big man| kookv
+فقط خواستم رو بدنم کار کنی -منم فقط میخوام رو بدنت، کارمو بکنم! فیک چت-چند شاتی کاپل:کوکوی (تکمیل شده)
+فقط خواستم رو بدنم کار کنی -منم فقط میخوام رو بدنت، کارمو بکنم! فیک چت-چند شاتی کاپل:کوکوی (تکمیل شده)
Sweet trouble~ دردسر شیرین~ ఌ︎༄ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆-𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝒔𝒎𝒖𝒕 تهیونگ فقط میخواست سفارش کیکش و ببره تو ساختمون شرکت معروف(golden dream)اما اشتباهی به شخصی برخورد میکنه و از قضا اون شخص رئیس اون شرکت از آب درمیاد،تهیونگ درمقابل خراب کاریش باید بهایی بپردازه اما چه...
➳ I Want A Husband تمامشده. ✔️ «همهی امگاهای فامیل ازدواج کردن و فقط من موندم؛ این وسط گردنگیر دوستپسرم هم خرابه! من شوهر میخوام، دردم رو به کی بگم؟» تهیونگ احساس میکنه یه نفر طلسمش کرده، چون بختش بهطرز عجیبی بسته شده؛ و این درحالیه که خواستگار پولدار و خفنش رو بهخاطر دوستپسر گردننگیرش رد میکنه و بعداً به ش...
" _ کیم هم یه حرومزادست درست مثل خودت. + تهیونگ مقدسترین چیزیه که من دارم حرومزاده، پس دهنت رو آببکش و بعد اسم پسرم رو بیار." ண 𝐒𝐮𝐭𝐨𝐧 𓂃 ⛓️ ᯥ Main Couple ➟Kookv ᯥ Genre ➟ Crime, Police, Action, Horror, Smut ᯥ Writer ➟ Lark & Kylo
📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند سالهی دیگه. با دوستهاش وقت میگذروند به دوست دخترش میرسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش میتونست افکار ادمها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍...
تهیونگ با تمام وجود آماده بود که در خونه همسایه ی مردم آزار و عوضیش رو بزنه و همون بلندگوی لعنتیش رو مستقیم فرو کنه توش، چون واقعا دیگه از این همه سر و صدا خسته شده بود! ولـی شـرایط بـا درامـر اونطـور کـه برنـامشـو ریخـتـه بـود پیـش نـرفـت... "...تو چرا نمیای شریک جرمم شی که فکر لو دادنم از سرت بپره...؟" "من اهل سر و...
"تو دزد توت فرنگی های باغ بابابزرگمی؟" ابروش رو با شیطنت بالا انداخت و جوری که انگار هیچ اهمیتی به حضور الفای کله فندقی نمیده توت فرنگی نشسته رو بین دندون هاش گیر انداخت: "قراره دعوام کنی؟ " "آره!" "پس نه، من دزدی که عصر ها بعد از مدرسه میاد و به باغ بابابزرگت حمله می کنه نیستم. مطمئن باش." توی اون لحظه جونگک...
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه میداشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر میشدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببن...
.・゜・فرشته من کجاست؟.・・゜ «کاپل»: کوکوی، سپ «وضعیت»: completed «روزهای آپ»:جمعه ها «ژانر»: رمنس، فانتزی، اسمات، فلاف «رده سنی»: +18 «تاریخ شروع»: 16 آوریل 2021 خلاصه: کیم وی...یکی از هزاران هزار فرشتهی نگهبان دنیای انسانهای فانی...اونم مثل بقیه فرشتهها حق تغییر خط زندگی انسانهارو نداره...هیچکس نداره!فقط باید به جریا...
[پایان یافته] 𖣬 𝑁𝑎𝑚𝑒 ↠𝑻𝒉𝒆 𝒎𝒂𝒅𝒎𝒂𝒏 𝒘𝒉𝒐 𝒃𝒆𝒄𝒂𝒎𝒆 𝒂 𝒇𝒂𝒕𝒉𝒆𝒓🥀 𖣬 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒 ↠𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆 ،𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈 ، 𝒑.𝒍 𝒍𝒊𝒇𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒂𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕 𖣬 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒↠ 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𖣬𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟 ↠ #RedQueen 𝑈𝑝 𝑡𝑖𝑚𝑒↠ پنجشنبه ها برای توضیحات بیشتر صفحه بعد رو بخونید 🧸
[🏮برای اطلاعات بیشتر ورق بزنید🏮] یک بوک مختص به: 🕊️وانشات، ☕دوشاتی، 💌 سه شاتی و غیره... فقط و فقط از کاپل کوکوی بیتیاس 💅🏻 جونگکوک تاپ و تهیونگ باتم💦🧻 با تمام ژانرها: 🌝 اسمات، 💑 رومنس،💋اکشن، 🌈لیتل ،🔫اکشن و .... رایتر: ردکویین🕯️
➳ Sweet Marriage تمامشده. ✔️ وقتی مادر تهیونگ بهش گفت که «باید» با اون پسر ازدواج کنه، فکر میکرد دیگه بیچاره شده و باید باقی شبهای زندگیش رو با گریه و آغوشهای اجباری سر روی بالشت بذاره؛ اما ازدواجش و «همسرش» اصلاً طبق تصوراتش نبودن! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، کمدی، ازدواج اجباری، فلاف، اس.مات، درام
زندگی عاشقان مقیم بلندیهای کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگسالتر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی میانجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگکوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشمهای پسر روبهروش ضعف رفته. «احمق تو همهجا هستی، جلوی چشمای ب...
