Select All
  • New start [l.s]
    39.4K 9.4K 77

    وقتی که هریت استایلز فراری از قرار ها و مرد هاست اولین روز کاریش به عنوان مدیر مدرسه رو اغاز میکنه که البته قرار نیست خیلی جذاب باشه با وجود فردی تامیلنسون! و اونجایی که بعد چندبار صبر هریت تموم میشه و به لیزا تامیلنسون زنگ میزنه برای بازخواست پسر کوچولوش.... این یه شروع جدید میتونه باشه؟... اسمش مشخصه...نیو استارت! ش...

    Completed  
  • Dark Street
    105K 15.4K 55

    زندگى دوست داشتنى من با ورود مرد مرموزى بهم خورد. مردى كه شباهت خيلى زيادى به دخترم داشت!

  • mask of lies ( l.s persain translation)
    88.7K 11.1K 19

    لویی تاملینسون ، بازیگر معروف، باید وارد رابطه فیک با هری استایلز ،خواننده ی مشهور ، میشد. چی میشه اگه اون احساسات واقعی به خواننده ی جذاب پیدا کنه ؟ منیجمنتشون قبول میکنه ؟ رابطشون اونقدر قوی هست که تو سختی ها بجنگن ؟

    Completed  
  • My Unknown Lover ~[L.S]~
    12.6K 2.4K 32

    [compeleted] تاحالا ديدى يه آدم كور عاشق بشه ؟ من دقيقا مثل همونم . تنها دارايى من از اون ، حرفاشه . تاحالا نديدمش ، ولى ميدونم خيلى دوسش دارم ؛ شايد نتونم به خودش بگم ، ولى ميخوام كه يكى به جز خودم بدونه . برام مهم نيست چه شكليه ، هر مشكلى هم كه داشته باشه .. مهم نيست . من همه جوره مى پذيرمش ؛ چون ، با حرفاش بهم...

    Completed   Mature
  • Despite the scars [L.S]
    7.3K 1.1K 15

    (on going...) "فکر نمیکردم پدر با هرزه های ارزون خودش رو مشغول کنه" لویی مست و سرخوش قهقه زد. دختر توی بغلش چرخید و با دیدن هری قدمی بهش نزدیک شد. "شما پدر اچ هستین؟ من ایز..." صدای شلیک گلوله ی تفنگ هری توی گوشای لویی پیچید ولی اون بیخیال به جسد دختری که تا چند ثانیه پیش میخواست خودش رو به هری معرفی کنه، نگاه کرد. هر...

  • green dream [L.S]
    3.7K 601 21

    [On going] نایل:خب یه بازی جدید اومده بنظرم بریم خونمون امتحانش کنیم لو:خب بازیه چیه؟؟ نایل:جرئت حقیقت....آنلاین لو:باشه پس بزار برم خونه و وسایلمو بردارم...

  • Anna! Larry [ AU ] Persian
    3.5K 833 10

    این بدن من نیست، باید اجازه بدم بره!

    Completed   Mature
  • One of her students
    44.2K 5.6K 32

    -اين پسر دپرسه كيه ؟ -اوه. اون هريه. اون دپرس نيست فقط يكم ساكته . -خيلى عجيب به نظر مياد ... همه چيز تغيير كرد وقتى يه روز لويى تصميم گرفت تا از مدرسه اى كه دوست دخترش ، النور، توى اون كار ميكرد ديدن كنه .. به غير از همه ى اون چيزايى كه ميتونست براى لويى جالب باشه ، يه پسر اروم و ساكت نظرش و جلب كرد ... پسرى كه اسم...

  • I'm not a killer (larry)
    10.3K 2K 31

    -من پدر و مادرمو نکشتم...قسم میخورم... -پس اونموقع اونجا چیکار میکردی ؟ -نمیدونم...نمیدونم...من...من چیزی یادم نمیاد...فقط خون...

    Completed  
  • Obsessed [L.S]
    6.6K 1.8K 10

    لویی کل وقتشو با سریال دیدن میگذرونه و هری هر کاری میکنه تا قلب لویی رو بدست بیاره حتی اگر مجبور باشه دیالوگ سریال های مورد علاقه ی لویی رو حفظ کنه.

