Select All
  • Green diary
    8.8K 2K 14

    [Completed] " دفترچه یادداشت سبز " دفترچه یادداشتی گم میشود ، مرد کتابفروش پیدایش میکند . یادداشت های خصوصیه مرد جوان را مثل کتابی ممنوع میخواند ، اشتیاق آغاز میشود ... شوق دیدارِ... [ او یک معما بود. شبیه نگاه کردن به کسی ، از پشت شیشه ی بخار گرفته . مثل کسی بود که در رویا دیده باشی، اما به محض اینکه سعی میکنی به...

    Completed  
  • فراموش شده
    67 14 1

    از زبان مرد تنهای آپارتمان‌.

    Completed  
  • [ Home With You ➸ Z.M ]
    9.5K 1.8K 7

    اهمیتی نداشت که فردا مردم ، جنازش‌ رو روی ‌قبر‌ پیدا کنن و ‌بگن: " پسر بیچاره ... روی سنگ قبر شوهرش یخ زده . " - COMPLETED -

    Completed  
  • Cancer [L.S] (Completed)
    49.6K 7.8K 17

    میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]

    Completed  
  • Ethereal
    329 96 13

    وجود لیام دیگه سفید خالص نبود... وجود زین دیگه سیاه خالص نبود... ذره ذره روح لیام پر شده بود از رگه های طلایی و مشکی... ذره ذره روح زین پر شده بود از رگه های نقره ای و سفید... .Ziam. .Short story.

    Completed   Mature
  • 11 Minutes [L.S]
    271 88 4

    Completed ✓ فقط یازده دقیقه باهات فاصله دارم و از همین الان دلتنگت شدم. تولد ایده: ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ براساس آهنگ: 11Minutes By Yungblud and Halsey.

    Completed   Mature
  • Rooms [L.S]
    8.1K 2.1K 11

    Completed ✓ زمانی که چشم هاشون رو باز کردند،گیج و سرگردان بودند و با آشفتگی به اطرافشون نگاه انداختند. تنها درکی که همگی تو اون لحظه داشتند تو یک واژه خلاصه میشد: ترس. ترسی که هرچی بیشتر میگذشت،بیشتر در وجودشون رخنه میکرد و انگار اون مرد از همین ترس اون ها تغذیه میکرد و لذت میبرد‌. اون ها هراس داشتند از اینکه نفر بعد...

    Completed   Mature
  • Proibito [L.S]
    4.4K 1.2K 9

    •completed•این دفتر پر شده از گناه...گناه ما و خاطراتی که گذشت. تو همان گناه باش و من گناهکاری که ز تو توبه نکرد. | Larry stylinson |

    Completed  
  • Petrichor/ L.S
    14.9K 2.7K 20

    [COMPLETED] بوی مرا بشنو و بر کویر قلب من، ببار. پنج اکتبر دو هزار و نوزده تا نه مارچ دو هزار و بیست.

    Completed   Mature
  • letters you will never read
    1.5K 242 14

    برنمیگردی مون؟

  • Aphrodite
    31 3 1

    « وقتی گم‌ می‌شی آخرین جایی که میتونی خودتو پیدا کنی آینه‌است‌» سرخی لب هایش زمانی که لبش به آرامی توسط زبانش خیس می‌گشت چند برابر شد. مات به او می‌نگریست به بدنی که به آهستگی عریان می‌شد چشمانش هم ناگهان سوختن گرفت، درون آتش، پسر خودش را دید! دید که در جهنم شهوتش می‌سوزد و می‌سوزد و می‌سوزد، تا که به ناگاه نزدیک آمد...

    Mature
  • Take Me To Church [L.S](Persian Translation)
    22.5K 4.3K 10

    [Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17

    Completed   Mature
  • best mistake
    1.7K 106 12

    *بزرگ ترین اشتباهمون اینه که دوستی ها رو تبدیل میکنیم به یه رابطه عاشقانه اخر سر هم نه عشقی میمونه نه دوستی*هری استایلز

    Completed  
  • HOT HUSKY
    25K 6.2K 40

    ❌completed❌ _فکر میکنی همه چی از کشته شدن یه هاسکی شروع شد؟ _آره اون شب لعنتی ولی این هاسکی بعد از مُردن تازه متولد شد، شد راوی قصه ی من _اون شبو فراموش کن _من دیگه نمیتونم بهش فکر نکنم _به چی میخندی؟ _بهش که فکر میکنم،خندم میگیره #Friendship #Friendly #Secrets #Laugh #Crying #2gether #Lovely #moment #Larry #Ziam

