Enough Blood | Kookmin
خلاصه: پارک جیمین امگایی که به دلیل جرم برادر اش برای آتش بس بین دو پک به عنوان خون بس برای پک جئون فرستاده میشه. اما سرنوشت قراره چطور براش رقم بزنه؟ Couple: Kookmin Genre: Romance, Omegaverse, Smut, amperg, Happy End
خلاصه: پارک جیمین امگایی که به دلیل جرم برادر اش برای آتش بس بین دو پک به عنوان خون بس برای پک جئون فرستاده میشه. اما سرنوشت قراره چطور براش رقم بزنه؟ Couple: Kookmin Genre: Romance, Omegaverse, Smut, amperg, Happy End
پسری که خوشحالانه در حال رقص و دلبری روی کاپوت ماشینی.. که صاحبش جئون جونگکوکه.. +میخوای...چیکار کنی؟ _میخوام تورو مال خودم بکنم تا دیگه چشم هیچکدوم از هرزه های بیرون روت نیوفته. +حالا من چه کارم؟ _تو قراره برام برقصی و من از بدنت لذت ببرم _اینکارو نکن. +چیکار _با چشمای خمارت نگاهم نکن وقتی داری با بدن رقصانت قلبمو ب...
ᎻᏆՏ ᎬᎽᎬՏ ᏴᎬᏟᎪᎷᎬ ᎷᎽ ᏔϴᎡᏞᎠ ✾ پسری آلفا که با دوستاش در بازی جرعت و حقیقت ، شرط بسته بود ، خرخون ترین پسر مدرسه رو بفاک🔞 بده و فیلمش رو پخش کنه ولی نمیدونست که . . . - م .. منظورت چیه؟! + نگران نباش ، قول میدم نزارم درد بکشی🔞.. ✧کیم تهیونگ | tea ⇐ " - " ✧ جئون جونگ کوک | Kook ⇐ " + " ➣ فیک : His eyes became my wo...
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 🔞 ته پسری دانشجو که برای یه پروژه به همراه دوستاش جیهوپ و نامجون ، به سمت جنگل تاریک میرن.... جنگلی که بومی های اونجا ، اون رو نفرین شده میدونن... اما تو راه اتفاقات ناخوشایند برای ته رخ میده و اون سر از قلعه ارباب تاریکی در میاره... گذشته تلخ و دردناکی که هر شب تبدیل به کابوسی برای نا آروم کردن ز...
مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسندهی معروف داستانهای کلیشهای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتابهاش ازش عصبانی میشه و اون رو به داخل خودش تبعید میکنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشهای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر میکنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.
[کامل شده] کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ] ژانر: رومنس، فلاف، فانتزی، اِلف[پری بالدار]، اسمات، سوییت، هپی اند. جئون جونگکوک یه پسره که به شدت عاشق پری هاست و یه زندگی روزمره داره که به شدت ازش خسته شده و دنبال یکم هیجانه. خوشبختانه همه چیز با تهیونگی که با سن نامعلوم و یه راز خیلی بزرگ وارد دبیرستانش میشه تغییر میکنه و جونگک...
{کاپل اصلی: سپ ــ کاپل فرعی: تهکوک ــ نامجین} ...... یه فیک جذاب و خاص همراه با عکس...✨ ...... هوسوک (سپیتام) یک پرنس دورگه پارسی-چوسانی که برای ازدواج با ولیعهد به چوسان فرستاده میشه. غافل از اینکه جفت حقیقیش یعنی شاهزادهی دوم یونگی جفت حقیقی اونه. هوسوک هم اونو بر خلاف میلش رد میکنه. چی میشه اگه شاهزاده یونگی برای...
عشقی میان امگایی زیبا و ولیعد کشورش... سختی هایی که در این مسیر بر سر راهشان ایجاد می شود. 🦋 امپراطور سهون که قصد دارد از فرزند و همسرش مراقبت کند... شیائو جان که به هیچ عنواننمی تواند از وانگ ییبو دست بردارد... عاشقانه ای در دل دو امپراطوری بزرگ چین و کره ... ⛩️ 🏯 🪷 ♡~جان تاپ 🌠~♡ ژانر : اسمات، امگاورس، امپرگ،...
اگر عاشق فیکشن امگاورس و سلطنتی هستید این فیکشن مخصوص شماست ☕🤍 بخشی از داستان : برخی از الفا ها همراه امگا میرقصیدن و برخی جدی و اخم آلود اطراف را نگاه میکردن تا از امنیت اطمینان حاصل کنند با نمایان شدن مو طلایی سکوت شد و همه با شگفتی به مو طلایی خیره شدن و تحسینش میکردند اما نگاه مو طلایی روی یک نفر ثابت مان...