    Completed  
  • Skin [L.S](Persian Translation)
    41.3K 9.9K 37

    [Completed] هری بیماری Haphephobia (فوبیای لمس شدن و لمس کردن) داره. اون از لمس کردن و لمس شدن امتناع می کنه. لویی هم اتاقی جدیدشه که فقط می خواد از مرز دستکش هاش عبور کنه. و شاید هم به زودی از مرز های قلبش... ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @enigmaticectacy Translated by: @mhd3_mb0odi

    Completed   Mature
  • The Mind Games | L.S
    20K 4.4K 26

    •| Completed |• [Persian Translation] نایل و هری بهترین دوستای همدیگه هستن و هری یک ساله که روی برادر ناتنی نایل، یعنی لویی، کراش داره و در طرف دیگه لویی از هری خوشش میاد اما اون از کام اوت کردن و حرف های مردم می ترسه. اما آیا لویی میتونه با ترسش مقابله کنه؟ Writer: @mychemicooll

    Completed   Mature
  • Let Me Show You How To Love Yourself [L.S|Z.M]
    24.5K 5.8K 41

    •| Completed |• [Persian Translation] هری استایلز به همراه زین و لیام توی آپارتمانی در لندن زندگی می کنه. لویی پسر جذاب و شجاعیه که شغلش مجله نویسی هست و از همون اول که به واحد توی راهروی مقابل خونه هری نقل مکان می کنه، از هری خوشش میاد. البته که هری هم از لویی خوشش میاد اما اون مشکلاتی داره و باید اون ها رو حل کنه قب...

    Completed   Mature
  • it's always you[L.S
    5.9K 629 28

    همیشه تویی ، دلیل تمام حس هایی که در من ایجاد میشه تویی تو دلیل لبخند من و خیلی جا ها باعث درد منی و دردی که خودش گاهی وقتا مرحمه درداست ‌ولی این توی جدید با کسی که من قبلا میشناختم خیلی فرق داره. اشک هام خشک هستن و من دوباره به تاریکی برخواهم گشت چون عشق تنها برای من و تو کافی نیست .. خب سلام این اولین فن فیک منه خو...

  • ···I'm HeRoiNe···
    34.1K 8.2K 28

    ···Larry Stylinson Action Fanfiction··· من هروئینم, همسر هری ادوارد استایلز اون یه کارآگاهه, ولی, اون کشته شد... به دست تو, تاملینسون! |این ففیک دارای صحنه های خشن,قتل و مرگ,مصرف مواد,اسمات,فحاشی می باشد! استریت نیست!| ,',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',' #1_gun #1_shortstory #2_har...

    Completed  
  • State of grace [L.S]/(Mpreg)
    41.1K 6.7K 46

    هری و لویی دعوا می‌کنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث می‌کنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمی‌تونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، می‌تونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. WARNINGS: !!Male Pregnancy !!Mental Health Problems مترجم: Dothewholenails Eyasamin Credit: H...

  • Full Of Flaws 》L.S 》persian translation
    33.5K 6.9K 43

    هری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.

    Completed  
  • we made it
    11.6K 2K 41

    هری و لویی خیلی اتفاقی توی دانشگاه همدیگرو ملاقات میکنن. هری بخاطر خانواده و دوستاش علاقش به لویی رو پنهان میکنه و لویی با وجود علاقه زیادش به هری نمی خواد قبول کنه با یه پسر وارد رابطه بشه. این کشمکش فقط یکی از مشکلات سر راه این دو دانشجو باهوش دانشگاه imperial هست و مسیر طولانی رو باید طی کنن تا این عشق به ثمر برسه.

