浮世 𝘜𝘒𝘐𝘠𝘖
"من همیشه این شهر رو یه اوکیو میدونستم." یونگی ابروهاش رو بالا میبره."اوکیو؟" "میدونی معنیش چیه؟" • • • کاپل: یونمین- کوکوی -نامجین ژانر: مافیا، فانتزی،خشونت،اسمات -Persian translation -Author:@love_sharleene
"من همیشه این شهر رو یه اوکیو میدونستم." یونگی ابروهاش رو بالا میبره."اوکیو؟" "میدونی معنیش چیه؟" • • • کاپل: یونمین- کوکوی -نامجین ژانر: مافیا، فانتزی،خشونت،اسمات -Persian translation -Author:@love_sharleene
«اوه متاسفی؟ چقدر متاسفی؟ متاسفی که تمام این مدت جوری رفتار کردی انگار بیشتر از هرچیزی توی این دنیا دوستم داری و توی زندانی که اسمش رو گذاشتی عشق، نگهم داشتی؟ فکر میکنی متاسف بودن کافیه؟نه. آفیسر مین، آدما اون کلمه رو وقتی به کار میبرن که بخاطر حواس پرتی چیزی رو روی زمین انداخته باشن نه این که قلب کسی رو شکسته باشن.» ...
- متوقف شده - |آگاپه| + بار اولی که دیدمت انقدر بی مقدمه خواستنی بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت بشم! - وقتی باهام حرف میزنی از بودن نگو.. بذار باشم. بذار همین الان هم به چشمت خواستنی باشم "آگاپه یعنی گذشتن بی قید و شرط از خودت برای عشق.. آگاپه یعنی قربانی شدن.. یعنی عشق غیرعادی.. عشقی که مهم نیست موقعیت یا...
_تو یه پیانیست احمق بودی و من یه پسر احمقتر توی خیابان های نیویورک به دنبال تو. کاپل: یونمین کاپل فرعی: *** ژانر: رمنس، روزمره، یکمی فلاف نویسنده:دوری
جونگکوک هرگز تصور نمیکرد که پایان هیونگی که بیشتر از هر چیزی در آن دنیا، بهش وابسته بود و دوستی که در مدت کم چنین در دلش جا باز کرده بود اینطوری تمام شود!!...و حالا یونگی اینجا بود،گریه میکرد و از جونگکوک توقع داشت دلسوزی کند؟!...نه آن پسر هرگز نمیبخشید! کاپل:یونمین(اصلی)،ویکوک ژانر: انگست،رمنس،هپی اند،اسمات سه شاتی...
چاقـوی زیبا! «ضعیفترینقلمها و کاغذها از قوی ترینذهن ها قدرتمندترن،ولی چاقو...همیشهزیباترین انتخابه.» پارک جیمین مالک انتشاراتی قلم زیبا... برای ادامه زندگیش قراره دست به چه کارهایی بزنه؟ میتونه روح پاک خودش رو نگه داره یا درون منجلاب کهکشان که همین زمین هست...غرق میشه و توی لجن گیر میکنه؟ درون سیاهی ستوان مین ز...
سروتونین هورمون جاری کنندهی "احساس خوب" و ضد افسردگی. کاپل: یونمین. ژانر: رومنس، فلاف. وضعیت: کامل شده.
"مشترک گرامی، شماره شما به علت عدم فعالیت و پرداخت بدهی ها، تا اطلاع ثانوی مسدود میباشد. لطفا پس از دریافت این پیام، جهت جبران بدهی های خود به نزدیک ترین درگاه مخابرات مراجعه کنید." __________________________ یونگی، بعد از اتمام سربازی به خونه برمیگرده و تلفنی که از خیلی سال پیش کنار گذاشته بود رو پیدا میکنه. در...
زندگی عاشقان مقیم بلندیهای کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگسالتر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی میانجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگکوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشمهای پسر روبهروش ضعف رفته. «احمق تو همهجا هستی، جلوی چشمای ب...
[ کاپل اصلی: Yoonmin ] [ کاپل فرعی : Vkook | Namjin ] [ ژانر : Romance | Fantasy | Fluff | SliceOfLife | AU | Drama ] خلاصه : ~[ جیمین برای تعطیلات تابستونه به خونه مادربزرگش میره که وسط یه جنگل عجیبه. اوایل خیلی برای اینکه مجبور شده از تعطیلات رویاییش همراه دوستاش بگذره ناراحته ولی کم کم اتفاقاتی میوفته که جیمین آرز...
Park Jimin is a normal college student with his normal friends and normal life, having a crush on someone like normal people and had his normal enemy. Everything is alright to him until his parents tell him a big big secret which is very surprising for him. That he had been engaged to someone even before he was born...
-اون دیروز توی این عکس بود ولی امروز رفته... +چه انتظاری داری فکر کردی میتونه تمام روز اینجا بمونه ؟ -ولی توی دنیای انسان های عادی هیچ کس از توی عکس فرار نمیکنه... ❙❚ ❙❙❚❚ ❚❙❙ ‹ هاگوراتز › ، مدرسه سحر و جادو، جایی که بهترین پروفسور ها از جادوآموز هاشون بهترین ساحره و جادوگر ها رو میسازن. و پارک جیمین، جادوآموز سا...
[ترجمه شده] جیمین قلب کاغذی تا میکنه. -از نویسنده اجازه گرفته شده- Writer : @/wordcouture (AO3)
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایس...
