Alle auswählen
  • 𝐃𝐚𝐫𝐤𝐧𝐞𝐬𝐬 𝐌𝐚𝐳𝐞 | 𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤
    24.3K 4.4K 49

    مقدمهᯓ 「توی راهی پا گذاشتم که حتی فکر کردن بهش لرز به تنم میندازه، من اون هزارتوی تاریکی رو انتخاب کردم چون میخواستم آخرش به چیزی برسم که منو از عروسک خیمه شب بازی بودن توی زندگی دروغینم نجات بده! اون پسر یه بیمار روانیه که من تمام زندگیم رو بهش تنفر ورزیدم چطور تونستم یه اسکیزوفرنی رو به خونم راه بدم؟ یک روز به خودم...

    Abgeschlossen  
  • Desiree | Vkook | Completed
    1.3M 110K 44

    خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرد...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • 𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    677K 91.7K 26

    [ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...

    Abgeschlossen  
  • I'll Shout If I See Blonde | VKOOK | Completed
    360K 65.8K 27

    📱‌꒷「 اگر بلوند ببینم جیغ میکشم - 𝖨'𝗅𝗅 𝖲𝗁𝗈𝗎𝗍 𝖨𝖿 𝖨 𝖲𝖾𝖾 𝖡𝗅𝗈𝗇𝖽𝖾 」 💡꒷ ژانر ≡ فلاف • رمنس • کمدی • زندگی‌روزمره • ای‌یو 📌دارای محدودیت سنی +۱۸ ☁️꒷ کاپل ها ≡ اصلی - ویکوک ، فرعی - نامجین / سپ 🐈꒷ نویسنده ≡ 𝘦𝘭𝘪𝘤𝘢𝘴𝘴𝘰 🗞꒷خلاصه ↯ فردی با لقب جی‌کی توی توییتر نقاشی هاش رو به اشتراک میزاره و علاقه‌ا...

    Abgeschlossen  
  • Don't tell me strange | Vkook
    151K 21.8K 36

    #فیک اتمام یافته# + من عجیب و غریب نیستم . _ چرا تهیونگ تو عجیبی برای همینه که عاشقتم چون تو عجیب و غریب ترین آدمی هستی که تا حالا توی عمرم دیدم. Don't tell me strange Wr: Sara Main Couple: Vkook Genre: Romance. Angst.

    Abgeschlossen  
  • HeartBeat Hospital | Vkook
    639K 70.4K 48

    "Completed" خلاصه: جئون جونگکوک رزیدنت جراح مغز و اعصاب،با وجود شلوغی بخش اورژانس بین اون همه مریض و همراهایی که به هیاهوی سالن دامن میزدن،مجذوب مرد نااشنایی میشه که با سردرگمی به دیوار سرد و بی روح بیمارستان تکیه داده و تو دنیای افکار خودش رها شده... چی میشه اگه جونگکوک با لجبازیاش این مرد رو اعصبانی کنه بدون اینکه...

    Abgeschlossen  
  • Accursed | Vkook
    81.3K 10.2K 23

    خلاصه: جونگ کوک... پسر ۱۸ ساله ای که زندگی فوق العاده ای کنار خانواده اش داره. ولی چی میشه اگر یک روز فایل داستانی رو با اسم‌ خودش پیدا کنه و اون داستان مربوط به گذشته ی افراد مهمی تو زندگیش باشه...؟ "نفرین شده" نویسنده: samar کاپل اصلی: ویکوک ژانر: رمنس، انگست، ارباب‌برده‌ای، معمایی

    Abgeschlossen  
  • The Mermaid | VKOOK
    125K 21.5K 54

    خلاصه : جونگ کوک یه پسر گوشه گیر و تنهاست که توی یه جزیره زندگی میکنه. یه روز اتفاقی با یه پری دریایی که یه سازمان دنبالش بود، ملاقات میکنه و بعد از مدتی بهش علاقمند میشه ولی آیا دو انسان از دو دنیای متفاوت میتونن عاشق هم بمونن! قسمتی از فیک: من میخوام تو همین چند روزی که پیشمی عاشقی کنم ... _ بقیه ی عمرت میخوای چیکا...

