Select All
  • ⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️
    75.1K 10.6K 22

    - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل...

  • bunny and bear (Taehkook)
    55K 5.3K 81

    +میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیل...

    Completed  
  • mojito 𓏲 KV
    9.8K 2K 14

    مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسنده‌ی معروف داستان‌های کلیشه‌ای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتاب‌هاش ازش عصبانی می‌شه و اون رو به داخل خودش تبعید می‌کنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشه‌ای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر می‌کنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.

  • Does It Taste Like Lemon? [Vkook]
    2K 414 3

    「Does It Taste Like Lemon? 🍋」 𖦹 Vkook 𖦹 Fluff, Romance, School 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: TwentyThreeThirteen جونگکوک همیشه کنجکاو بود که لب‌های تهیونگ چه طعمی داره... مزه‌ی لیمو می‌ده؟!

  • Vesta | taekook |
    38.3K 5.7K 48

    تهیونگ تو خودش بیشتر جمع شد و با تعجب پرسید: منو میبری به قبیلتون؟ قبیله اژدهاها؟ جونگ کوک همونطور که سعی میکرد آتیش رو کمی بزرگ تر کنه جواب داد: آره، نکنه میترسی؟ تهیونگ تقریبا جیغ کشید: نههه! وقتی نگاه متعجب جونگ کوک رو دید خجالت زده سرش رو پایین انداخت و با مظلومیت گفت: فقط فکر نمیکردم حالا حالاها بهم اعتماد کنی. ...

    Completed   Mature
  • Painter Angels
    1.8K 383 10

    ▪︎Complete▪︎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ະFɪᴄ Nᴀᴍᴇ ᯓ Painter Angels ະGᴇɴʀᴇ ᯓ 𝙵𝚕𝚞𝚏𝚏, 𝙵𝚊𝚗𝚝𝚊𝚜𝚢, 𝚂𝚖𝚞𝚝 ະCUP ᯓ 𝚅𝚔𝚘𝚘𝚔 شاید بعضی وقتا به این فکر افتادین آسمون چقدر قشنگ شده! باید بگم توی یک دنیای دیگه دقیقا چند طبقه بالاتر از آسمون، فرشته هایی زندگی میکنند که به فرشته های نقاش معروفند که...

    Completed   Mature
  • Lover Not A Fighter (Persian Translate) | Vkook, Yoonmin, Namjin
    184K 19.6K 45

    〴︎Summay ৲︎ زمانی که کیم تهیونگ برای محافظت از پسرِ بی‌رحم‌ترین گَنگ کُره‌ی جنوبی استخدام شد، نمی‌دونست باید چه توقعی از دنیایی که پیش روش قرار می‌گرفت داشته باشه؛ اما قطعا توقع نداشت دلباخته‌ی پسری بشه، که برای اون دنیای تاریک، بیش از اندازه معصوم بود. 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namj...

    Completed   Mature
  • Shine in the dark
    139K 18.9K 35

    کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اص...

  • MR CHEF «AU»
    26.7K 4K 13

    [پایان یافته] چی می‌شه اگر جونگ‌کوک‌ بفهمه رستورانی که سر‌آشپز مورد علاقه‌اش توش کار می‌کنه، دنبال یک گارسون می‌گرده؟ ژانر: عاشقانه، کمدی کاپل: ویکوک نویسنده: 🐿️ این فیک‌چت در چنل ویکوک چایلد کاملاً آپ شده و اگه خواستید می‌تونید از اونجا هم بخونیدش @Vkookchild9597

    Completed  
  • 𝚂𝙴𝚅𝙴𝙽⁰⁷
    63.1K 12.5K 45

    [completed] 8پسری که خیلی اتفاقی توی دانشکده باهم هم اتاقی میشن و این همراهی باعث رخ دادن یک سری اتفاق های مشکوک میشه. همه چیز مجهوله و هیچکس نیست که بتونه ابهاماشون رو برطرف کنه، و درنهایت تصمیم میگیرن صبر کنن... اون پسر ها چی دارن که یک نفر به همه سپرده تا هواشون رو داشته باشن و ازشون محافظت شه؟! اونا چین که یه ن...

    Completed  
  • ะ𝗪𝗵𝗲𝗻 𝗪𝗲 𝗪𝗲𝗿𝗲 𝗪𝗮𝗹𝗹𝗳𝗹𝗼𝘄𝗲𝗿𝘀⥽
    3.4K 696 5

    ─نام فیکشنะ𝗪𝗵𝗲𝗻 𝗪𝗲 𝗪𝗲𝗿𝗲 𝗪𝗮𝗹𝗹𝗳𝗹𝗼𝘄𝗲𝗿࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امگاورس، اسمات، فلاف ─نویسنده: ʏɪɴ_ᴄʜɪ ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─وضعیت:Full ─شیائو ژان درست روز تولد سی سالگیش با قدرتی از خواب بیدار شد که هیچوقت تقاضا نکرده بود و حالا هم نمی‌خواست. هرچند شاید با یهویی نزدیک شدنـش به وانگ ییبو، کراش و همکار...