    Completed  
  • ETERNITY
    572 79 1

    ❌Completed❌ 4000 words A Short story قصه ی کوتاهه ماندن شاید باورتون نشه اما گاهی،یک لحظه میتونه " ابد " باشه #ziam #zayn #liam #Love #Forever

  • TRUST
    121 27 1

    ❌Completed❌ 🔻 The TRUST isnt what you see 🔻A short story of ziam 🔻2000 words✏ قصه ی کوتاهه حقیقت لطفا در ارامش بخونید و قضاوت های اشتباه نکنید این داستان عاشقانه نیست ولی میتونه ابتدای اون باشه ادامه ی ماجرا رو در ذهنتون پروبال بدید یا حتی ایده رو بردارید و بنویسید

  • Only Ten Days[Z.M]
    5.3K 955 10

    زی: فقط ده روز بهم فرصت بده و اگه دوست نداشتی- لی: و اگه دوست نداشتم کاری میکنی که دوست داشته باشم!

    Completed  
  • Russian Roulette [L.S]
    12K 1.6K 6

    خدا لبات رو ساخته برای بوسیدن و چشمات رو برای پرستیدن، دستات رو برای گرفتن و سرت رو برای بغل کردن...

    Completed  
  • آن شب
    45 14 1

    گاهی هیچ چیز در مورد حقیقت نمیدانی . آیا غرق در دنیای دیگری شدی و حق با آنهاست؟ این چیزیست که باید بپذیری ! چرا که گاهی کسی باور نمیکند .

  • Dead Words
    978 282 6

    ۶ نامه ی کوتاه به ۶ نفر

    Completed  
  • Invisible Locket [Short Stories]
    328 75 6

    کمد نامرئی مأمنی برای داستان‌های ناگفته و ناشنیده‌است. داستان‌هایی که من خواندم و تو هرگز نشنیدی.

    Mature
  • فصل پروانگی
    3.2K 676 62

    توی این کتاب نوشته ها و تقریبا میشه گفت شعر ها و دکلمه هایی که قرار بوده چاپ بشه رو میذارم. دلیل اینکه دیگه قرار نیست چاپ بشه اینه که خانواده ام نظر مثبت ندارن. پس منتظر نظرهاتون هستم چون این کتاب میشه گفت کامل شده است و هر روز شاید دو یا سه قسمت حالا یا طولانی یا کوتاه گذاشته میشه و من واقعا واسه پیشرفت این استعدادم...

  • IRONSTRANGE~❤️🌀
    7.2K 870 9

    { Ironstrange OneShots^^❤️} چندتا وان‌شات کاملا دِلی؛ از یه زوج دوست‌داشتنی<: همه چیز اینجا امکان پذیره ^^🍀

  • تولد - داستان کوتاه
    51 6 1

    ورود به این جهان ، اتفاق اعجاب انگیزیه که فقط چون زیاد تکرار شده، متوجه اعجازش نمیشیم... اما فرشته ی تازه وارد، با جهان ما کاملا غریبه هم نیست...

    Completed  
  • خلقت- داستان کوتاه
    38 6 1

    گاه لحظات کوتاه و پر آشوبی بر قلبمون میگذره که در عین هیاهو و تلاطمش، رازها و حقایقی رو برپرده ی چشمهای نیمه بازمون حک می کنه. رازهایی که شاید درروزهای آرام و آفتابی هیچ وقت تمایلی برای آشکار شدن از خودشون بروز ندن.

    Completed  
  • رهایی - داستانهایی کوتاه
    76 12 3

    چند خطی کوتاه از داستان رهایی او که شجاعتش رو جمع کرد تا پرواز رو تجربه کنه

    Completed  
  • The day I died
    30 10 1

    مرگ؛ آن چنان که به نظر میرسد تلخ نیست . گاهی یک پایان است .پایانی برای تمام درد ها و نرسیدن ها . آن روز ، باید با این ترس رو به رو میشدم ،همه چیز را رها میکردم و آزادانه پرواز میکردم ...

  • باغ آلبالو
    43 10 1

    کسی نمیدانست چه چیزی واریای جوان را آنقدر مجذوب ریچارد کرده بود . شاید او جایی درون قلب ریچارد ،قهرمان های داستان های کوتاه و بلند کتاب هایش را میدید . باغ آلبالو ،جایی بود که روح واریا ،ساعت ها غرق در کتاب هایش میشد و ...

  • orange
    831 155 4

    "نارنجی" اون شیرین ترین نقاشی من بود.

  • Psychosis
    23K 3.8K 24

    چراغ ها روشن شد. چراغ ها خاموش شد. تمام. *completed* Cover by @kimiyamd ❤

    Completed