TaeKook One-shots
تمام وانشاتهایی که من تا بهحال از تهکوک نوشتم و خواهم نوشت.
″من اینقدر دوست دارم که اگه بغض کنی اولین قطرهیِ اشک از چشمای من میریزه.دوست دارم؛ مثل آهنگی که هردومون حفظیم، مثل هوای ابری و بارونی، مثل قدم زدن روی برف، مثل حموم قبل از خواب، سیگار بعد از چای، اولین آغوش، اولین بوسه، اولین رابطه، مثل گریه از شادی، عطر گلخونه ها، بوی کلبه جنگلی، مثل دستپخت مامان بزرگ، مثل بوی کتاب،...
couple : vkook Name : nick names 💗 لقب ها ژانر : انگست /فلاف / رومنس 🍨 آپ : کامل شده قسمتی از فیک : + بانی...چرا قلبت انقدر تند میزنه کوک حالتشون رو کمی تغییر داد و سرش رو روی سینه تهیونگ گذاشت - دلیلش تویی + دلیل اینکه تند میزنه منم بانی ؟ - دلیل اینکه میزنه تویی....
ژانر: عاشقانه/ اسمات/جنایی/درام کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : تهکوک 🔴 در حال آپ ❌ این بوک تریسام نمیباشد
〴︎Summary ৲︎ چندنفر توی دنیا میتونستن بگن که به رویاهاشون دست یافته بودن و با کار کردن توی شاخهای که بهش عشق میورزیدن، مخارج زندگیشون رو تامین میکردن؟ کیم تهیونگ یکی از این اشخاص محدود بود؛ پسری که برای رسیدن به آرزوهاش، حاضر به ترک خونهی خودش شده بود و زیر آسمون کشوری نفس میکشید، که تنها رابطهاش با اون، خ...
Translated کی فکرشو میکرد که رئیس شیطانی شرکت توی تخت رفتارش تغییر کنه؟؟ مینی فیک ۳پارتی(پارتاش طولانیه) ژانر:اسمات،bdsm،عاشقانه،.... کاپل:ویکوک،..... وضعیت:درحال اپ All credits goes to @yeonbeen 💜🖤
جانگکوک امگایی که بعد از جدایی از خانواده ش با برادرش یونگی زندگی میکنه سختی های زیادی میکشه چی میشه اگه جانگکوک با تهیونگ آشنا بشه آلفایی که عاشقشه کاپل:تهکوک ژانر:انگست،امگاورس،امپرگ،اسمات
جونگکوک تک پسر جئون جونگ هیون رئیس بزرگترین شرکت داروسازی کره جنوبی که سال اخریه تصمیم میگیره روز تولدش به کراشش که هم کلاسیشه اعتراف کنه~ کاپل اصلی:ویکوک ژانر:مدرسه ای،رمنس،اسمات،هپی اند~ زمان آپ: نامشخص *چند شاتی*
خلاصه : جئون جونگکوک ، پسری که به شدت با ازدواج مادرش با کشیش بزرگ شهرشون "کیم تهیونگ" مخالفت میکنه اما به زور مادرش مجبور میشه بپذیره و با اونا توی یه خونه زندگی کنه ولی تصمیم داره وقتی به سن قانونی برسه از پیششون بره اما این وسط اتفاقاتی میوفته که سرنوشت تمام اعضای اون خونه رو تغییر میده ، شاید اتفاقی از جنس و بوی م...