    Abgeschlossen  
  • CHROMANDA | VKOOK
    262K 37.8K 48

    خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...

    Abgeschlossen  
  • NEMESIS | VKOOK
    192K 24.5K 39

    NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سال‌ها دنبال یک قاتل سریالی می‌گشت، اما هرروز ازش دورتر می‌شد و توی پیدا کردنش شکست می‌خورد... درحالی‌که تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفه‌ی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردن...

    Abgeschlossen  
  • EARTH | VKOOK
    82.9K 16.2K 42

    "فصل دوم فیکشن کروماندا" خلاصه: دست‌های گناهکار خون‌آلود، برای دست‌های پاک امید ممنوعند. با اون کاپشن سفید، درست مثل ابری وسط جنگل خلوت کوهستان میرفت، میبارید و تهیونگ دانه برف هایی که از وجودش سقوط میکردن رو با دست هاش میگرفت تا بذاره روی قلب سوختش! " کسی تو سینه ی من مرده که نمیشناسمش، اما انگار از خاکسترش هنوز گرم...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • The Trap | VKOOK
    386K 38.7K 46

    𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدم‌هایی که با ماسک‌های روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی به‌نام کیم‌ویکتور(تهیونگ) می‌گشت. مردی دورگه با چشم‌های فریبنده و تیله‌های آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام می‌داد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیم‌ویکتور وارد عم...

    Abgeschlossen  
  • COLORS | VKOOK-HOPEMIN
    385K 49.2K 60

    رنگ ها🎨 دل بستن به کسی که تمام شهر دلداده‌ی اون بودند آسون نبود... پسری که با موهای بلند پرکلاغیش یک شبه از میون رویاهاش سر در آورده و حالا تمام هستی رو ازش گرفته بود! دل به کسی بسته بود که میون رنگ ها غلت می‌خورد، رد بدن برهنه‌اش رو روی بوم‌های سفید به جا می‌گذاشت و حالا اون رو به همخوابی روی بوم با بدن‌های برهنه و...

    Abgeschlossen  
  • Casino
    82.9K 9.9K 8

    Completed کیم تهیونگ کسی نبود که چیزی رو ببینه، بخواد، و بدست نیاره.. و اون شب توی یکی از سرنوشت سازترین بازی‌هاش توی کازینوی شخصی خودش، چشمش به پسری افتاد که قسم می‌خورد تاحالا مثلش رو ندیده! و اون عروسک از خوش شانسیش، پسر رقیب اون شبش بود و بزرگ‌ترین اشتباه اون مرد شرط بستن روی پسرش بود.... *پسرتو می‌خوام... *چی...

    Abgeschlossen  
  • 𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌)
    872K 46K 56

    _اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما...

    Abgeschlossen  
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    918K 116K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Abgeschlossen  
  • ᴡʜᴏ ᴡᴀs ᴛʜɪɴᴋɪɴɢ✗
    486K 64.9K 56

    ▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خو...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • the ShowCase :::...
    723K 163K 96

    ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیش‌بینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا م...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • 𝒖𝒏𝒆𝒙𝒑𝒆𝒄𝒕𝒆𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆 (𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌)
    92.2K 10.8K 33

    _دوست داشتن من عواقب داره! +چه عواقبی؟! _مثلا باید تمام و کمال مال من باشی! "عشق بین یک پسرِ نوجوان و یک رئیسه مافیا؟!" ژانر: اکشن، اسمات، عاشقانه، مافیایی کاپل اصلی: ویکوک کاپل های فرعی: سپ، نامجین نویسنده : black angel ❌ورژن کوکوی هم توی همین پیج آپ میشه..

