو از توی تخت من گم کنی؟ جونگ‌کوک عصبی سمتش غرش کرد. _ فکر کردی برای من فرقی میکنه پرنس باشی یا هر کس دیگه ای، فعلا همسر منی؟ تهیونگ ترسیده بود. گاهی اون چهره بامزه جونگ‌کوک میتونه وحشت ناک تر از هر جنایتکاری به نظر برسه. _ نزدیک تر بیای نگهبان رو صدا میزنم؛ برو عقب. چشم های جونگ...

    Mature
  • Hey stupid, i love you!
    321K 56.8K 47

    + دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.

    Completed  
  • Hidden Badge
    481K 38.3K 19

    Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم...

    Completed   Mature
  • 𝐌𝐘 𝐀𝐋𝐏𝐇𝐀 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝]
    440K 50.5K 38

    با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد...

    Completed   Mature
  • PRINCE | KOOKV
    50K 9K 23

    • [Completed] • name: Prince • Couple: Kookv • translator: Anesa • writer: Bangtanlover95 • Gnre: Royal, Romance, fluff, Smut • Summery: پرنس جئون جونگ کوک که بیش از حد احساس تنهایی می کرد، روزی با خدمتکارشون تهیونگ مواجه میشه و سعی داره به اون نزدیک بشه... Original story by: Bangtanlover95 Translator: Anesa

    Completed   Mature
  • 𝗜'łł 𝗳ı𝗴ħт 𝗳øя чøυ_S2
    41.5K 5.2K 34

    🛑در حال آپ... 🛑آپ نامنظم ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ _میشنوی؟؟... هنوز جوری برات میزنه که دلم میخواد از جا درش بیارم دلم میخواد بابت هر ضربانی که بخاطر دیدنت از جا میندازه نفرینش کنم یا حتی بابت تک تک لحظه هایی که تو نبودت مثل ساعت کار میکرد بهش بدو بیراه بگم اما میدونی...در حقش ظلمه در حقه قلبی که بهت دادم ظلم...

  • I'łł fıgħт føя чøυ_S1
    95.2K 11.9K 25

    (ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ) 《عشق 》 ▪گاهی باعث نفرت میشه ▪گاهی کورت میکنه ▪گاهی اونقدر قشنگه که حس میکنی تو خیال زندگی میکنی ▪گاهی انقدر شیرینه که دلت رو میزنه 《عشق، به اندازه زیباییش دردناکه》 عشقی که باعث میشه با وجود همه ی درد ها و غم ها ،با اینکه سخته ولی قوی بمونن و بجنگن ‌... Geɴre : Roмαɴce , Drαмα ,Aиgυšт, S.. Coυple : Kooĸv ❅...

    Completed  
  • The brightest BLACK
    97.4K 18.1K 41

    _ اگه یه رنگ بودی ، چه رنگی بودی؟ + نمیدونم...شاید سیاه، رنگ آرامش بخشیه...تو چی؟ _ دوست داشتم بگم سفید تا بتونم مکملت باشم ولی آخه سفید نیستم...شاید کِرِم؟ + مهم نیست چه رنگی باشی، بهرحال من فقط با تو کامل میشم... _ میدونی...تو روشن ترین و درخشان ترین سیاهِ دنیایی! ژانر : فانتزی و امگاورس، رمنس، مدرسه ای، کمی کمدی، ا...

  • 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
    823K 99.5K 50

    ( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...

    Completed   Mature
  • Kookv You are my tears
    191K 20K 19

    تهیونگ یه امگا ضعیفه که به خاطر بدهکاری های پسر خالش به فروش گذاشته میشه سرنوشت با امگایی که قراره توسط یه آلفای سرد بی احساس خریده بشه چکار‌خواهد کرد... vkook 🔞 خواهش میکنم کسایی که از داستان های یائویی و بزرگسال خوششون نمیاد نخونن..ممنونم💜دوستتون دارم Up:به پایان رسیده نویسنده خودم fox🦊 #vkook #taekook #kooktae...

  • my daddy
    282K 33.1K 31

    با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون...

    Completed