red gun/vkook
هیچوقت فکر نمیکردم عاشق اون مزاحمی که برام نود فرستاد بشم.. • ژانر:فیک چت، کمدی، عاشقانه، اسمات، زندگی روزمره • کاپل اصلی:تهکوک • فرعی:یونمین •پایان یافته•
هیچوقت فکر نمیکردم عاشق اون مزاحمی که برام نود فرستاد بشم.. • ژانر:فیک چت، کمدی، عاشقانه، اسمات، زندگی روزمره • کاپل اصلی:تهکوک • فرعی:یونمین •پایان یافته•
| صدای قلب تو | فصل اول : «کامل شده» «توی لعنتی...فقط چرا زبونت رو به کار نمیندازی و نمیگی که دلیل محافظت هات چیه؟؟هان؟؟» «تا وقتی که قلب هیونگم توی سینهات میتپه به هیچ عنوان حق نداری آسیب ببینی کیم تهیونگ فهمیدی؟!» ~ فصل دوم : «کامل شده» «اینبار میخوام بلند تر بگم "تا وقتی که قلبم توی سینهام میتپه به هیچ عنوان حق...
- ترسیدی؟ اونموقع که جلوی دانشگاه لبهایی که متعلق به من بودن رو روی لبهای یه حرومزاده قرار دادی که نمیترسیدی! + کوک... قسم میخورم. قسم... میخورم... هیچی اونطور که تو... - هیس... بذار بدنت نشون بده متعلق به کیه... بذار بدن سرکشت ثابتکنه متعلق به کیه!
┋⑉ 𝖭𝖺𝗆𝖾: BARBIE ┋⑉ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Romance, Fantasy, Mpreg, Smut, Angst ┋⑉ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: KookV - VKook (2Ver) ┋⑉ 𝖲𝗂𝖽𝖾 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Meanie - HopeMin ┋⑉ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: Reyhope ┋⑉ 𝖴𝗉 𝖳𝗂𝗆𝖾: Unknown :( ┋⑉ 𝖳𝗒𝗉𝖾: ChatStory -- خلاصـهی داستـان: - جونگکوک یکی از طراحان عروسک باربی در کمپانی مَتِل، بعد از اینکه م...
سلام خوشحالم که تصمیم گرفتین سری به این بوک بزنین خب همونجور که از اسم این بوک پیداست این یه فیک نیست و در واقع یه بوک برای معرفی بهترین فنفیکشن هاییه که من تا حالا خوندم و تصمیم گرفتم معرفی کنم تا به کسایی که مثل خودم همیشهی خدا دنبال فیک میگردن کمک کرده باشم این فیک ها همشون عالین و من توی هر پارت تجربه و نظر...
•¬کاپل: چانبک | ویکوک •¬ژانر: امگاورس | فلاف | اسمات | عاشقانه •¬خلاصه: فارغ از تمام پیچیدگیها و سختیهای زندگی، اون بیون بکهیون بود؛ امگای زیبایی که مدتهای طولانی در روزمرگیهای پر از آشفتگیاش، به دنبال آلفایی میگشت که با تمام وجود بهش عشق بورزه و بپذیرتش و از مخمصههایی که دچارشه نجاتش بده. بکهیون آرزو داشت ت...
✄ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 ᰔ ✄ 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 ୭ 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 ୭ 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿 ୭ 𝖲𝗆𝗎𝗍 ᰔ ✄ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳: 𝖲𝗍𝖾𝗅𝗅𝖺 ᰔ 👻خلاصه فیکشن: ↺تهیونگ پرستار آلفایی که در حال حاضر بزرگترین مشکلش همسایه رو مخشه!!! یه تتو آرتیست که تو تصوراتش همه کار برای اذیت کردنش انجام میده... جونگ کوک تتو آرتیستی که شاید...
𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت میکرد. اما در باطن روی انسانها آزمایشاتی انجام میداد و با تزریق ژن و هورمونهای حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...
تهیونگ مردی مطلقهست و یک دختر به اسم 'مِی' داره ولی با همه اینها هنوز در حال سر و کله زدن با گرایششـه. جونگکوک، پسر دانشجویی که کار خاصی برای انجام دادن نداره و برای سرگرمی به مردم عکس پاهاش رو میفروشه! ولی چی میشه اگه بین شمارههای رندمی که میزنه، یکیشون شماره کیم تهیونگ باشه؟ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 TR & Edit: S...
