Select All
  • •AV•
    6.1K 290 16

    +جونگکوک میدونی چیه؟؟ _چیه؟ +از کجا میشه فهمید که یکیو دوست داری؟ _نمیدونم!چطور مگه؟ +من دوست دارم...

    Completed   Mature
  • 𝖛𝖆𝖒𝖕𝖎𝖗𝖊 𝖕𝖗𝖊𝖞 «vkook»
    10.4K 1.4K 17

    مولتی‌شات Vampire prey (تکمیل شده) افسرجئون زندگی عادی و بی‌دردسری داشت. حداقل تا قبل از دیدن اون مرد مرموز که ادعا می‌کرد از کشوری به اسم دوریات، که وجود خارجی هم نداشت اومده و 326 سالشه. ورود جونگ‌کوک به اون دنیای عجیب‌وغریب تمام زندگیش رو دست‌خوش تغییراتی کرد، که همش تقصیر اون مرد بود؛ چرا که اون طعمه‌ی خون‌آشامی ا...

    Completed   Mature
  • 𝐭𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠
    20.2K 1.5K 17

    امگایی که خودشو جای برادر آلفاش جا میزنه و با سه تا آلفا هم خونه میشه کاپل : کوکوی، گوموی(بوگوم×تهیونگ) ژانر: امگاورس، انگست، هپی اند اسمات نداره

  • ✧HOME✧
    425K 48.6K 42

    وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون ع...

  • 𝐃é𝐣à 𝐯𝐮 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    370K 58K 35

    [در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و...

  • The Cold North Winds
    146 15 3

    ⥬Name: The Cold North Winds ⥬Couple: Vkook ⥬Writer: Amara ⥬Genres: Fantasy, Drama, Angst, Romance, Slice of life, Tragedy ⥬Channel: @papacita_01 ⥬Teaser: «هیونگ لبات... می‌خوام...» به نگاه غم‌زده‌ات چشم دوختم، چه می‌خواستی بگویی؟ با انگشت کشیده‌ات لب پایینی‌ام را به آرامی لمس کردی و پس از چند ثانیه‌ عقب کشیدی. کاش می‌...

  • MoonStruck | VKook, KookV
    987 207 18

    « بودن یا نبودن، مسئله این است... مسئله‌ی ما همیشه نبودن است جناب شکسپیر. نبودن انسان‌هایی که در میان جبر‌های زندگی از دست میدهیم و برای من مسئله‌ نبودنِ کسی ا‌ست که در لا‌به‌لای کلماتِ کتابِ جبرِ جنگ از دست دادم. » • 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗩𝗞𝗼𝗼𝗸/𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 • 𝗦𝘂𝗯 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗦𝗼𝗽𝗲 • 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗛𝗶𝘀𝘁𝗼𝗿𝗶𝗰𝗮�...

    Completed   Mature
  • Emmanuel | Taekook, Sope | Completed
    143K 26.3K 49

    خلاصه ی آیو: امانوئل(جونگکوک) رقاص و ساقی 24 ساله، اهل مکزیکه که تصمیم میگیره برای دیدن نامزدش یو جی‌ته که رئیس یکی از باندهای قاچاق مواد مخدره، به سئول بیاد. اما با اومدنش به این شهر از طریق هوسوک مشاور شخصی جی‌ته، متوجه میشه که نامزدش قصد جوش دادن معاملاتی رو با کیم تهیونگ، دلال و رابط پر سابقه ای که توی زندگیش برای...

    Completed   Mature
  • Red Lights | Vkook | Completed
    388K 43.7K 61

    _ اگه یه بار دیگه وقتی می‌خوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمی‌کنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیک‌تر با لب‌هایی که از ترس می‌لرزیدن دست‌هاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کننده‌ش، پا به رابطه ای عجی...

    Completed   Mature
  • 𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    149K 25.7K 22

    [Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. ...