    Completed   Mature
  • My Sin
    534K 57.2K 52

    Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...

    Completed  
  • 𝑴𝒚 𝑫𝒆𝒂𝒓 ᵛᵏᵒᵒᵏ
    4.6K 401 17

    بخشی از فیک👇🏻 بغلش کرد و به آرومی موهاشو نوازش کرد. "دور سرت بگردم.. دیگه نمیذارم کسی تو رو از من بگیره. تو تا همیشه مال منی. تو تا همیشه کیم جونگکوک باقی میمونی و به هیچکس جرعت اذیت کردنتو نمیدم ، کوکی شیرین من." بوسه ای روی موهاش نشوند و از بغلش بیرون اومد. به چشمای اشکیش خیره شد و لبخند غمگینی زد. "ولی بعد از تمو...

    Completed  
  • 𝗕𝗹𝗼𝗻𝗱 | KOOKV
    41.9K 5K 10

    کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون بابت گرفتن خواهرش متنفر باشه اما خب مثل اینکه سرنوشت هیچوقت ثابت نمی‌موند، چون قرار نبود برادر بزرگ‌ تر داماد یه آل...

  • Whispers of the wind
    850 232 17

    "نقل قول‌هایی که شاید تکه‌ای از روح شما را لمس کند." ادبیات یک چیز خیلی شگفت و عمیق است، دل آدم‌ها را قوی می‌کند و به آنها بسیار می‌آموزد. ادبیات یک تصویر است یا آینه بیان احساسات، شکل ظریفی از انتقاد، یک درس پندآموز و سند است. - داستایفسکی #4poetry #1poem

  • ♡𝑴𝑫𝒁𝑺𝑯:𝑫𝒆𝒔𝒕𝒊𝒏𝒚♡
    78K 15.7K 75

    🦋𝐼 𝓌𝒶𝓈 𝒷𝑜𝓇𝓃 𝒻𝑜𝓇 𝒶 𝓇𝑒𝒶𝓈𝑜𝓃 🦋 [completed] 《وقتی هوانگوانگ جون و ایلینگ لائوزو در روز های اوج شکوهشون به دست تعلیم دیده هایی گمنام کشته میشن، روزگار چه تقدیری رو برای اون ها در نظر میگیره؟ آیا دوباره شانسی وجود خواهد داشت تا اون دو به هم بپیوندن و صلح و آرامش رو برای مردمشون به ارمغان بیارن؟ این رمان د...

    Completed  
  • 𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽
    120K 16.5K 29

    امپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو آینه ببینه ولی تو بدن ظریف و زیبا لونا باشه ... قسمتی از داستان : نی...

  • 𝙆𝙄𝙒𝙄🥝|𝘷𝘬,𝘤𝘩𝘣𝘬
    191K 52K 72

    - گریه کردی؟ نگاه تهیونگ واقعا تغییر کرده بود. نسیم شبانه‌ی سئول زیر سرمه‌ایِ موهاش میزد و اونها رو تاب میداد. کاش میتونستم این نگاه نگران رو همیشه برای خودم داشته باشم. - چیزی نیست. بازم دروغ بود اما حداقل گریه کردنم رو انکار نکردم. ~~~~ - پرستو ها رو دوست داری؟ - عاشقشونم.اگه وقت کنم چند تا عکس ازشون میگیرم. ...

    Completed  
  • 𝘽𝙡𝙪𝙚 𝘾𝙪𝙥𝙘𝙖𝙠𝙚𝙨 ▪︎𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬▪︎
    421K 93.8K 84

    •کاپ کیک های آبی• - غش کردی. ندیده بودم یکی با دیدن خروس غش کنه! - به حیوونا عادت ندارم. - فوبیا داری؟ تهیونگ بی اختیار غرید: - عادت ندارم! ژانر: عاشقانه🍉روزمره🌊فلاف🧁طنز🧃 یه کوچولو انگست🌧هپی اند🐓 کاپل: ویکوک، هونهان( اسمات نداره💙) و بلو اول بود: #روزمره1 #تهکوک1 #هونهان1 #طنز1 Start: 4/6/00 End: 4/9/01

    Completed  
  • Dream on fire | VK
    3.1K 315 6

    کیم تهیونگ آلفای جوانی ایست با آرزوی رانندگی در مسابقات رالی؛ پشت فرمون ماشین های مسابقه. اما مشکل اینجاست! اون ماشینی مناسب برای مسابقه نداره! تنها راه حلی که به ذهنش میرسه، رو انداختن به کینگ جاده ها، جئون جونگکوک ملقب به جی کی، و تن دادن به قردادی عجیب و غریب با اون هست. با وجود غربیه بودنش، جونگکوک قبول میکنه تا ب...

