زندگی هیچ موقع توی وضعیت ثابتی نمیمونه! همونطوری که بک هیچوقت فکرشو نمیکرد که روزی که برای اولین بار بخواد از بار کوچولو و امنش خارج شه، اونم بخاطره این که مجبور به سرویس دهی به مشتری ها شده بود ،با پسری ساکت و چشم گنده عجیبی روبه رو شه که حس هایی رو توی وجودش آزاد کنه که با همه اون حس ها تا اون لحظه غريبه بوده و زندگ...
‼️ روز آپلود : جمعه‌ها ‼️ ◇Wrong Slave◇ ◇برده‌ی اشتباه◇ □Writer : *# Aisan Sail #* ○Couple : ChanBaek Characters : Park Chanyeol - Byun Baekhyun - Oh Sehun - Kim Suho - Park Tae Jang - Byun Yeong Chae ○Jenre : Mafia, Mystery, Harsh, Criminal, Action, Satirical, Psychological, Angst, Romance... ○Summery : دو خاند...
بکهیون ، امگای کتاب فروش با رایحه یاسمن ، که دورگه از یه مادر مراکشی و پدر کره ایه ، عاشق سکون زندگیشه. تنها آرزویی که داره حفظ این ریتم تکراریه، بدون هیچ تغییری. اما یه روز تو آخرای تابستون یه مرد درشت هیکل به کتابفروشیش میاد و تهدیدش میکنه اگه باهاش ازدواج نکنه به دولت خبر میده که غیرقانونی اینجاست و طبق قوانین برا...
رنج: Dukkha بودا می‌گوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنج‌اند. نرسیدن به آن شخص که دوست می‌داری رنج است.» این تنها خاطره‌ای که از مادرم دارم. همین جملات تنها چیزی‌هایی بودند که از مادرم برای من مونده بود. نه چهره... نه صدا... نه عطر... نه نواز...
"صد و پنجاه تا درنای کاغذی ، بخاطر صد و پنجاه روزی که تو این دنیا نبودم. روز هایی که با گذشتنشون هر غم و خوشحالی ای که بوده رو مثل یه شراب ارزون قیمت سر کشیدن و تنها چیزی که ازشون باقی مونده دود سیگاره. من به خاطراتم اندازه صد و پنجاه تا درنای کاغذی فرصت میدم. با کاغذ کاهی روزی یدونه درست میکنم و زمانی که صد و پنجاهمی...
× 𝙋𝙚𝙧𝙛𝙪𝙢𝙚: 𝐓𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲 𝐨𝐟 𝐬𝐭𝐞𝐚𝐥𝐢𝐧𝐠 𝐚 𝐟𝐨𝐫𝐦𝐮𝐥𝐚 × ژانـــر: هیجانی، ازدواج اجباری، اسمات🔞 × کاپــل: چانبــک، سوپرایزی × نویسنـــده: 𝙉𝙚𝙤𝙢𝙖 × چنـــل: NeomaStory@ ~🌲⏳ 𝑪𝒐𝒎𝒊𝒏𝒈 𝒔𝒐𝒐𝒏.. این فقط یه سرقت رِسِپی عطر ساده نبود!! این اشتباه‌ترین تصمیمی بود که گرفت. رایحه‌ی خاصی که توی ب...
الفاهای دوقلو .ChanBaekYeol Ver • حق ترجمه ي فیك گرفته شده است! بیون بکهیون که حالا بخاطر سکس های مختلف از مدرسه اخراج شده، برای تعطیلات تابستون قراره به اجبار پدرش به بوسان، جایي که داییش زندگي میکنه بره و درامدي براي ـه خودش داشته باشه. ولي خب نمیدونست با پا گذاشتن به اونجا، با یه آدم لعنتي به اسم 'چان' آشنا میشه که...
بد شگون | 𝐎𝐦𝐢𝐧𝐨𝐮𝐬 خـلاصه؛ «روزها می گذشتند و حاله ی سیاه دورش پر رنگتر و بیش از قبل به کلمه ی نحس نزدیک می شد. روزها می گذشتند و چیزی درونش بیدار می شد. چیزی تاریک و قدرتمند. دیگه حتی خودش هم باورش شده بود که نحسه. به هر حال، از مرحله ی انکار گذشته بود.» «بچه تر که بودم با هم سنگ کاغذ قیچی بازی می کردیم. یادته؟...
گناه لذت بخش♡ ,,Couple: ChanBaek ,,Genre : Action-Crime-Angst-Romance-Smut بکهیون میخواست هر کاری برای گرفتن انتقام از قاتل پدر و مادرش انجام بده، هرکاری! حتی اگه پایان راه بیون بکهیونِ 10 ساله، هیولایی با دست های الوده شده به خون انسان ها انتظارش رو میکشید. اون مجبور بود بخاطر خون ریخته شده ی پدرو مادر بی گناهش، قدم...
