Select All
  • NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]
    207K 31.8K 64

    به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره ه...

    Completed  
  • My broken heart(Ziam♡)
    174K 28.7K 63

    •Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من...

    Completed  
  • Mental || Zarry | Complete
    60.3K 8.3K 42

    " من ديوونه نيستم .. من فقط زياد عصبى ميشم " ( Zarry Stylik AU ) [ Persian Translation] copyright © 2014 all rights reserved, kryptomike

    Completed  
  • Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
    354K 59.1K 79

    Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!

    Completed  
  • Just Hold On(completed)
    442K 50.8K 60

    Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤

    Completed  
  • State of grace [L.S]
    44.6K 7.2K 56

    هری و لویی دعوا می‌کنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث می‌کنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمی‌تونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، می‌تونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. Mpreg مترجم: Dothewholenails Eyasamin Credit: Heartfullofharry --- #Louis*1* #wattpad*1* #louist...

  • Bʟᴀᴄᴋ ʟᴇᴀᴅᴇʀ [L.S](z.m){omega.vrs} C.O.M.P.E.L.E.T
    70.5K 10.5K 31

    به سفیدی نور در میان تاریکی ها.... ............................................ّ...................................... هری با لویی دوست میشه همون گرگینه ای که هری رو از دست اون متجاوز نجات داد. . .C.O.M.P.E.L.E.T

    Completed  
  • Love is Love🌈🫐
    19.7K 478 7

    اسمااتتتتت هاممممم😂😐 همه ی شیپ ها هستن اگه شیپ خاصی خواسین بهم بگید میزنم براتون🥲

  • | smut |
    3.1K 64 1

    for evry couples.

  • 🎀smut Land🎀
    10.5K 276 2

    ♡1dSmut♡ ❤اسمات و وان شات❤ از تمام شیپ های واندی💦 لری😎 زایل😍 زری😗 نیام😊 نری😏 و.... با گلنار و دستمال وارد شوید 😂💦💦😋

  • mr.secret
    86K 6.4K 11

    لوییس تاملینسون..پسری که درمورد افراد غریبه یکمی زیادی کنجکاوه!

    Completed   Mature
  • ‹‹ 𝗙𝘰𝘳𝘤𝘦𝐝 𝗛𝘶𝘨𝐬 ››
    17.6K 3.8K 39

    میزدی و درد میکشیدم؛ شدم عاشق و نبودی مجنون! مجنون منی که مسکن بودم و تو ویروسی همچون طاعون و وبا ... به جایی رسیدم که نگران دست توهم، نه صورتِ خودم که مقصد انگشت‌هات بود ... گناهِ باهم بودن که هیچ گناهِ عذاب کشیدن من هم برای تو! شومی یک ‌اجبار!🍃 و در آخر قلب بازنده ای که مقابلت به زانو در آمد ... پناه بردم به اغوشت...

  • 1D One Shot & Smut
    5.4K 498 3

    اینجا وان شات ها و اسمات هایی که شما نوشتین و برامون فرستادین رو پابلیش میکنیم 🤩 امیدواریم خوشتون بیاد 🙌🏻

  • Punish me!
    101K 6.3K 20

    هری بردش بود لویی ددیش بود ولی این همیشگی نی! #G

  • Kiss & Cry |Zarry|
    12K 1.7K 15

    ساعت دقیقا ۲۳:۴۰ رو نشون میداد. درحالی که روی تخت نامرتبش نشسته‌بود با مدادی که توی دستش داشت روی برگه‌ی روبه‌روش با خط ریز و مورچه‌وارانه نوشت «مقدمه». انگشتاشو سه بار متوالی به گوشه برگه کوبید و عصبی یه گوشه پرتش کرد. نفسشو تلخ بیرون داد و با صدایی لرزون‌تر از دستاش چیزی رو که «اون» بهش گفته بود تکرار کرد:«مزخرفه! ب...

    Completed  
  • A Night With Malik [Z.S]
    19.6K 2.3K 20

    (Persian Translation) هری استایلز مطمئن بود که زین ماليك هیچوقت متوجه وجودش و احساساتی که اون از دوران دبیرستان نسبت به اون داره نمیشه، البته همه اینا مربوط به قبل اون شبه. همون شبی که زین، چیزی که مال اون بود رو بدست آورد. و اون چیز هریه!

