StoryVault
☘︎ 𓏲 𓏲 𓏲 Discover stories worth keeping! Open the vault, find your next favorite book. ꈍᴗꈍ 𖢆 همهی کتابهای معرفیشده در ریدینگلیست "سلیقهی من" موجود اند. ━ ⋉For dear friends⋊━
☘︎ 𓏲 𓏲 𓏲 Discover stories worth keeping! Open the vault, find your next favorite book. ꈍᴗꈍ 𖢆 همهی کتابهای معرفیشده در ریدینگلیست "سلیقهی من" موجود اند. ━ ⋉For dear friends⋊━
[جزیرهی قلب] [تهیونگ توی یک قرعهکشی، بلیط سفر ده روزه به سواحل و مناطق مختلف فلوریدا با مینیبوس و سفر جادهای رو به دست آورده بود، مسلماً این خبرِ خیلی خوبی بود! البته تا موقعی که شمارهی بلیطش با یه نفر دیگه از هموطنهاش یکی نشده و اعصابش رو به هم نریخته بود...] ≈ مـولـتـی شـات 🌴 ≘ کاپل↜ تهکوک (کوکوی - ویکوک) �...
فروختن تنش به تکپسر نازپروردهی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگکوک فکرش رو میکرد! آدمها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو میگیرن و جونگکوک، زمانی که توی فقر و نداری دستوپنجه نرم میکرد؛ این بهترین کار بهنظر میرسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معاملهی خوبی نیست؟ + قبوله، من...
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
- این گرگ یاغی شغالصفت، زیادی برای تو رام و دستپروردهست که اینقدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمیگن! - بوسههات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: جـمعهها «این فیکشن، امگاورس نیست»
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم میرسن! جئون جونگکوک، یک خلافکار خردهپا با زندگی...
➳ FakeChat توی این بوک قراره با کاپل کوکوی یا ویکوک (یا ورس) فیکچت آپ کنم و همین دیگه D; با لبخند باز کنید. کاپل: کوکوی، ویکوک، ورس ژانر: هر ژانری ممکنه باشه ^^ تایم آپ: هر وقت که بنویسم (از کاپلهای دیگه نمینویسم)
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد...
[مــدار 38 درجــه، فصـل دوم] یک عاشقانهی پر از درد... یک عاشقانهی پر از خون و خاطره... لابهلای خرابههای شهر به دنبال تیکه پارههای اون عشق میگشتن و هیچ چیز به جز خون و درد پیدا نمیشد. جنگ تموم شده بود پس چرا اونها هنوز میجنگن؟! باید به دنبال انتقام بود یا التیام؟ ....𓂃ᬉ🪖 در انتهاییترین نقطهی قلبم... تو ه...
_من شبیه پلیکانم گوشت تنم رو می کنم بهت میدم بخوری اما تو از درد من حرف نمیزنی از کسی که چشماش به خاطرت غمگین بوده داستان میگی! "جئون جونگ کوک" ساکورا روایت عشق شاهزاده ی کره شمالی جئون جونگ کوک به پادشاه کره ی جنوبی کیم تهیونگ هست که به اجبار ازدواج می کنن و هر بار توسط کیم تهیونگ پس زده میشه چون تهیونگ دلباخته ی جیم...
_من یه شوگر ددی می خواستم نه یه دبیر ادبیاته سایکوپت! _چی گفتی توله گرگ گستاخ؟! جئون جونگ کوک گرگینه ی بازیگوش و گستاخی که تصمیم گرفته تا قبل از مشخص شدنِ جنسیت ثانویه اش یه شوگر ددی واسه خودش پیدا کنه چی میشه اگه به صورت رندوم با رییس پک مواجه بشه؟!🔥 * * ژانر: امگاورس، رمنس، امپرگ، انگست کاپل: ویکوک، secret
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلرزید گفت و جونگکوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چیکار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگکوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...
"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباسهام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخهای لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفهای شده بودی نه؟" جونگکوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "بهخاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...
Name: Stupid mate Genre: Romance • Comedy • Omegaverse • Mpreg • Schoollife • Fluff • Smut • Full Sam Couple: Vkook • Namjin • writer: Nika . . . . . جونگکوک، امگای دبیر ورزش جدید مدرسه پارادایس، با کیم تهیونگ دبیر الفای ادبیات، به مشکل بر میخوره؛ قضیه وقتی سخت تر میشه که جفت حقیقی هم میشن.
« آخرالــزمان; مردگان برمیخیزند ⚠️ » ⋄ همهچیز از وقتی شروع شد که شهر، توسط مُردههای پوسیده محاصره شد! کاپلها↵ ویکوک، نامجین ژانر↵ اکشن، جنگی، رمنس، مهیج، زامبی، هارش، انگست، اسمات‼️ برای دریافت اطلاعات بیشتر، پارت اول بوک رو چک کنید🏷
➳ Love (Fu.ck) Me تمامشده. ✔️ در دنیایی که هایبریدها حرف اول رو میزنن، انسانهای معمولی هیچ جایگاهی ندارن. اونها ابتدا فقط موجودات عجیب و کیوتی بودن که انسانها رو سرگرم میکردن؛ اما حالا بخش عظیمی از جامعه رو تشکیل میدن و انسانهای معمولی فقط قشر کارگری هستن که باید تا آخر عمرشون برای هایبریدها کار بکنن. و جونگک...