    Completed   Mature
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    534K 78.6K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Completed   Mature
  • 𝕃𝕀𝔽𝔼 ℍ𝕀𝕊𝕋𝕆ℝ𝕐 𝟙
    94.2K 10.2K 54

    بیا بیرون، نمیای نه؟پس خودم میام و از اون اتاق لعنت شده میارمت بیرون! ته در رو باز کن میگم این در کوفتی رو باز کــــن چرا من رو نمیبینی؟ نمیبینی همینجوریش هم نابود شدم؟ در رو باز کن اون اتفاق شوم... اون اتفاق من هم نابود کرد ولی بیا دیگه دعوا نکنیم ازت خواهش میکنم. _نویسنده: دل ژانر: امگاورس،انگست، درام شخصیت های اصل...

  • 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 || 𝓥𝓚𝓸𝓸𝓴
    642K 92K 46

    [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] توافق یعنی تو مال من باشی... عشق توی دنیای مافیا معنایی نداره. یه مافیا به آدم ها مثل اشیا نگاه میکنه، همونطور که وقتی چشمش یه الماس رو میگیره و اونو به هرطریقی به دست میاره، با آدم مورد علاقش هم همینطور رفتار میکنه، به دستش میاره حالا یا به میل خودش یا ... اما چی میشه رئیس با نفوذ ترین گنگ مافیا...

    Completed   Mature
  • It's A Mistake ❢ Vkook
    705K 106K 57

    《این یه اشتباهه》 -برای بار آخر ازت می‌پرسم سئوجون..اون کجاست؟ +قـ..قربان فکر کنم اشتباه گرفتین..من جونگکوکم.. جئون جونگکوک.. #Vkook /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ +واضح نیست که همش سعی داشتم مختو بزنم؟ -آره..ولی اینم واضحه که خیلی وقته مخم زده شده! #Chanbaek /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ چی میشه اگه ج...

    Completed  
  • Plumeria | Vkook, Hopemin [Completed]
    219K 33.9K 46

    پلومریا یا فرانگی پانی نام درختچه یا درخت کوچک گلدار همیشه سبز است، زمان شکوفایی این گل طولانی بوده و پر عطر است، از اسانس آن برای تولید عطر و موادی طبی با خواصی آرامش بخش و تسکین‌دهنده استفاده می‌شود. جئون جونگ کوک بعد از مدت ها تلاش موفق میشه نمایشگاه نقاشیش رو راه بندازه که با استقبال خوبی هم مواجه میشه. بعد از پای...

    Completed  
  • God is Dead? | Vkook Completed
    40K 5K 6

    _ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقد...

    Completed   Mature
  • MY ONESHOTS
    21K 1.7K 6

    این بوک برای وانشات هایی هست که تا الان نوشتم و در آینده خواهم نوشت... _سیلوی_

    Mature
  • the ShowCase :::...
    759K 167K 96

    ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیش‌بینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا م...

    Completed   Mature
  • THE PAİN OF LIFE (1) <VK >
    2.4K 271 16

    جونگکوک با فهمیدن زندگی گذشته مادرش به دنبال کشف آن میگردد که درهایی از حقیقت به رویش باز میشود که ناباورترین باور زندگیش رو متوجه خواهد شد .... چه میشه که با ورود فرد دوم؛ وارد مسیر جدیدی از سرنوشت بشه و اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی برایش رقم بخورد .... -------------------------------------------- : «یعنی داری میگی...

  • Along the Seine River | Vkook | Completed
    310K 47.4K 45

    ┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه...

    Completed   Mature
  • ᴛ‌ᴏ‌ʀ‌ʀ‌ᴇ‌ɴ‌ᴄ‌ᴇ‌ ‌ᴋ‌ɪ‌ɴ‌ɢ‌ᴅ‌ᴏ‌ᴍ‌👑
    464K 73K 89

    کیم تهیونگ، پسر کوچک‌تر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پرونده‌اش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل می‌شه. اون می‌خواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پسر جذاب و دردسرسازی به نام جئون جونگکوکه. هیچ‌وقت دو پادشاه نمی‌تونن ی...