  • Two Can Keep A Secret |Zarry|
    1.7K 285 8

    یه راز اینجا هست، رازی که باید قول بدی پیش خودت نگهش داری. تو ذهنت پنهانش کنی و با خودت به قبر ببریش. چون میدونی که... فقط دو نفر میتونن یک رازو پنهان کنن اگر یکی از اونا مرده باشه!

  • watermilk | A.H
    27.8K 3.7K 22

    🔞این سم حاوی نویسنده ای بسیار بسیار گشاد است لطفا صبرتان به کام باشد.🔞 همش لحظه ای اتفاق افتاد که چشمام به چشماش برخورد کرد.... لحظه ای که اون موجود کوچولو با اون عشوه های کیوتش منو اسیر خودش کرد... گایز من واقعا از چشماتون بابت خوندن این سم معذرت میخوام😔💔

  • 𝑺𝑻𝑶𝑳𝑬 𝑴𝒀 𝑯𝑬𝑨𝑹𝑻
    10.5K 1.5K 12

    کریس یا کریستین دختری هست که از اطرافیانش به خاطر گرایش و ظاهرش طرد شده و افراده کمی کنارش موندن..چی‌میشه اگر با یه دختری که از خودش بیشتر سختی کشیده آشنا بشه و بخواد با عشقش از اون دختر مراقبت کنه؟ کاپل =L)GBT) وضعیت=کامل شده

  • mellow|ملایم
    82.9K 3.3K 47

    _ دوست داری سرتو بالا بیاری؟ از صدایش میفهمید که پوزخندش هر دقیقه عمیق تر میشود. یک ثانیه چشمانش را به او دوخت:" چیو میخوای ببینی؟ اینکه چقدر بهت معتاد شدم که حتی با وجود این زخما هم نمیخوام ترکت کنم؟ اینکه میخوام هر روز بهم درد بدی؟"

  • سومین نفر(زری استایلیک)
    10K 2.1K 37

    "فکر میکردم راه فراری پیدا کردم، فکر میکردم خونه‌م رو پیدا کردم، اما تو هیچوقت دست از سرم برنمیداری، نه؟"

    Completed  
  • Zarry Jokes, Puns And Pick Up Lines (ترجمه)
    12.1K 2.1K 62

    جوک ها و تیکه بازی های بامزه زری

    Completed  
  • Antidote🌈🔞|Z.S|
    5.7K 710 12

    "کاش میشد پرواز کنیم، کاش پرنده بودیم، بعدش از اینجا میرفتیم،ی جای دور و هیچوقتم برنمیگشتیم!" اینجا خبری از کلیشه نیست، این یه کتاب داستانه و سعی کردم چیزی بنویسم ک واقعا ارزش خوندن داشته باشه، بدون تعصب به شیپ های مختلف بخونید💙❤️💚💜💛

  • love Me Blue (ZARRY)
    63.8K 6.7K 26

    #🔞 "" درست وقتی که وارد دانشگاه شدم اتفاق افتاد.. اولین روزی ک واسه ملاقات با مدیر دانشگاه رفتم اون خورد بهم! دوتا قطب مخالف ولی مکمل همدیگه من زیادی تو کیوتیتم موندم! و اون زیادی گُنگُ خشنه! ولی بلده چیکار کنه..! احمقانس ازش جلوی بقیه تو راهرو دانشگاه کتک بخوری ولی چند وقت بعد تو خونه ای که واسه دانشگاه با هم زندگی...

  • Fuck Love [LGBT]
    15.4K 996 5

    چه‌قدر آدم باید بی‌پَناه باشه... که توی آغوش شِکنجه‌گَرِش، گِریه کنه؟ [♤ ♡ ◇ ♧]‌‌ این رمان شیپ لزبین‌ـه و اِصماتش هم زیاده! امیدوارم خوشتون بیاد... پارت معرفی رو حتما مطالعه کنید، خیلی مهمه! ممنون میشم اگه لذت بردید تمام پارت‌هارو ووت بدین و نظراتتونو کامنت کنید... چت‌ها: + مِلانی = روبی ÷ دیِگو × شخصیت‌های فرعی (اسمش...

  • *شاهزاده دزد دریایی *لری استایلینسون
    224K 24.5K 43

    این داستان ورژن لری استایلینسون داستان "شاهزاده دزد دریایی" می باشد. لویی تاملینسون، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط هری استایلز، بدنام ترین دزد دریایی، معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. امیدوارم که خوشتون بیاد. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع...

    Completed  
  • ~Daddy's Kitten ✵Z.M✵
    115K 10.8K 31

    _دعوات کنم پسره بد؟ +نه... زینی گناه داره