[ تمام شده ] چی میشه اگه جونگکوک به جای فایل درسیش فایل نودهاش رو برای استادش بفرسته؟ اسم داستان: Wrong File [ فایل اشتباه ] کاپل اصلی: Vkook ژانر: طنز | فیکچت | عاشقانه
[Completed] چی میشه اگه یه شب که جونگکوک توی راهِ خونشه، به یه آلفای زخمی بر بخوره و ببردش خونهاش تا بهش کمک کنه؟ و چی میشه اگه اون آلفای زخمی، دقیقا تایپ کوک باشه و اون امگا کوچولو با دیدن اون آلفا، بره توی هیت؟ ═────•⊱❃⊰•────═ - بیا یه معاملهای بکنیم. تو میذاری من توی خونه...
بیچارگی میدونی چیه؟ ...اصلا تا حالا آدم بی چاره دیدی؟ تاحالا آدمی رو دیدی که یه چیزی یا یه کسی رو با همه وجود بخواد ... لعنت بهش با همه قلبش بخواد ... بپرستتش ... اما نذارن... نشه ... نشه اونو داشته باشه ... اما بیچارگی این آدم وقتی معلوم میشه که میبوسه میذاره کنار ... کیو؟ ... اون ادمو؟ ... نه ... اشتباه میکنی ... ق...
[Complete] "چرا تاج من زرق و برقش بیشتره؟ مگه تو شاهزاده نیستی؟" "چون تو ماه منی، و ماه من از همه درخشان تره." ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ ๛ جئون جونگکوک توی یک روز عادی درحالی که توی مزرعه به پدرش کمک میکرد توسط مامور های سلطنتی به کاخ برده شد برای این که اون جفت شاهزاده بود.
نمیخوام دوستت باقی بمونم... میخوام به عنوان یه معشوقه، مالک قسمت بزرگی از ماهیچه ی تپنده ی سمت چپت باشم! لطفا بهم نگو ما دوستیم...! ___ تعطیلات کریسمس 1993، چیزی فراتر از یک تعطیلات عادی برای کیم تهیونگ بود... اونم وقتی بعد از 11 سال دوری به کره برمیگرده و درست همون شب اول با جونگکوک، دوست صمیمی دوران بچگیش رو به رو م...
عشق در میان جنگ ؟!... میان بمب و باروت ؟ میان کلی ارتشی و آدم های استریت ؟ چیزه عجیبه اما عشق این حرفا حالیش نمیشه! وقتی ب وجود میاد از بین بردنش کاملا نشدنیه...! شاید کمی فراموش بشه اونم کمی نه کلا ! شاید حتی بشه که خودت رو بزنی ب بی خیالی و بهش توجه نکنی ، انکارش کنی! اما هیچوقت فراموش نمیشه! هیچوقت از بین نمیره...
"Full" بعد از گذشت ده سال نفرت تنها چیزی بود که تهیونگ نسبت به عشق قدیمیش احساس می کرد. میخواست باهاش بازی کنه؛ به گریه بندازتش و زمانی که بیچاره و ناتوان شد اون رو به حال خودش رها کنه. اما حتی روحش هم خبر نداشت جونگکوک چقدر میتونه خطرناک باشه.
[خاطراتِ ما] [بیاید داستانِ از آشنایی تا پایان، لحظات تلخ و شیرینی که جونگوی وانیلی و شازده تهیونگش تجربه کردن رو؛ از زبون دفتر خاطراتِ جونگکوک بشنویم!] 📒 ≘ کاپل↜ ویکوک 📒 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ داستان کوتاه ٫ درام ٫ برشی از زندگی ٫ فلاف ٫ خاطرات 📒 ≘ محدودهٔ سنی↜ PG_13 📒 ≘ نویسنده↜ Niram 📒 ≘ تعدادِ قسمتها↜ 30 📒...
*C O M P L E T E D* "This isn't like that stupid book, Oliver." "What do you mean by that?" "I mean this isn't a love story." - - - - Oliver Green is smart. With a dream of becoming a successful doctor, Oliver is always studying in hopes of attending Harvard medical school one day. A regular volunteer at the local ani...