  • Secret Friend [ VKOOK ]
    19.1K 3.3K 18

    [ در حال آپ ] تهیونگ برای آروم کردن پسری که توی کافه موردعلاقه‌اش داره گریه می‌کنه پیش‌قدم می‌شه، ولی چی می‌شه اگه اون پسر یکی از معروف‌ترین آیدل‌های کره باشه؟ اسم داستان: Secret Friend [ دوست مخفی ] کاپل: Vkook ژانر: عاشقانه | فیک‌چت | طنز

  • troubled jeons(kookv)
    48.9K 7.4K 30

    تهیونگ فقط خواستار یه زندگی بدون دردسر بود ولی همه چیز با حضور ناگهانی همسایه دردسرساز اش شروع به تغییر کرد! .... بهم‌کمک کن!" آلفای شکلاتی با لحن بیچاره ای بیان کرد و به اون امگای بداخلاق نگاهی انداخت اون وقت چرا؟" و گوشه لبی برای مرد بالا داد چون من قراره آلفات باشم!" حالا ورق به نفع اون تغییر کرده بود... Main coupl...

    Completed  
  • Kamomiru | kookv
    19.8K 2.7K 19

    "بابونه" _هیچوقت فکرشم نمی کردم تا دست بجونبونم امگام رو با یه بچه تو بغلش ببینم ژانر:امگاورس،فانتزی کاپل:کوکوی آپ:.....

  • ⌌ One Kiss ⌏
    86.1K 10K 10

    "FULL | کـامل شـده" "فقط یک بوسه کافیه تا عاشق من بشی !" "عآشقت شدم " ژانر : دراما - اسمات - رازآلود ♕ Best Ranking : 1 #Vkook 1 #Persian 1 #Farsi 4 #KookV

    Completed  
  • HaMira ∥ هامیرا {KookV, NamGi, HopeMin}
    39.1K 4.9K 45

    🔴 #Full 🔴 داستان از جایی شروع میشه که جئون تهیونگ، امگای شیرین و عزیزکرده‌ی استاد ریاضی، جئون جونگ کوک، از آلفای گرگش باردار می‌شه و چالش تازه‌ای به زندگی اون اضافه می‌کنه. چرا که جونگ‌کوک به عنوان یه هیبرید گرگ توی دنیایی که انسان‌های غیر هیبریدی به شدت گرگ‌ها رو تحقیر می‌کنن، ناچاره خودش رو پنهون نگه داره... همینط...

    Completed   Mature
  • 𝘐𝘮𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘦
    356K 49.7K 57

    「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه...

    Completed   Mature
  • ❢ 𝗦𝘄𝗲𝗲𝘁 𝗕𝗲𝗻𝗲𝗳𝗶𝘁 ❢
    5.5K 774 33

    ❢ منفِعَتِ شیرین❢ آره ما دوستیم! اما دوستا نمیدونن وقتی لب هایِ وسوسه انگیزت رو به اسارت مروارید هات میبری ضربه های من درون بدنت محکم تر میشه! اما دوستا نمیدونن پیچ و خم کمر فریبندت میتونه به راحتی کنترلِ منو بگیره و در اختیار تو بزاره پسرک اغواگر! اما دوستا نمیدونن دست های لطیف و سفید رنگت تنها میتونن گرمای درونی خو...

  • Moon & Sun [Yoonmin]~|completed
    54.4K 10.9K 23

    ↴ేخلاصه یک روز صبح خبر قرار گذاشتنِ پارک جیمین، آیدل روکی صنعت کیپاپ و مین یونگی، محبوب ترین روانشناس کره...مثل بمب توی رسانه ها ترکید! و حالا زوج ما قرار بود چطور این آشوب رو بخوابانند؟ ~\داستانی جهت ساخت حس خوب و اکلیلی/~ •●•●•●•●•●•●• 🌊ే نام ⪼ 『ماه و خورشید -- Moon & Sun』 🐬ే کاپل ⪼ یونمین 📘ే ژانر ⪼ توییت، فیک چ...

    Completed  
  • Taste Like Honey
    197K 26.3K 35

    رئیس مافیا یه پرستار جدید برای تنها دخترش به عمارت میاره... چی میشه اگه این پرستار جذاب و خواستنی هوش از سر این رئیس خشن و جدی بپرونه؟!

    Completed  
  • 𝐈 𝐅𝐨𝐫𝐠𝐨𝐭 𝐓𝐨𝐨 𝐁𝐫𝐞𝐚𝐭𝐡 | [𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯]
    33.3K 5.5K 26

    •𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫𝐲: تهیونگ دوباره ازش پرسید "پس به توافق رسیدیم اِنجل، هوم؟" جونگکوک حس می کرد داره صبرش رو از دست میده. سرشو بلند کرد و درِ جعبه رو بست. "باعث افتخارمه ، ددی." تهیونگ سمتش رفت ، چونه ی جونگکوک رو با انگشتش کمی بالا آورد و برای گذاشتن بوسه ای روی لباش خم شد، با تن صدای تهدیدآمیزی زمزمه کرد "خوش شانسی که...

    Mature