Select All
  • Anatomy Of Broken Souls [L.S]
    1.6K 389 6

    :" تو اصلا میخوای خوب بشی؟" با چشم های خسته و پلک های سنگینش سوالی رو پرسید که من چندین ساله از جواب دادن بهش خودداری می کنم. از زمانی که تو اتاق مشاور مدرسه نشسته بودم تا وقتی که توی حموم به مسیر قطره های خون روی پوستم نگاه می کردم از جواب دادن بهش طفره رفتم. و حالا اینجا نشستم کنار پسری که بافت مغز استخوانش با هر...

    Completed  
  • Nude Artist [L.S]
    7.9K 1.8K 9

    (Completed) :"پس واقعا تنهایی؟" :"چطور؟" :"تو دومین نقاشیت گفتی خرگوش نماد عشق و اهمیته و تا آخرین تابلو، من سی و دو تا خرگوش فراری دیدم." نگاهم را سمت دیوار برگرداندم و تعجب کردم که چطور به این موضوع دقت نکرده بودم... درون بیشتر تابلو ها ردپایی از حضور خرگوش بود. حتی پرت ترین نقطه ی تابلو، فضایی برای فراری دادن خ...

    Completed  
  • Dream [L.S]
    7.8K 2.2K 8

    •completed•شاید یکی از بزرگترین تراژدی زندگی این باشد که معمولا کسانی که می توانند عشق را به بهترین شکل ممکن در کنار هم تجربه کنند سر راه هم قرار نمی گیرند. Larry stylinson

    Completed   Mature
  • For Your Eyes Only [L.S] by Rain (Completed)
    8.9K 1.4K 32

    ✅completed✅ هری: شهرت چشمت رو کور کرده، دیگه حتی منی که تو اون روزای گوه زندگیت پیشت مونده بودم هم نمیبینی. کاش هیچ وقت اون کتاب لعنتیت چاپ نمی شد. میدونی چیه؟ اصلا خوب کردم که اینکار رو کردم، باید بدتر از اینا رو انجام می دادم! لویی بدون تغییر کوچیکی تو چهرش به پسری نگاه کرد که چه طور سعی داشت با یادآوری کار های خوبی...

    Completed  
  • 01:44 AM~L.S [Completed]
    95.5K 17.6K 51

    نفس هام رو به تو میبخشم... اگه این،تمام چیزیه که نیاز داری. محتوای این داستان شامل: توصیفات غم‌انگیز/ سلف‌هارم/ اقدام به خودکشی/ و... میباشد. 11نوامبر2018

    Completed  
  • SICK [L.S]
    12.2K 2K 10

    آدم ها کی میخوان بفهمن بزرگترین دشمنشون ذهنشونه؟ ❌شامل مقدار زیادی سلف هارم، حیوان آزاری و قتل =)❌ SHORT STORY Highest ranking : #2 in shortstory

    Completed  
  • Listen Before I Go [L.S]
    2.4K 490 7

    [Completed] هری عزیزم؛ من خیلی دوستت دارم ولی شاید عشق هیچوقت کافی نباشه..

    Completed  
  • Dear Roses [90's] | Completed
    18.1K 3.1K 29

    [ H A R R Y S T Y L E S ] تو به من هیچی ندادی جز چند تا خراش؛ درد ابدی؛ و یه قلم بهتر... Written by : Aida.M Harry Styles Fanfiction AU Copyright @aidoststories 2018

    Completed  
  • POETLESS CITY | شهـرِ بـی‌شاعـر
    87.6K 23.8K 47

    [کامل شده] [زیام] به اندازه‌ی شعرهایی که برای تو نگفته‌ام و بلد نبوده‌ام که بگویم و به اندازه‌ی شعرهایی که شاعرانِ دیگرت برای تو سروده‌اند، هنوز هم برای ستایشَت حرف‌های نگفته دارم.

    Completed   Mature
  • Wheat field [L.S]
    5.6K 1.2K 10

    ❌تمام شده، پایان غمگین❌ لویی عصبانی بود لویی خرابکار بود لویی سیگار میکشید لویی مسخره اش میکرد لویی تکالیفش رو میدزدید هری از لویی متنفر بود هری... باید یک هفته تمام رو با لویی میگذروند...؟! این نمیتونه چیزی بیشتر از یه فاجعه باشه!

    Completed  
  • °THe paIn U GiVe°
    15K 2.6K 19

    "Larry Stylinson Sad Short Story" ° تاحالا چند شب ارزو کردی که یه نفر برات بمونه؟° *این فف شامل سلف هارم,خودکشی تدریجی,فحاشی,سد پارتس, می باشد* ******************** #2_death #1_diary #1_gaylove #2_highschool #1_thoughts #1_psycho #2_louisandharry

    Completed  
  • This Man Is Dead(L.S)
    89.7K 11.9K 17

    " این مرد، مرده " ... هری لطفا اینو بدون، تمام چیزی که تا ابد میخوام تویی. تو و چشمات که بدون تکون دادن زبونت با من حرف میزدین، تو و حرفات که وقتای ناامیدیم همیشه کنارم بودین، تو و صدات که توی شب بیداریام لالاییم میشدین، تو و دستات - که بی شک شاهکار خلقتن - که مرحمی میشدین برای خستگیای جسم و روحم، من تو رو میخوام هری...

    Completed   Mature
  • One way ticket
    1.2K 99 13

    با غرور گفت: -هر رفتی یه برگشتی داره اما من خوب میدونستم که بعضی از رفتنا هیچ برگشتی نداره مثل بلیت یک طرفه به یک جای دور...

  • Letters |L.S|
    22.9K 6.6K 33

    این‌ها رو نوشتم، چون دلم برات تنگ شده.

    Completed  
  • Dilemma [h.s]
    59.8K 7.2K 48

    از خودت بیرون بیا. برگرد. بهش نگاه کن. ترسناکه، نیست؟

    Completed   Mature
  • Cancer [L.S] (Completed)
    49.7K 7.8K 17

    میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]

    Completed  
  • I WANT TO FORGET [Z.M].[L.S]
    902 144 7

    میخوام فراموش کنم... فراموش کنم تا تو بتونی ! زندگی کنی! میخوام گذشت کنم! برای خوشبختی تو برای زندگی تو این حق رو ازم نگیر ....!

  • obviously || Larry [persian translation]
    32.5K 7.1K 25

    [Completed] "لویی نابیناست؛ اون طرفدار واندایرکشن یا درواقع فنِ هری استایلزه، و درست از لحظه ای که اونها همدیگه رو ملاقات میکنند زندگی لویی زیر و رو میشه..." * * * author ( on ao3) : sweetkisses

    Completed   Mature
  • My husband,My sir[L.S]
    362K 45.9K 88

    _له کردن قلبی که صاحبشی توی مشتت انقدر راحت بود عزیزکرده ی آلفا؟ Larry BDSM husbands Mpreg ⚠محتوای داستان تجاوز،خشونت فیزیکی،فحاشی و... هست.

    Mature