داستان زندگی بادیگارد و قنادش چجور داستانیه؟ احتمالا یه داستان شاد و رمنس. چی میشه اگه یه روز مهم برای این دو نفر تبدیل به یه صحنه از یه فیلم اکشن بشه؟ کوکی های سبز کاپل: تهکوک ورس ژانر: رمنس وانشات تکمیل شده ❌اسمات ندارد❌
" کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزا...
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجهی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی داستان بود! این یهجور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...
🕷اسم: مردعنکبوتی (کامل شده) 🕷ژانر: عاشقانه/هیجانی/کمی طنز/اسمات🔞 🕷کاپل: کوکوی 🕷کاپل فرعی: ندارد 🕷نویسنده: mj_storiess (برای دیدن تیزر، اطلاعیه اپ و اسپویل، میتونید به چنل تلگرامی من جوین بدین: ایدی: @mj_storiess) ⚠️خلاصه: همه چیز از وقتی شروع شد که خبرنگار فضول و دردسرساز، کیم تهیونگ برای جمع اوری اطلاعات شرکتش...
➳ FakeChat توی این بوک قراره با کاپل کوکوی یا ویکوک (یا ورس) فیکچت آپ کنم و همین دیگه D; با لبخند باز کنید. کاپل: کوکوی، ویکوک، ورس ژانر: هر ژانری ممکنه باشه ^^ تایم آپ: هر وقت که بنویسم (از کاپلهای دیگه نمینویسم)
➳ Puppy تمامشده. ✔️ جونگکوک مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئیده. بعد از خیانت افتضاح دوستپسرش، باهاش به هم میزنه و چند وقت بعدش، شروع به دریافت پیامهای ناشناس عجیبوغریبی میکنه! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، اس.مات، فلاف، درام، روانشناسی
「Six Feet Under The Stars ✨」 𖦹 Kookv and Yoonmin 𖦹 Romance, Adventure, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Aeterisks وقت گذروندن با تهیونگ تو یک چادر مشترک توی جنگل، باعث شد جونگکوک بفهمه که چشمهاش جز اون پسر هیچ کس دیگهای رو نمیبینه!
➳ Pudding تمامشده. ✔️ بهطور ناگهانی همهچیز توی زندگی تهیونگ عوض میشه؛ وقتی که در عوض بدهیهای پدرش، میدزدنش و مجبور میشه چیزهایی رو تجربه کنه که هیچوقت حتی خوابشون رو هم نمیدید! «این داستان کلیشهایه؛ اما درعینحال بهدور از کلیشهست.» کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، درام، امگاورس، امپرگ، ازدواج اجبار...
🕊️𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑭𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕 🕊️𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑲𝒐𝒐𝑲𝑻𝒂𝒆 🕊️𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑭𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚/𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆/𝑯𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅 🕊️𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° 🕊️پرواز🕊️ 🕊️خلاصه: +یه افسانه ای تو این روستا هست..میگن یه پرنده خاص سالهاست که داره تو این روستا زندگی میکنه..میدونی چی خاصش میک...
* Bibliopole: کتابفروشی که به ویژه کتابهای نادر و خاص خرید و فروش میکنه. _________________________________ "تهیونگ قدمی به سمتش برداشت و فندک مشکی رنگش رو نزدیک سیگارِ جانگکوکی که احتمالاً در جستجوی همین وسیله جیبهاشو میگشت گرفت و گفت: آقای جئون همیشه در حال تعریف از برادرزاده موفق و همهچیتمومش بود. فک میکنم اون...
➳ Signor Ex تمامشده. ✔️ تهیونگ روی همدانشگاهیش کراش داشت؛ اما برای اعتراف زیادی خجالتی بود و چه کسی بهتر از دوستپسر قبلی اون دختر میتونست بهش کمک کنه؟ +خیلیخب آقای اکس، حالا چکار کنم؟ _برای شروع، دو قدم بیا جلوتر پتال! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، کمدی، اس.مات، فلاف
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبیـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقکهای بهاری به سرعت از توی هوا میگذشتن و اگه میخواست اونها رو بگیره و مزه مزهشون کنه، باید بلندتر پر...
جونگ کوک تهیونگ رو بخاطر زندگی "عالی" و "شادی" که داره اذیت می کنه. ولی ایا اون چیزی درباره مرگ مادر تهیونگ و پدر سواستفاده گرش میدونه top:kook highest ranking: #19 taekook #7 yoonmin #30 translation #26 kookv این کتاب شامل صحنه هایی مثل قصد برای خودکشی ، سواستفاده،تجاوز و ... است. پس لطفا اگه فیک رو می خونید، مراقب...
تهیونگ عاشق دوست صمیمیش جونگکوک بود ولی یه اتفاق باعث میشه جونگکوک اونو مقصر مرگ خواهر دوقلوش بدونه و ازش متنفر بشه... ژانر:عاشقانه❤️،روزمره🌱،کمی انگست🥀،اسمات کاپل 👬:کوکوی،چانبک
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپهای استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلکپینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی ک...