࿙෴⌣⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽⎽ در سرزمینی که دیگه خورشید طلوع نمیکنه؛ تنها معجزه پرومته‌ست که به زمین نور میبخشه و به جان ها گرما؛ آتش. زمانی که فرزندان هلیوس، الهه های نور که مسئولیت روشنایی روز هارو به عهده داشتن توسط مردمان عصر آهن به هلاکت کشیده شدند. هلیوس به عزای فرزندانش نشست و خورشید دیگه هیچ وقت بیدار ن...
={𝗆𝗂𝗇𝗂 𝖿𝗂𝖼}= 𝘯𝘢𝘮𝘦:𝘴𝘵𝘳𝘢𝘯𝘨𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦:𝘤𝘩𝘢𝘯𝘣𝘢𝘦𝘬 𝘸𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳:𝘳𝘪𝘩𝘢 انگست جنایی عاشقانه یه آپارتمان سه طبقه ی عجیب و غریب با سه تا همسایه عجیب تر ، که یکیشون رو هیچکس نمیشناسه و دیگری یک نقاشه منحرف عوضی که سرگرمیش کشیدن بدن های برهنه ی زخمی از مدل های واقعیه و آخرین طبقه که صاحبش پسریه...
یه دو شاتی کوچولوی دلی، هدیه به دوست خوب و قشنگم ایوی... ایوی امیدوارم دوستش داشته باشی. ژانر: مافیا، BDSM، کمی اسمات کاپل: چانبک
چانیول زیادی گرم بود. بکهیون هم دستاش یخ زده بودن. برای یه لحظه فکر کرده بود چی میشد اگه دستشو بذاری لای موهای مرد بلند تر و بذاره گرماش تو وجودش رخنه کنه.. " اگه بهت گفتم برو.. برو یول، ولی نرو. یعنی اگه داری میری برگرد. ولی همزمان اونقدر نزدیک نشو که پست بزنم. دور هم نشو که نتونم پیدات کنم. الانم منو ببر خونه. " O...
- هیون... می‌دونی بید مجنون نشونه چیه؟ بکهیون گیج از قطع شدن بی‌دلیل بحث زمزمه‌وار گفت: نه... - بعضی‌ها میگن نشونه عزاداریه... بعضی‌ها هم معتقدن ارواح توی این درخت میمونن و از طریق موسیقی با اون‌هایی که زنده‌ان صحبت می‌کنن. بید مجنون - weeping willow وانشات - OneShot کاپل؛ چانبک ژانر؛ انگست، روزمره نویسنده؛ بیول
🌑𝑨 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕 𝑨𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑶𝒑𝒆𝒓𝒂 🌒𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 • 𝑫𝒓𝒂𝒎 • 𝑺𝒎𝒖𝒕 • 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 🌓𝑪𝒉𝒂𝒏𝒃𝒂𝒆𝒌 🌔𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑳𝒖𝒏𝒂 {delluna1485} Ongoing ~__________🎆🌠__________~ °چی میشه اگه آدمی مثل بکهیون بفهمه طناب آرزو ها و امیدهاش داره پاره میشه؟ از اینی که هست ناامید تر میشه یا زندگی رو نسبت...
🥀𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐋𝐨𝐯𝐞/𝐂𝐨𝐥𝐝 𝐅𝐞𝐯𝐞𝐫▪ [Chanbaek/Hunhan] بیون بکهیون،همسر اجباری وارث بزرگترین شرکت قاچاق انسان کره... پسر۲۲ساله ای که برای عملی کردن نفرت هایی که ب خانواده پارک داره تن به این ازدواج زوری میده و پابه عمارت خاکستری پارک چانیول میزاره... چی میشه اگه توی این نفرت دیرینه شکوفه از عشق غنچه کنه و اوضاع رو...
‣𝘯𝘢𝘮𝘦: 𝒘𝒂𝒍𝒍𝒔 ‣𝘨𝘦𝘯𝘳𝘦: romance - angst - drama ‣𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: baekyeol ‣𝘵𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘰𝘳: DeepOBlue ‣مینی فیک '•.¸¸.•''¯'••._.• ‣خلاصه: "دیوارهای رنگی بهترین دیوارها هستند." "کی میگه؟" "اون پسری که روی یه دیوار سفید ساده نقاشی میکنه."
«ChanBaek Ver.» زندگی برای همه برنامه ریزی شده بود. هر کسی به نوعی درگیر مشکلات بود تا جایی که همه چیز با بیشتر شدن مشکلات به هم ریخت. سکوت، سکوت و سکوت... بزرگترین اشتباه ممکن سکوت کردن بود! اما همه باید تاوان اشتباهات رو بپردازند... چه تلخ، چه شیرین :) ****** کاپل : چانبک... هونهان... کایسو... ژانر : تراژدی، درام، ر...