من درون گرداب گناهی افتادم که عشق تو رو برام ممنوع میدونست... باید به خودم و قلبم میفهموندم که اجازه نداره تو رو بپرسته و به کسی که همسر داره، عشق بورزه. اما اون گرداب که بوی تو رو میداد، من رو داخل تاریکی خودش کشید و تبدیلم کرد به شیطانی که وجود تو رو میخواست... به هر قیمتی! ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ اسم: گرداب گن...
چی میشد تهیونگ به تور جئونگکوک میباخت،درحالی که هردو بهم باخته بودن! شاید وقت تعویض قلب هامون فرا رسیده،تو مال منی..سوفیلا.☆ پسردایی درمقابل پسرعمه..! زمان آپ=هرشب writer=kim saghii STARRING: KIM TAEHYUNG AND JEUN JUNGKOOK MINOR ROIE: jeun jungkook.kim taehyung.Park jimin kim namjoon.min youngi.jung hoseuk.kim sokjin ...
▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگکوک نمیدونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دلزده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظهای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بیعلاقگی، آوردن هرزههای مختلف به خو...
کیم تهیونگ یه نویسنده ی موفق و پر طرفداره. توی آخرین کتابِ منتشر شده اش، اون معشوقه ای رو خلق کرده که هر روز از زندگیش انتظارش رو میکشیده و وقتی که انتظارش رو نداره، پسری رو ملاقات میکنه که اون خصوصیات رو داره. جئون جونگکوک زیبا که انگار که به دستِ فرشته ها برای اون خلق شده، و تهیونگ، کسی که از کلیشه ها نفرت داره اول...
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
+ بعد این همه سال نمیدونم اسمش عشقه یا عادت؟! - اولش عشقه بعد تبدیل به عادت میشه. + دکتر شما تا حالا عاشق شدید؟! - شدم. +بهش رسیدید. - نه ، فقط نگاش کردم. + هنوزم هست؟ - هست. + اوه ،پس حتما خیلی باید براتون سخت باشه؟! - تو چی؟ +منم - باهمید؟ + نه، منم فقط نگاش می کنم ........................ این یه مینی فیکه یعنی تهش...
📱꒷「 اگر بلوند ببینم جیغ میکشم - 𝖨'𝗅𝗅 𝖲𝗁𝗈𝗎𝗍 𝖨𝖿 𝖨 𝖲𝖾𝖾 𝖡𝗅𝗈𝗇𝖽𝖾 」 💡꒷ ژانر ≡ فلاف • رمنس • کمدی • زندگیروزمره • اییو 📌دارای محدودیت سنی +۱۸ ☁️꒷ کاپل ها ≡ اصلی - ویکوک ، فرعی - نامجین / سپ 🐈꒷ نویسنده ≡ 𝘦𝘭𝘪𝘤𝘢𝘴𝘴𝘰 🗞꒷خلاصه ↯ فردی با لقب جیکی توی توییتر نقاشی هاش رو به اشتراک میزاره و علاقها...
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد...
{ رَحِــم } 5 سـال زنـدگـے، 5 سـال عـشـق بـا خـیانـت بـہ پـایـان رسیـد. پسـرے ڪـہ بـراـے عـشـقـش بـہ خـودشـ آسـیـب زد، پسرے ڪـہ از خـودش گـذشـت تـا آرزوے عـشـقـش بـہ حقـیقـت بـپیـونـده. چـطـور قـرار بـود بـاور ڪنـہ ڪـہ دیـگـہ عـشـقـے در کـار نبـود؟ چـطـور بـایـد قـبـول مـےکـرد ڪـہ حـال فـقـط عـشـق یـکـ طـرفـہ خـود، مـ...
[𝘾𝙤𝙢𝙥𝙡𝙚𝙩𝙚𝙙] داستان یه پستچی تازه کار و پسری که بسته های پستی زیادی داشت! ≫کاپل: تهکوک( فاقد اسمات) ≫نویسنده : tiny_devil ≫ژانر: ریل لایف، عاشقانه، فلاف ≫دارای پارت های کوتاه