اسم بوک عوض شده همون kim family قبل هست گم نکنید داستان زندگی کیم تهیونگ دلتا و کیم جونگکوک امگا جئون جونگکوکی که از آلفاها میترسه و با قوی ترین و خطرناک ترین گرگ جهان جفت میشه چگونه زندگی انتظار آنها را می کشد؟
اسمات ویکوک هر وقت یاد یه اسمات قشنگ بیافتم در خدمت هستم This is Persian book(farsi) Top taheyung Bottom jungkook تاپ ته باتم کوک Cover by @beyzablnt
توی این بوک وانشات هایی که مینویسم رو قرار میدم. از هر نوع کاپل و ژانری (البته اعتراف میکنم بیشتر یونمین مینویسم) و امیدوارم ازش لذت ببرید اگه قلم نویسنده براتون مهمه پیشنهاد میکنم وانشاتایی که بعد از Online sex قرار دارن رو بخونید چون وانشات های اولی حدودا مال سه سال پیشن
این یه بوک از تمام کاپل های بی تی اسه ولی از ویکوک بیشتر مینویسم. ووت و ایناش برام مهم نیست خیلی اگه دوست داشتید ووت بدید این از لطف خودتونه=) اگه خواستید هم کاپل بگید درخواستی بنویسم براتون☆ با احتیاط خودتون بخونید صحنه های اسمات زیاد داره تقریبا. +18
توییت و وانشات فلافی و فان و اسمات از هفت تن بنگتن با ما خشتک بپارانید درخواستی هم پذیرفته میشه جینگولا
[ مجموعه وانشات ها ] ژانر : اول هر پارت ذکر میشه. کاپل : ویکوک/کوکوی وانشات هایی که قبلا نوشتم و بعدا خواهم نوشت توی همین کتاب قرار میگیره. 🔗 هر پارت داستان متفاوتی داره و به هم مربوط نیستن.
نام:little baby(لیتل بیبی) کاپل اصلی:تهکوک کاپل فرعی:یونمین ژانر:رومنس؛اسمات،ددی کینک،لیتل اسپیس زمان آپ:یک شنبه و سه شنبه
༆ 🕯 • فیک || Hallucination • نویسنده || LeeTelma • وضعیت || Full • کاپل || Vkook • ژانر || انگست، درام، روانشناسی، بی دی اس ام. -یه بار با دوست داشتنت، نه تنها خودمو، بلکه کل دنیامو همراه خواهرم به اتش کشیدم و یه جهنم واسه خودم ساختم... فقط چون دوست داشتم. اما من دیگه اون جونگکوکه دبیرستانی نیستم. من عوض شدم تهیونگ...
❮ ☎️🚨 ❯ ❣⓽⓵⓵❣ یه هکر حرفه ای که به طرز بیمارگونه ای شیفته اپراتور مرکز اورژانس شده. - 911، چه مشکلی پیش اومده؟ - اگر جرأت داری یه بار دیگه جلوی وب کمت رو بپوشون. اطلاعات خانوادتو دارم. فکر نمی کنم دلت بخواد یه روز پیک بیاد و یه بسته محتوی اعضای بدن یکی از اعضای خانوادتو تحویلت بده. دلت میخواد خرگوش کوچولو؟ صدای بم...
خب نمیخام راجب چیزای مسخره ای مثل عدالت یا سرنوشت یا حتی شانس حرف بزنم چون اعتقاد بهشون فقط واسه گول زدن خود شخصه میخام داستان درد کشیدنو نشونتون بدم تنها چیزی ک واقعیه رنگ خون و فریاد از روی ترسه ترس روش من برای کنترل بقیه.. ترس بود مهم نبود کی باشه ، پادشاه ، فرشته ، انسان ، هر کی که بود با دیدن چشمای من ترسی توی دل...
هیچکس فکر نمیکرد، نتیجه خیانت لیسا به دوست پسرش چی میشه ... لیسا حتی تصور نمیکرد کارما میتونه انقد عجیب باشه! اگه دوست پسرش به فکر انتقام افتاده باشه چی؟ آره خب، لیسا به دوست پسر جدیدش میومد ... ولی نه به اون اندازه ای که اِکسش به دوست پسر جدیدش میومد :) آره، خیانت به کیم تهیونگ همچین نتیجه پشم ریزونی داره... ژانر...
تو دنیایی که هیچ کس رنگ ها رو از هم تشخیص نمیده من چشمم با پیدا کردن سرخیه لباش رنگ ها رو از هم تشخیص داد .......................................................................................... یه سرزمین یه دشمنی و کینه بوی عطر شراب بوی خون شایدم مرگ تبعیض ما تو همچین جایی همو پیدا کردیم و عاشق هم شدیم اگه قراره ای...
جئون جونگ کوک پسربظاهرخشن ومغروری که برای امرارومعاش خودش وخواهروبرادرکوچکترش دریکی ازبزرگترین کلاب های سئول کارمیکنه وپسری به اسم کیم تهیونگ که پسری مفرح و پولداره که توشرکت پدرش مشغول به کاره،ملاقات میکنه... امااین ملاقات سرنوشت جفتشون رودستخوش تغییرمیکنه...