کیم تهیونگ به عنوان پرستار شخصی پسربچهای به عمارت بزرگی میره تا زمان برگشت پدر و مادرش از مسافرت، مراقبش باشه. همه چیز نرمال بود تا اینکه متوجه شد باید از یه عروسک پرستاری کنه! چه اتفاقایی توی این عمارت مرموز میوفته اگه تهیونگ چند تا از قوانین مهم رو نقض کنه؟ 💢بعد از ریپورت و حذف شدن دوباره دارم آپش میکنم =)💢
جونگکوک همیشه فقط به یک دلیل به پارک کنار خونهاش میرفت، غذا دادن به پرندهها و دیدن اون مرد غمگین. بعد از ماهها اون بالاخره خواست با مرد حرف بزنه و انجامش داد ولی جوابی نگرفت. شب اول با فکر کردن به غرور و تکبر اون مرد چشم رو هم نذاشت، میخواست اون رو تیکه تیکه کنه شاید هم خودش رو؟ روز دوم اومد، اما باز هم رد شد،...
هفت سال پیش وقتی جونگکوک رو از دست داد بابونهاش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسفباری قرار داشت! +میشه بپرسم چرا من رو جونگکوک صدا میزنید؟ _ت... تو... من رو نمیشناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegave...
+ تو میتونستی به چشمام نگاه کنی و گلوم رو با چاقویی تیز ببُری و من میتونستم تو آخرین نفس از تو به خاطر خونی شدن دست هات معذرت بخوام... •نام فیک : « نقاب » •ژانر : درام ، اکشن ، معمایی ، اسمات کاپل: کوکوی ، هوپمین خلاصه : پسرک مظلوم و ساکتی که اتفاق دوازده سال پیش زندگیش رو به کل تغییر داد و عموش دستش رو گرفت...
⸙ 𝙁𝙪𝙘𝙠𝙞𝙣𝙜 𝘼𝙡𝙥𝙝𝙖'𝙨𓂃 ⊹ قامت ایستاده پسر دقیقا روبهروی پنجرهی نیمه بازی که نور زرد خورشید رو منعکس میکرد، تصویر رویایی رو به وجود آورده بود. اون پوست نرم و شیری رنگ که با قهوهایِ درخشان موهاش هارمونی زیبایی رو خلق کرده بود، با وجود آشکار شدن ظرافت اندامش که به لطف تابش نور خورشید، از پس پیراهن سفیدش پیدا...
📝 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ 🏷 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Roмᴀɴcᴇ, Sмuт تو محکومی که تمام و کمال "بدهیت" رو به من پرداخت کنی. حتی اگر لازم باشه با زندگیت! Writen by: Min_Melonia 📃season one: complete✒ 🏹season two: coming soon
[تمام شده] هر دختری توی چشمهای جونگکوک نگاه کنه عاشقش میشه، شاید یه موهبت به نظر برسه ولی جونگکوک گیه:) اسم داستان: Curse [ نفرین ] کاپل اصلی: Vkook , Kookv [ ورس ] کاپل فرعی: Sope ژانر: عاشقانه | فیکچت | طنز | درام | فانتزی
...سرگرد به عکس پسر جوون اشاره زد و ادامه داد "جئون جونگکوک ۲۸ ساله متولد بوسان، مادر و یک خواهر ۱۸ ساله داره، ضریب هوشیش ۱۴۰ عه تو ۱۶ سالگی مدال شیمی المپیاد جهان گرفته تو ۲۵ سالگی مدرک دکترای داروسازی ایش رو از دانشگاه کالیفرنیا. یعنی نابغه!!" ************ وی پوزخندی زد و دور پسر ایستاده وسط سالن چرخید "اه پسرک فرام...
Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرارهای از پیش تعیین شده میرفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بیاحساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی ب...
جونگکوک ، فردی که فکر نمی کرد روزی انقدر کسی رو دوست داشته باشه که به خاطرش تمام کار هایی که ازشون متنفره رو انجام بده و تهیونگ ، آلفایی که از وجود مود رمانتیک و مهربونش خبر نداشت ، باورش نمیشد با پیدا کردن جفتش همچین رویی رو از خودش نشون بده مثل اینکه الهی ماه تصمیم داشت به اون دو نفر یادآوری کنه که هنوز خودشون رو...
⛓برده تهیونگ بودن گردن کج میخواد و زبون کوتاه! ⛓چیزی که جونگکوک نداره... ---------------------------- - پس شاه دزد تویی! به کاهدون زدی... من هیچی ندارم! + تمام چیزی که میخوام رو به رومه... شاه دزد؟ گوشای من فقط باید کلمه ددی رو از زبون تند و تیزت بشنوه جونگکوک... --------------------------- + وقتی میخوای به یکی بگی...
[بوسهی ماه] [همیشه و از جایی که شاهزاده به یاد داشت؛ بهش گوشزد کرده بودند که نزدیکِ اون جنگل نشه. ولی از اونجایی که پسر سرتق و کنجکاو تر از این حرفها بود، اهمیتی نداده و حالا اونجا بود... در حالی که یک غریبهی جذاب داشت دندونهای نیشش رو بهش نشون میداد و میخواست پوستِ گردنش رو خراش بندازه تا خونش رو بمَکه!] ≈...
#Phototeaser #Fic خلاصه: جئون جونگکوک نویسنده ی مشهوری که رمان دومش به اسم DARCY خیلی مشهور میشه. کتاب در مورد شخصیتی به نام DARCY هست که چندساله عاشقه پسریه. مدتی بعد از منتشر شدن رمان، کوک هر روز که بلند میشه کنار تختش کاغذ کوچیکی پیدا میکنه که محتواش، جمله هایی هستن که شخصیت دارسی توی کتاب به پسری که دوستش داشت می...
[ مجموعه وانشات ها ] ژانر : اول هر پارت ذکر میشه. کاپل : ویکوک/کوکوی وانشات هایی که قبلا نوشتم و بعدا خواهم نوشت توی همین کتاب قرار میگیره. 🔗 هر پارت داستان متفاوتی داره و به هم مربوط نیستن.