بکهیون از بچگی با نفرت از خانواده معروف و بی نظیر پارک بزرگ شده بود. اینجوری نبود که با اونها خصومت شخصی داشته باشه‌ها نه،اون حتی اون خانواده رو هم درست حسابی نمیشناخت ولی پدرش تمام زندگیش به دلیل نامعلومی از اون خانواده نفرت داشت و این نفرت رو به پسرش انتقال داده بود. بلاخره زمانی که بکهیون میتونه با نقشه پدرش به گل...
پارک چانیـول از لحظـه‌ای که به دنیا اومد قلبـش ضــربان نداشـت هیچ ایده ای نداشت که تپیـدن قلب، چه حسـی میتونه داشته باشه. تمام عمرش رو مثل یه مرده متحرک زندگی کرده بود. تـا وقتی‌که برای اولیـن‌بار با یه نقـاش شـر و شیطـون بـه‌نـام بیـون بکهیــون بـرخـورد کـردو... فـاک....... ⟨ قلبـشـ♡ بـرای اولیـن‌بـار داشـت می‌تپیـ...
Couple: ChanBaek, Sekai . Genre: Music, Romance, Angst, Smut . Writer: Yurio . ---🎙--- بیون بکهیون زمانی که تصمیم می‌گیره رویای موزسین شدنش رو توی میدان جنبش پانکِ نیویورک امتحان کنه فقط ۲۰ سالشه. سال ۱۹۷۲ برای طرفدار های پانک سال خوبیه و پسرخاله‌ش جونگین یه واحد خالی داره که بهش قرض بده. بکهیون مدتی رو به آهنگ خوندن...
•¬کاپل: چانبک،هونهان •¬ژانر:نیمه تخیلی| فلاف |اسمات •¬خلاصه: بیون بکهیون، متال بویی که از بچگی زندگیش رو با عشق به خون‌آشام‌ها و چیز های ترسناک سپری کرده، تو گرگ و میش یک صبح بارونی متوجه شخصی شد که درست شبیه به ایده آل خودشه..! مردی که رنگ پریده است، همیشه توی تاریک ترین قسمت کلاس می‌شینه و اوقات فراقتش رو با خوردن ی...
✨️🌑 همه چیز از جایی شروع شد که دلش خواست یه ستاره جدید روی شونه هاش بشینه. انگار قرار بود جای تموم نداشته های زندگیش، دقیقا با همون ستاره پر بشه. Cuples: Chanbaek, sekai, krishoo Gener: dram, criminal, smut "به قدری از همه‌چیز خسته‌ام که اگر می‌توانستم، بدون لحظه‌ای درنگ همه‌چیز را ترک میکردم، حتی خودم را."
بکهیون فکر میکرد زندگی یک گریز بزرگه. توی دنیایی که اگر متوقف بشی خورده میشی؛ بکهیون ترجیح میداد با تمام سرعت فرار کنه. هرچی بیشتر عاشق میشد سریع تر میدوید. از همون بار اول که تو چشماش نگاه کرد فهمید که باید دستای این پسر رو محکم بگیره و با تمام سرعت فرار کنه چون گریز تنها راه نجاتشون بود... «بکهیون عزیزم زندگی جنگه ب...
✎one shot: 🌚moon goddess🌚 ✎genre: romance, angst, drama, fantasy ✎character: BaekHyun & You ✎writer: #Rohy ✎summary: بازوان گرمش به جسم سردم، گرما میبخشید و من خود را بیشتر به اون نزدیک میکردم. عطر تنش را به ریه‌هایم فرو بردم؛ این عطر را تاکنون در هیچ کجا ندیده‌ام! عطری از طبیعت، زندگی و عشق را از او استشمام کردم و...
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝐬: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 / 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐁𝐀𝐄𝐊 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝐬: 𝐒𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞 / 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐒𝐧𝐞𝐚𝐤 𝐩𝐞𝐞𝐤: :«عروسکهات رو جمع کن و یه کوله بردار، باهم فرار میکنیم به نِوِرلَند و تا ابد پیش پیترپن زندگی میکنیم، تو دیگه از چیزی نمیترسی و قرار نیست همش گریه کنی. من خودم مراقبتم.» :«قول میدی؟» انگشت های ک...
[تکمیل شده] -هی بیون حدس بزن چیشده! باز یادم نمیاد کیو کردم! Couple: ChanBaek Genre: Smut, Romance Writer: Bambi [چهارشنبه‌ها] Telegram: @BambiFiction
چانیول یک سرباز اهل باکجه است که پس از شکست بزرگ در جنگِ با شیلا ، به دنبال خواهر پانزده ساله‌ی خود که احتمال می‌دهد به دست دشمن اسیر افتاده می‌رود اما متاسفانه در بحبوحه‌ی فاجعه‌ی پس از جنگ ، در یکی از بنادرِ شیلا به دست یک گروهِ پرورشِ گلادیاتور گرفتار می‌شود...