+گیریم تمام خیال های جهان رو هم بافتی، بعدش چی؟ -میپوشیمشون و گرم میشیم و آسوده. ___________________________ زمانی که یونگی داشت توکیو رو به مقصد شهر میتو ترک میکرد، هيچوقت فکرش رو هم نمیکرد که اون اتفاق عجیب توی ایستگاه اتوبوس زندگیش رو برای همیشه تغییر بده! an Adventurous, Touristic, Fluff, Romantic, Comedy and...
Cover by: Ziiiyo 🌟🖤 جیمین، یه کارمند بانک بیست و هفت ساله، زندگی نسبتا خوب و آرومی داره. مادر و برادری که هرچند دور ازش زندگی میکنند ولی رابطه خوبی باهاش دارن، جونگکوک دوست جوون و پرانرژیش که هر روز برای دویدن های صبحگاهی بیدارش میکنه، قرار های هر از چندگاهی که با آدمای جالب و خوش صحبت میره، بازیهای فوتبال آخر هفت...
ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب میآورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون میبارید و میدان بوی خاک خون خورده مید...
می دونم پر از کثیفی ام سرخی خون روی لباسام منزجر کنندست اما.... من رو ببوس تا تمام افکارم از بین بره و فقط روی بوسیدن لب هات تمرکز کنم تا چشم هام رو ببندم و بجای دوباره دیدن اون صحنه ها..... حس بوسمون باشه که می بینم! دست هات رو روی گوشم بزار مکان امن من تا صدا هایی که ازشون هراس دارم رو دوباره نشنوم ماسکی که روی صورت...
ɴᴀᴍᴇ: ᴘᴏʟᴀʀᴏɪᴅ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ʏᴏᴏɴᴍɪɴ sᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ɴᴀᴍᴊɪɴ ᴡʀɪᴛᴇʀ: ʟɪʀᴀ ɢᴇɴᴇʀ: ᴀɴɢsᴛ, ᴅʀᴀᴍ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ 𖡋 𝐓𝐄𝐀𝐒𝐄𝐑: آنجا خانه ای بود برای کسانی که نمی توانستند از خودشان مراقبت کنند. برای کسانی که صداهایی می شنیدند. کسانی که افکار عجیبی داشتند و کارهای عجیبی انجام می دادند . خانه را برای این ساخته بودند که آن ها را درو...
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو...
دو تروریست ، مین شوگا و دستیارش کیم تهیونگ یه ماموریت جدید برای ترور پسر پروفسور پارک و تهدید اون میگیرن. این ماموریت برای مین شوگا فوق آسون به نظر میاد و تهیونگ هم باید تو این ماموریت ثابت کنه که بالاخره میتونه یه تروریست حرفه ای باشه. ظاهرا که همه چیز عادیه اما اینبار یه چیزایی قرار نیست درست پیش بره. شوگا جز ادم کش...
『 نون خـامهای مـن 』 | •Yoonmin | •completed✔ | •mpreg ,fun ,fluf ,omegaverse ,smut اون به مثال حکم نون خامهای رو داشت برای پدرش اما در نظر اون یکی پدرش، یه شیطان که برای گول زدن همسرش خودشو داخل زندگیشون جا داده بود.
"تهش چی میشه؟" "تهشو تو مینویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حما...
💛کلمات خاموش💛 -ورژن یونمین- از همون موقعی که رویای پرواز داشت باید میفهمیدم باید حدس میزدم که سقوط...از پرپر زدن نشئات میگیره بال هاش رو گرفتم و گذاشتم بپره پروازش رو نه!...اما سقوطش رو دیدم کلمات میتونن قاتل باشن مخصوصا وقتی گفته نشن به اندازه ی دو ضربان قلب، یعنی کمتر از یک ثانیه زمان لازم بود تا اونو نجات بدم فقط...
-فراموشم نکن . قسمتی از داستان : تمام عمرم رو به دنبال مزخرفاتی دویدم که فکر می کردم خوشحالم میکنه در حالی که نمی دونستم شادی واقعی همیشه کنارم بوده . این موضوع رو امروز فهمیدم ، درست وقتی که به صورت غیر منتظره ای یونگی رو کنار امگایی به غیر از خودم دیدم. با چشم های قهوه ای و سردش از دور به من نگاه می کرد . اون دیگه...
𝙁𝙚𝙞𝙣𝙩 𝙂𝙤𝙙💔 "خدای فریبکاری" 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 ⌇ 𝐽𝑖𝑚𝑖𝑛 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 اولین باختم جایی بود که عاشقت شدم دومیش وقتی بود که عزیز ترینمون رو از دست دادم و سومیش... میخواستم همیشه همسر عزیزت بمونم یونگی! متاسفم که بهت دروغ گفتم اما...با تمام وجودم عاشقتم.. میدونم که عاشقمی... روی خاکستر ع...
جیمین خداییِ که تو نگاه اول عاشق یه شاهزاده معمولی میشه چه اتفاقی میوفته اگه بخاطر باهم بودن تصمیم به فرار بگیرن؟.. "-هیاکینتوس؟ به چشمای هلالی شکل جیمین نگاه کرد. -یونگی، میتونی یونگی صدام کنی" .. "-جیمین بهم قول بده که دوباره منو پیدا میکنی پسر کوچکتر بدون توجه به اشکایی که با شدت روی گونه هاش میریخت کمی خم شد و...
مردی که سعی داره پای انتخاب مردونه اش بمونه اما فقط داره باعث میشه زندگی خودش و بقیه خاکستر بشه... و مرد دیگه ای که انتخاب دلخواه و آزادانه اش هم نتونسته زندگیش رو از خاکستر شدن نجات بده... ممکنه جاده ی سرنوشت این دو مرد رو شونه به شونه ی هم قرار بده؟ . . . . . . . . . چون کسی توجه نکرده یونمین چقدر به ژانر رومنس و رو...