    Mature
  • 🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭
    146K 14K 20

    (Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...

    Completed  
  • Amygdala
    51.8K 6.2K 27

    ❗در حال ادیت❗ _نبینم بغضتو قلبِ هیونگ . با قلبی پر از درد لبخند زدم +چیزی نیست هیونگ ، از خوشحالیه ___________________________________________ عشق یک طرفه همیشه دردناکه ؛ ولی از اون دردناک تر دل باختن به کسیه که تورو برادر کوچکتر خودش میدونه ، اینکه مجبوری تظاهر کنی که تنها عشق برادرانه بینتون در جریانه ؛ اینکه مجبور...

  • 𝑴𝒏𝒊𝒆́𝒓𝒆́
    9.9K 1.2K 21

    مقدمه: اگه کتاب زندگی جلوتون باز باشه چی مینویسین؟اتفاق های قشنگ؟موفقیت؟زندگی شاد؟ جونگکوک هم نوشت..از گذشته ، حال و آینده اش اما حتی اگه خودت سرنوشت خودت رو رقم بزنی بازم همه چی قشنگ نیست.. جونگکوک نمیتونست بخاطر تهیونگ خودخواه باشه.. پس داستانش رو عوض کرد.. /_/_/_/_/_/_/ چکیده ای از کتابِ جونگکوک: +این قانون طبیعته...

    Completed  
  • Blue life S1 | Completed
    71.7K 8.1K 33

    -Completed _ گل ها وقتی از ریشه کنده می‌شن هنوز زیبایی خودشون رو دارن... اما این زیبایی دوام ثابتی نداره و بعد از چند روز خشک می‌شن و از بین می‌رن. آدم ها هم همینن، وقتی از ریشه کنده می‌شن، پوسته ظاهریشون استوار نیست و دیر یا زود پوسیده می‌شن و دیگه وجود ندارن. تهیونگ که متوجه منظور پسر مقابل نشده بود، پرسید: _ منظور...

    Completed  
  • 𝕄𝕚𝕝𝕜𝕪 𝕖𝕒𝕣𝕥𝕙༄
    23.1K 1.8K 11

    [زمین شیری🌧] تهیونگ : این اولین بارته؟ کوک : آره تهیونگ : اوه پس باید مراقب باشیم *بحثه ویکوک کناره استخر درباره ی اولین شنا کردنه کوک* ژانر : جهانگردی _ آشپزی _ اسمات _ رومنس _ مدرسه ای _ کمدی _ کیوت _ فلاف کاپل اصلی : ویکوک کاپل های فرعی : نامجین _ یونمین _ چانبک ..... جونگکوک و تهیونگ هردو توی یه دانشگاهن یه دانش...

  • The writer ✍️🏻
    22K 1.5K 6

    خلاصه :تهیونگ يه نويسنده معروفه كه بعد از دوسال قرنطينه اولين فن ميتينگشو گذاشته و اونجا پسري ساده ولي زيبارو ملاقات كنه و بنظرتون بعدش چي ميشه؟ كاپل: تهکوک(ویکوک) ژانر:زندگي روزمره،هپي اند .

    Completed  
  • Paranoia
    131K 13.9K 25

    حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin

    Completed  
  • Taekook♡My Life Without You[completed]
    141K 3.9K 25

    ♥Eternity ♥Taekook ♥Yoonmin ♥Namjin

    Completed  
  • kookv scary night [ Completed ]
    105K 17.4K 21

    شب ترسناک🍸 کاپل: کوکوی تهیونگ بچه کوچیکش و برداشت و از خونه بیرون دوید بی هدف زخمی ترسیده نا امید فقط برای نجات بچش از شوهری که یک هیولا بود اما...... تو اون شب ترسناک و طوفانی تهیونگ پا به قلمرو یک هیولا واقعی گذاشت هیولایی که انسان بود اما .......

    Completed