رودخانه ای آرام که دو سرزمین و از هم جدا کرده و به عبارت دیگر مرز بین دو سر زمین است. سرزمین پری ها و سرزمین هایبرید ها این سرزمین ها در گذشته های دور سر مشکلاتی با هم دشمن شدن و صلح و آرامش ازشون گرفته شد تا 20 سال پیش،وقتی جانشین دو سرزمین بر تخت پادشاهی نشستند اولین کاری که کردن صلح بود، در صورتی که هیچکدوم به خاک...
💎«گاد فادر» God Father تهکوک /Taekoook 🎬 کیم تهیونگ مافیایی خشن ,سرد و بیاحساس در مرز کره شمالی مستقر است ، گذشته بسیار غمگینی دارد و همین گذشته باعث شده تا باعث و بانیه مرگ والدینش را به قتل برساند اما کینهای که درونش هست باز هم خاموش نمیشود مگر اینکه فرزند آن قاتل را که لی جونگ کوک نام دارد را به همان سرنوشت...
پیشکش: کشور آلاندا برای رحم به کشور لیانها خواستار امگای محبوب و زیبای قصر ، شاهزاده سوم..پارک جیمین شده ملکه و ولیعهدِ لیانها بشدت با اینکار مخالفت میکنن اما کشور آلاندا از هر نظر قدرتمند هست پادشاه کشور لیانها با تموم مخالفت های زیان بار ملکه آسیب دیده کنار میکشه که باعث خسارتی عظیم از سمت آلاندا میشه.. اینبار شاهز...
+خواجه ایم،موگه ها کجای قصر رشد میکنند؟ _سرورم گیاهی به نام موگه در قصر رشد نمیکند +آه،فراموش کردم شما بهش میگید زنبق،زنبق دره ،توی دشت های زادگاهم بهار ها پر میشد از این گل. _سرورم ،متاسفم در قصر باغی از زنبق نداریم تنها یک شاخه وجود دارد اون هم به زودی پژمرده میشه ... . . . جیمین و جین تنها امگا های مرد کل کشور شیلا...
خلاصه از فیک: جئون جونگکوک و کیم تهیونگ برادر ناتنی همن تهیونگ از وحشی گری آلفا ها متنفره باعثش پدر وحشی گرشه ولی جونگکوک از این خبر نداره و نمیفهمه چرا تهیونگ اینقدر ازش متنفره و بهش جبهه گرفته چی میشه این تهیونگ رفته رفته تنفرش از جونگکوک کم شه و جونگکوک عشق پنهانیش رو به زور هم شده مال خودش بکنه تا مال یکی دی...
" در حال آپ... " اتفاقی توی جشن تولد پادشاه والمیر رخ داد که حتی توی ترسناک ترین کابوس های شبانهی مردم اون سرزمین هم نمیتونست به این شکل رخ پیدا کنه. پادشاه جفتش رو ملاقات کرد! جفتش یک امگای عادی نبود! یه پسر امگا بود! درواقع تنها پسرامگای که، پادشاه و مردمش تابهحال شاهدش بودن. البته این فقط شروع داستان سرزمین وال...
༺ Yvain✨ AU ┊Genres: Romance, Comedy, Omegaverse, Smut ┊Couples: KookV, Hopemin ┊Writer: Shinrai اونها از هم متنفر بودن، خصوصیات طرف مقابلشون درست مجموعه همون رفتار هایی بود که هیچوقت نمیتونستن درکش کنن و باهاش کنار بیان. هرجا که اسمی از هم میشنیدن، با انزجار اون مکان رو ترک میکردن و برای روبهرو نشدن با همدیگه حاضر...
کیم تهیونگ امگایی که گناه نحس بودن رو گردن گرفت و به خاطر خانواده اش همه چیز رو رها کرد، با حال بد مستقیم به قلب قلمرو چوسان میرفت. برادرش رو کفن پوش کرده بودن و تهیونگ تا با چشم های خودش اعدام شدن دست های آغشته به خون همزادش رو نمی دید نمی تونست راحت بخوابه و یا حتی با خیال راحت بمیره. گرد و غبار راه خاکی چوسان روی...
"بس کن !تو منو بازی میدادی دنبال خودت میکشوندی و بعد میگفتی یه دوستم ! و بعد به من احمق میخندیدی چون یه عوضی بودی!" جونگکوک قدمی به عقب رفت ،کاملا خیس شده بود و قطرات بارون مثل شلاق های تیز بدنش رو مورد اثابت قرار میدادن ... با دیدن سکوت پسره روبه روش خنده ی تلخی کرد "اره...حق داری چیزی نگی ،همش تقصیر خودمه ،میدون...
💰شاهزاده در برابر پول🫅🏻 "تو این دنیا پول حرف اول رو میزنه و هرکسی تیکه های بیشتری از این دایره های فلزیه طلایی و نقرهای داشته باشه موفق تره . اما تو این کشور لعنت شده تنها جایی که پول به مقدار زیادی پیدا میشه تو امپراطوریه کثیف پادشاه جئونه . کسی که توی حمام پول دوش میگیره و شب روی تختی از طلا میخوابه اما مردمش با...