  • THE RULE NUMBER 3 [vkook]
    237K 38.5K 76

    جونگ كوك آروم پرسيد: -يعني هدف زندگي اين نيست؟ كه لذت ببريم... لذت هاي وحشي... مثل بوسيدن پسري كه نميشناسي؟ تهيونگ لبخندي زد: -مگه ما همه خودمحور نيستيم؟ كاري رو ميكنيم كه فقط و فقط به نفع خودمونه و فقط خودمون لذت ميبريم... هممون خودخواهيم... جونگ كوك پرسيد: -پس هدف اينه كه فردي رو پيدا كنيم كه منافع اون برامون مهم...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • Paris Is Dead(VKook/KookV)
    216K 35.2K 49

    [Completed] -اگه دستمو رها کنی میفتم +هیچ وقت اینکارو نمیکنم. -حتی اگه یه چاقو تو قلبت فرو کنم...؟ ꪶ • کاپل اصلی | vkook, kookv •کاپل فرعی | Yoonmin • نویسنده | Feranki7 • ژانر | رومنس، انگست، اسمات‼️ ๑🗼

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • 𝐕'𝐬 𝐂𝐚𝐦𝐩 𝐟𝐨𝐫 𝐏𝐞𝐜𝐮𝐥𝐢𝐚𝐫 𝐀𝐬𝐚𝐬𝐬𝐢𝐧𝐬 | VKOOK
    151K 28.8K 32

    - تو بوسه اول منو دزدیدی .فکر نمی کنی باید مسئولیتشو قبول کنی؟ + جداً؟ تو بیشتر از دو هزار سالته و انتظار داری باور کنم من بوسه اولتو دزدیدم؟ - چی می تونم بگم؟ من آدم سنتی ام. منتظر پرنسس سوار بر اسب سفیدم بودم... ولی یه شاهزاده از آب در اومد. نه که مشکلی داشته باشم... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏, 𝒀𝒐𝒐𝒏�...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • Diavolo
    243K 31.1K 53

    _چی از جونم می‌خوای؟! _عاشقم شو. _عاشقت بشم که چی بشه؟ به لیست ترس‌هام یه اسم دیگه رو اضافه کنم؟ _تو همین الانم من رو توی لیست ترس‌هات داری کیم تهیونگ؛ ولی می‌ترسی... می‌ترسی از اینکه بفهمم جزئی از ترس‌هات شدم!!! ❗️فصل اول پایان یافته❗️ فصل دوم داخل همین بوک ادامه داره... Wr:Ashil🌸 Couple:taekook(ویکوک غالب), jungta...

  • My Boyfriend Is My Bodyguard 💵
    571K 59.1K 39

    💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...

    Abgeschlossen  
  • BLOW
    137K 22.2K 23

    تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]

    Abgeschlossen  
  • Play You Like An Instrument
    10.2K 1.1K 5

    تهیونگ با تمام وجود آماده بود که در خونه همسایه ی مردم آزار و عوضیش رو بزنه و همون بلندگوی لعنتیش رو مستقیم فرو کنه توش، چون واقعا دیگه از این همه سر و صدا خسته شده بود! ولـی شـرایط بـا درامـر اونطـور کـه برنـامشـو ریخـتـه بـود پیـش نـرفـت... "...تو چرا نمیای شریک جرمم شی که فکر لو دادنم از سرت بپره...؟" "من اهل سر و...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • Back to Blue Side | BTBS | Kookv
    201K 40.4K 48

    هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پر...

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • On My Way
    156K 23.4K 56

    _ چرا اینجوری شدی؟ + این چیزا رو دوست نداشتم... سر راهم قرار گرفتن!

    Abgeschlossen  
  • City Of Dead [Vkook AU]
    140K 23.8K 13

    "اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"

    Abgeschlossen  
  • Nepenthe | Vkook Namjin
    695K 98.1K 52

    [completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکو...

    Abgeschlossen