    Completed  
  • A Song For You [L.s][translate]
    13.1K 2.5K 9

    هری یه خواننده معروفه و لویی یه باریستای حاضرجواب •ترجمه•

  • Dear Louis[L.S & Persian Translation]
    17.3K 4.1K 24

    هری به لویی نامه مینویسه-بیشتر تعریفش رو میکنه-هرروز

    Completed  
  • • THΞ WINDOWS |L.S|
    11K 2.6K 24

    ❧ Larry Stylinson 🌱 •ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ• - فقط یه لمس کوچیک لازمه تا اشک هاش رو دیوانه وار شلیک کنه! چه برسه به دستهایی که احاطش کرده بودن.. انگار تنها چیزی که واقعا نیاز داشت همین بود! همین گوی کوچیکی که هیچ چیزی غیر از خودشون و احساساتی که جریان داشت توش نفوذ نمیکرد.. و چی میشد اگه این تنها چیزی باشه که میخواست تا ا...

    Completed  
  • 𝑺𝑨𝑽𝑬 𝑴𝑬 ~[𝐋.𝐒].[𝒁𝒊𝒂𝒎]࿐
    12.8K 3.3K 24

    [on going...] «فرقی نداره چندبار گم بشی هری! من هربار میام و نجاتت میدم...» پرنس لویی ویلیام تاملینسون، شاهزاده و جانشین یکی از هفت قلمرو و هری فقط یه خدمتکار ساده‌ست... ولی چی میشه اگه یه روز دیگه اوضاع مثل سابق نباشه؟! چی میشه اگه داستانی که از بقیه برای خودمون ساختیم، زمین تا آسمون با واقعیت فرق داشته باشه؟! COVER...

  • You're An Asshole (But I Love You)
    8K 1.3K 17

    لویی یه پسر عصبی و خشمگینه که اعتیاد به الکل داره و نمیدونه میخواد با زندگیش چیکار کنه ، هری دانشجوی رشته ی روانشناسیه که همیشه از لویی مراقبت می کنه و این چیزی بود که لویی نمیخواست، اما واقعاً بهش نیاز داره . این فنفیکش ترجمه ی از اکانت @smileyourpretty هست و با اجازه ی خودش انجام شده . لطفا کپی نکنید

    Completed  
  • Royal Blue [L.S|Mpreg]
    57.1K 12.8K 30

    ×on going× زندگی ای که بعد از ملاقات با چشم هاش به رنگ آبی سلطنتی در میاد.

    Mature
  • Always with you [L.S]
    30.8K 2.9K 51

    وقتی تورو دیدم روز عادی نبود...بعد از اون هیچ روز دیگه ای عادی نبود... عشق...این تنها کلمه ای بود که بهش باور نداشتم! اما...فکر میکنم با تو شدنی شده استایلز!

  • Forever (Larry Stylinson)
    470K 50.4K 85

    زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1

    Completed  
  • The Legacy [L.S] *completed*
    12.5K 2.2K 11

    (completed) عشق میتونه خیلی راحت جاش رو با ثروت عوض کنه مگه نه؟ Larry Ziam

    Completed  
  • Prince [Persian Translation]
    139K 23.1K 43

    [Completed] «اونی که استخون گونه داره میدونه ک پرنس عاشقشه؟» جایی ک هم لویی و هم هری پرنسایی هستن که سرنوشتشون اینه که با هم ازدواج کنن

    Completed  
  • Forever And After [L.S|Mpreg]
    23.3K 5.2K 24

    جایی که لویی توی یه آموزشگاه موسیقی کودکان کار می‌کنه و هری یه تتو آرتیسته که همراه با گربه‌ـ‌ش اولی، یه زندگی آروم و بی سر و صدا داره. به علاوه ی این که هر دوتای اون ها برای تشکیل خانواده و داشتن بچه های کوچولو، یه کم زیادی اشتیاق نشون می‌دن. _______ " فهمیدم عشق یه عکس یادگاری نیست. عشق یه کالای مصرفیه، نه یه چیز پس...

  • MY DRAGON KING(Larry)
    13.3K 3K 30

    از بدو تولد متعلق به او و اژدها هایش بود. شهرش سوخت و ویران شد و خودش اسیر شد و به هرزگی گرفته شد. به چشمانش نگاه کرد و دلباخت، نگاهش از پا می انداختش، با نوازشش مست می شد و نفس می کشید لبخندش را. خودش را به او سپرد تا مراقبت کند از تن آسیب پذیرش. دل باخت و عاشق شد چرا که او پادشاه اژدهایش بود. . ( کمی بر گرفته از سری...