آغازِ دهه دو هزار، شروع یک تاریخ تلخ برای قبلیه گرگها بود. آغازِ یک نسل کشی. در شبی که ماه ناقص بود و نورِ زیباش به دستِ خورشید پوشیده شده بود، در سیاهی مطلقِ آسمون، جنگ بزرگی صورت گرفت. حملهای به قبیله گرگها از سمتِ جادوگر و خونآشامهای متحد شده، موجبِ مرگِ افرادِ زیادی شد. جادوگرها، آلفا و بتاها رو ضعیف میکردن، توانا...
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های...
' 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍, 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆' ' 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒃𝒂𝒆𝒌' یه دیدار ساده بود؛ گل های رزی که هر بار از زیر شنل بلندش بیرون کشیده میشد... و قلبی که هر بار تند تر میتپید. ᴥ︎︎︎ - من همون شاهزاده ی نفرین شدم. - اما نفرین به زیبایی!
سال ها پیش پسری زیبا به نام پرنسیلا با نامادری و دو پسرش زندگی می کرد. پسر مثل یک خدمتکار کار می کرد. یک روز زنگ در به صدا در اومد. وقتی پرنسیلا در رو باز کرد، متوجه شد که حاکم از تمام پسر های زیبا دعوت کرده تا در یک مهمانی شرکت کنند. پرنسیلا از نامادری اش خواست تا آن هم به مهمانی بیاید.... Couple : Vkook Genre : smu...
💗meliorism💗 💗بهبودی💗 💍✨💍✨💍✨💍✨💍✨💍✨💍✨💍 ...: حواسش هست همه حالشون خوب باشه ، اما دریغ از قبول ذرهای کمک برای خودش! لبخند غمگین زد کمی از قهوهاش نوشید ...: شاید باید بدون گفتن چیزی بهش کمک کنیم. *************************** ...: مطمعنم تا کارما و نتیجهی اشتباهاتت رو نبینی بیدار نمیشی و باز هم به همین مسیر ا...
═──────•⊱❆⊰•───────═ ❆| 𝗡𝖺𝗺𝖾: 𝐀𝐧𝐚𝐠𝐚𝐩𝐞𝐬𝐢𝐬 ❆| 𝗖𝗈𝗎𝗽𝗹𝗲: 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 ❆| 𝖦𝗲𝗻𝗋𝖾: 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐦𝐮𝐭 ❆| 𝖶𝗋𝗶𝘁𝗲𝗋: @𝐍𝐈𝐀_𝐀𝐑𝐌𝐘 & @𝐀𝐲𝐧𝐚𝐳-𝐓𝐪 -اوه پس این پسر کوچولو میخواد تو مسابقه همراهم باشه و رو موتورم بشینه؟؟ اوکی ولی یه شرط داره... من میزارم همراهم توی مسابقه باشی...
جونگ كوك آروم پرسيد: -يعني هدف زندگي اين نيست؟ كه لذت ببريم... لذت هاي وحشي... مثل بوسيدن پسري كه نميشناسي؟ تهيونگ لبخندي زد: -مگه ما همه خودمحور نيستيم؟ كاري رو ميكنيم كه فقط و فقط به نفع خودمونه و فقط خودمون لذت ميبريم... هممون خودخواهيم... جونگ كوك پرسيد: -پس هدف اينه كه فردي رو پيدا كنيم كه منافع اون برامون مهم...
|فراتر از خانواده| در حال تایپ... تغییر حسهای حمایتگرانه به عاشقانه داستان عشقی بین پدرخوانده و پسرخوانده ____________________________________________________________ خیلی خلاصه: پسر کوچولویی که از ترس مامورها و طلبکارها به آغوش مردی پناه میبره که خودش باعث اون آشوبه. _نمیدونم چرا زنگ زدم. فقط اینو میدونم که باید صدا...
همهچیز توی زندگی جئون جونگکوک، جراح پلاستیک معروف سئول به خوبی و خوشی میگذشت؛ البته تا زمانی که سروکلهی یه امگای گیلاسی پیدا شد که دنبالش راه میافتاد و بدون هیچ شرمی درخواست میکرد: _ آقای دکتر، بیا با هم بچه بسازیم! کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، کمدی، فلاف، اسمات، امپرگ
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجام...
𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 𝑺𝒐 𝑩𝒂𝒅 - بدجوری دوستت دارم قسمتی از فیک: تمام انگیزه ام از اومدن به این کتابفروشی فقط دیدن اون صورت بینهایت جذابشه ...وقتی رو به قفسه ها می ایسته و کتابهارو مرتب میچینه، وقتی پشت میزش میشینه و با نگاه فوقالعاده اش بهم نگاه میکنه و قیمت کتاب رو میگه .. زمانی که با اون لبخند لعنتیش من رو مخاطب قرا...