who are you? | تو کی هستی؟
ژانر: عاشقانه/ اسمات/جنایی/درام کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : تهکوک 🔴 در حال آپ ❌ این بوک تریسام نمیباشد
ژانر: عاشقانه/ اسمات/جنایی/درام کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : تهکوک 🔴 در حال آپ ❌ این بوک تریسام نمیباشد
داستان عشق خونی جئون جانگکوک تا کجا پیش میره ؟ پرنسس مافیامون چه نقشه ها و بازی ها که قراره انجام بده ولی ته اش چی میشه؟
«فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...
داستان ما دربارهی جئون جانگکوک پسری پاک و مظلوم و کیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیای سئول که از قضا عاشق و دلباخته ی جئون جانگکوک داستان ماست. تهیونگ بعد از اعتراف به جانگکوک به عنوان دوست پسر رسمیش شناخته میشه ولی......... چی میشه اگه جانگکوک شغل واقعیه تهیونگ رو بفهمه و همه چی از هم بپاشه و جانگکوک دیگه تهیونگ ر...
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...
جونگ کوک 17 ساله ای که وقتی فهمید قابلیت بارداری داره از خونه فرار میکنه و چی میشه اگه قتل یه آدم رو جلوی چشماش ببینه و اون قتل توسط کیم تهیونگ معروف باشه.....! قسمتی از فیک: خسته شدم ته.....دیگه تحمل این درد هارو ندارم...من مقصر مرگشم! مقصر مرگ دخترم +لطفا بیا پائین......... کاپل اصلی:ویکوک کاپل های فرعی:یونمین ژانر:...
دختری به نام آرو که به ناهنگام سر صحنهی قتلی حاضر میشه. درست جایی که قاتل هنوز صحنه رو ترک نکرده و مقتول در حال جون کندنه... چی میشه اگر جئونجونگکوک، معروف به قاتل رز سیاه، از کشتن اون دختر بگذره و برخلاف انتظار دورادور هواش رو داشته باشه؟ و پارک جیمین، سرخورده از یک عشق ممنوع، در یک زندان عجیب. جایی که عاقبت زندا...
افسر جئون جونگکوک بعد از کشته شدن خانوادش به بی رحمانه ترین شکل ممکن و گذروندن زجر آور ترین سال های عمرش بالاخره موفق میشه برای گرفتن انتقام به عنوان نفوذی وارد باندِ باعث و بانی تمام بدبختیاش ، کیم تهیونگ بشه ! ولی اگه حقایق اون چیزی نباشه که نشون داده میشن چی؟ زندگی همیشه پر از چالش و غافلگیریه. مگه نه؟ "آدمِ بدونِ...
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
بعضی وقتا آرزو میکنی ای کاش واقعیت طور دیگهای بود. این آرزویی بود که یک ماه بعد هنگامی که به دست های خونینم خیره بودم و تصویر رو به روم تار میشد داشتم." -جئون جونگکوک. شش اکتبر 2022 ژانر:جنایی، روانشناسی کاپل: ویکوک 🚫هشدار🚫 این مینی فیک دارای صحنه های باز و خشونت بار هست اگر روحیه حساسی دارید نخونید.
"فهمیدن حقیقتی که مخفی شده هیچوقت اسون نیست! گاهی باید از خیلی چیزا بزنی تابه حقیقت برسی..و هیچ قانونی توی دنیا وجود نداره ک بگه اون حقیقت خوشاینده! شایدم بهتر باشه که هیچوقت اون حقیقتو نفهمی! چی میشه اگه بفهمی حقیقت از چیزی که فکر میکردی نزدیک تره؟" ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ +خوش میگذره؟ جونگ کوک با شک...
تهیونگ با حسرت به چشمای خروشان مردش خیره بود. سریع دستشو از دست هیونگش ازاد کرد و سمت جونگکوک دوید. خودشو تو بغلش پرت کرد و دستای جونگکوک بلافاصله دور کمر پسرش حلقه شد. همونجور که صورت پسرشو به سمت مخالف میچرخوند اسلحه ای که همیشه تو کمرش بود و دراورد و سر تهیونگو رو سینش فشرد تا اون صحنه رو نبینه. !گفته بودم که انتقا...
کاپل :ویکوک کاپل های فرعی:؟ ژانر:انگست .bdsm. رمنس . روانشناسی . ارباب برده ای . هپی اند . اسمات. مافیایی روزهای آپ :یکشنبه جونگکوک پسری که به دلیل گی بودنش از خونه طرد میشه و مجبور به کار کردن برای عموش میشه تا بتونه برای خودش خونه بگیره ولی چی میشه اگر متوجه بشه که عموش برای نجات جون خودش بخواد اون رو بفروشه!؟ ...
𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 یک عاشقانهی سیاه، میان جادوگر و جادوگرکُش... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ رز سیاه برای تو، رقص لب هام به روی لبهات بود. رز سیاه برای تو، نبض دلپذیر نفسهام زیر گونههات بود. رز سیاه برای تو، عشق بود، خاطره بود، زندگی بود، اما، رز سیاه برای من، فقط یه گل سیاه، از جنس تاریکی بود..!
کوک داخل یک خانواده فقیر به دنیا اومده و مادر پدرش رو داخل تصادف از دست میده . چی میشه با دوستش جیهوپ بره به کلاب و بعدش.. ژانر : هپی اند - اسمات - امپرگ - کمی کمدی - فلاف کاپل اصلی : ویکوک فرعی : نامجین و یونمین اتمام یافته
متن تلفظ و ترجمه آلبوم های سولو و میکستیپ های BTS -JACK IN THE BOX -D-2 -Mono -Hope World -Agust D -Rap Monster
[+18] من همیشه تنها بودم یه دختر یتیم که یه غریبه بزرگش کرد یه غریبه که زود رفت و بعد من موندم و خرابه ها ، من موندم و تاریکی ، من موندم و درد... میخواستم زنده بمونم پس باید یه کاری میکردم من تبدیل به کسی شدم که ازش متنفر بودم شدم اون سایه ای که بدون نور زنده میمونه.. من احساساتمو گم کردم ولی این زیاد طول نکشید من م...
«تو واحد بیست و شیش یه نویسنده دیوونه زندگی میکنه،میگن تمام قتل هایی که نوشته به فاصله یک ماه به واقعیت پیوسته. آخرین داستانش هم راجب قتلی که خودش مرتکب میشه،پسر باریستایی رو که اسمش بکهیون به قتل میرسونه.عذر میخوام اسمتون؟» «بکهیون.بیون بکهیون.» «خوشبختم آقای بیون!لطفا به هیچ وجه واحد ۲۶ رو فشار ندید» (چانبک)
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...
چی میشه اگه کیم تهیونگ برای این که دوستاشو از دست رئیس یاکوزا " جئون جونگکوک " نجات بده ، قبول کنه باهاش توی یه رابطه ی فیک بره ... ولی ایا اصلا جئون قراره سر قولایی که به تهیونگ وایسته ؟! اون واقعا دیگه کاری به تهیونگ و دوستاش نداره ؟! ژانر : دارک ، فول اسمات ، تناسخی ، مافیایی 🩸 اگر دنبال یه داستانی هستید که سافت...
زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...
روزهاگذشت ودخترک بزرگ وبزرگتر شد وهمه به دیدن لبهای به هم دوخته او عادت کردند چشمهای سیاه قشنگش در قاب رنگ پریده صورتش می درخشید مثل کهکشان راه شیری بود عمیق و پر از راز.
سونگچول با مشکلات روحی و زندگی غمگینش دست و پنجه نرم میکنه. با ورود به شهری جدید و آشنایی با افراد جدید، تغییراتی در زندگیش ایجاد میشه. ماجرا به اینجا ختم نمیشه، اتفاقات زیادی در محیط اطرافش در حال وقوع هستند. آیا اون شفا پیدا میکنه یا به سمت تباهی میره؟
•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: جنایی| رمنس | اسمات •¬خلاصه: همه چیز از کنجکاوی نا بجای کیونگسو شروع شد اگه اون روز پشت سر جونگین راه نمی افتاد تا از کار آقای کیم سر در بیاره هرگز مجبورش نمیکردن در ازای زندگیش دست به همچین کار وحشتناکی بزنه. اما جونگین درست وقتی فهمید عاشق پسر شده، که برای بهدست آوردنش باید وارد بازی پدرش میشد؟...
آدمی عاشق فرشته ای شد؛همه عالم میدانستند آن فرشته ی بی گناه برای آدم سیب سرخ گناه بود آدم هم میدانست...و سیب را خورد! آنگاه فرشته خندید و آدم جان داد فرشته ناز کرد و آدم شیدا شد فرشته آواز خواند و آدم غرق شد فرشته خواست آدم را به آغوش کشد،اما دیگر معشوقی نبود تا برایش عاشقی کند. عشق ادم را به مرز دیوانگی کشاند... ژانر...