《کاملشده》 داستان از اونجایی شروع میشه که جئون جونگکوک از بوسان اومده تا توی سئول درس بخونه و به همه دروغ گفته که وضع مالیش خوب نیست تا دوست واقعی پیدا کنه و یه روز وقتی میره دندون پزشکی میفهمه که دندون پزشکش زیادی جذابه و بعد از مشورت کردن با جیمین صمیمیترین دوستش و هم اتاقیش، یه پیشنهاد عجیب به دندون پزشکش که ازش ۱۲...
کیم تهیونگ، یه آلفا بود. و اون آلفا هیچوقت فک نمیکرد که از یه امگا بترسه. البته نمیشه اسمشو ترس گذاشت، اون امگا فقط...یه روانی به تمام معنا بود! ...... کاپل ها:ویکوک_سپ_نامجین
وقتی به وسط جنگل رسید، با صورتی بی حس ولی چشمهایی غمگین، روی زمین خاکی زانو زد و اهمیتی به کثیف شدن لباس های گرون قیمتش نداد. دست هاش رو به ارومی سمت گردنش برد و مار سفیدش رو که خودش رو محکم دور گردن تهیونگ حلقه کرده بود، گذاشت.با کمی نوازش، مار سفید رام شده رو توی دستش گرفت و روی زمین گذاشت. مار سفید که از دوری صاحبش...
سلام بچه ها این نمیشه گفت اولین فیکمه چون قبلاً خیلی نوشتم ولی با بقیه به اشتراک نذاشتم و تنها کسی که نوشته هام رو خونده خودمم چون به نظرم اصلا خوب نمینویسم اما به اسرار دوستم اومدم این داستان رو با شما به اشتراک بزارم 〜(꒪꒳꒪)〜 اگه بد شده یا جایی رو خوب ننوشتم غلط املایی داشتم و خلاصه چیزی نفهمیدید و یا ایده ای داشتی...
پیراشکی | 𝖣𝗎𝗆𝗉𝗅𝗂𝗇𝗀 تهیونگ هیچ وقت متوجهِ عشق و علاقهی عمیقِ پسرِدبیرستانی که همسفرِ هرروز صبحش بود، نشده بود. همیشه مثلِ یک بچهی خوب، صبح ها با اتوبوس به محلِ کارش میرفت و عصرها با اتوبوس همون مسیر برمیگشت. اما چی میشد اگر اون روزی پیامی ناشناس دریافت میکرد که پیام های عجیب براش میفرستاد و این تبدیل میش...
"𝚌𝚑𝚊𝚝𝚜𝚝𝚘𝚛𝚢" + من دلم نمیخواد با کیم فاکینگ تهیونگ ویدیو بزارم! . . . + این فقط بخاطره طرفدارامه هیچ فکر اشتباهی نکن!... . . . 𝚖𝚊𝚒𝚗 𝚌𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎 : 𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 ( 𝒗 𝒕𝒐𝒑 ) 𝚊𝚗𝚘𝚝𝚑𝚎𝚛 𝚌𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎𝚜 : ... ? 𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎 : 𝒄𝒉𝒂𝒕𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 , 𝒕𝒊𝒌𝒕𝒐𝒌 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒄𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚 ꧁یه فیک متفاوت تو تیکتاک...
*تموم شده* تهیونگ یه آلفا و شغلش معلمی هست و دنبال یه آگهی میگرده برای استخدام. تا اینکه یه روز دم در خونش یه آگهی میبینه: یه مدرسه ای که برای لیتل ها هست دنبال معلم جدید میگرده . خوب چه کاری بهتر از این پس کارای استخدام و انجام میده و یه هفته بعد به عنوان معلم جدید وارد این مدرسه میشه. بی خبر از اینکه یکی ازون لیتل ه...
ژانر: ددی کینک، رومنس، فلاف کاپل: تکوک، یونمین جیمین از ددی ارومش خسته شده بود و ددی خشنی مثل مال جانگکوک می خواست. از طرفی جانگکوک از اینکه بیست و چهاری سکس داشته باشه خسته شده بود. اون دو نفر هیچ کاری نمی تونستن انجام بدن چون ددی هاشون از ادمای کله گنده و سرشناس کشور بودن. در نهایت پیشنهاد جیمین جانگکوک رو وسوسه کر...