Select All
  • 𝐌𝐲 𝐒𝐚𝐯𝐢𝐨𝐮𝐫 | 𝐌𝐢𝐧𝐬𝐮𝐧𝐠
    43.1K 7.4K 35

    «رنگ سفید فریبنده اش باعث میشه گول ظاهر زیبای رز رو بخوری اما وقتی بهش نزدیکتر بشی بیشتر متوجه میشی چقدر قراره بهت آسیب بزنه. باز هم با وجود دونستن همه اینا من اونو توی گلدون گوشه خونم گذاشتم تا از دور بتونم دوستش داشته باشم.کششی که تو این علاقه ایجاد میشه التماس محبت رو داره پس زخم و خونریزیش بی ارزش ترین چیز محسوب م...

    Completed  
  • psycho | ateez / stray kids
    15.4K 540 18

    [DISCONTINUED⚠️] "we all have a 'psycho' side. something takes over us and our eyes turn purple. we loose all emotion, all sense of humanity, and we become cold blooded killers." ateez / stray kids au !!! includes blood, murder and descriptions of injuries.

  • Words[L.S]
    55.9K 11.1K 70

    باید از همان اول میفهمیدم که داستان ما عشق نبود.. داستان ما روحی بود که درون زندگی‌مان جریان یافت.. و دست ترسناک مرگ آن روح شیرین را با خود برد.. باید میدانستم که من و تو..عاشق نیستیم.. من و تو زندگی هستیم که درون هم میجوشیم..! ایده:98/1/4 Words have power💚💙

  • Russian Roulette [L.S]
    12K 1.6K 6

    خدا لبات رو ساخته برای بوسیدن و چشمات رو برای پرستیدن، دستات رو برای گرفتن و سرت رو برای بغل کردن...

    Completed  
  • •Sweet Creature• [L.S]
    41.5K 7.4K 21

    [Complete] هری انتظار نداشت که دبیرستان آسون باشه. خواهرش براش یه‌عالمه داستان تعریف کرده بود و هری میدونست که قراره توی یه جهنمِ چهارساله باشه. ولی جدا از همه‌چیز، اون دقیقا انتظار نداشت که فرشته‌ها هم توی جهنم بیان. Supernatural!AU °Persian Translation°

    Completed  
  • Bodyguard
    91.1K 14.5K 48

    [COMPLETED] 💣"بادیگارد" یعنی محافظ شخصی، کسی که وظیفه داره از جونت محافظت کنه. 💥حالا چی می‌شه اگه وظیفه‌شناسی جاش رو به احساسات بده؟ 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈بادیگارد≈ 〽شیپ: لری/ لویی تاپ 〽وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر:عاشقانه،درام،هیجان انگیز، تریلر، مولتی فندوم 〽نویسنده:melorin_stylinson ...

    Completed  
  • Wolve [L.S]
    121K 14.3K 56

    من آسیب دیده ام این زخم از بین نمیره و بزرگتر و دردناکتر از قبل میشه زنجیر اختیارم دست خودم نیست حمله کردن و اسیب زدن به اطرافیانم قسمتی از وجودم شده من انسانی ام از جنس تاریکی گرگها به کسي رحم نميکنن ميکنن؟ حتی وقتی مقابل چیزی قرار بگیرن ازش کم نمیارن اما چرا من تو اقیانوس چشماش سقوط کردم ؟ * این داستان توسط...

    Completed  
  • Look at me [L.S]
    185K 34.7K 53

    تو قلب دردِ منی تو باعثِ درد منی ولی من لذت میبرم از این درد.. منِ مازوخیسمِ لعنتی!! *Completed

    Completed  
  • ^stockholm syndrome ^
    187K 17.9K 26

    استاکلوم سندروم ممکن میشه ..وقتی ..عاشق کسی بشی که گروگانت گرفته!

    Completed  
  • SAD ENDING
    2.4K 558 10

    چون پایان های خوش وجود ندارند

  • 🥀 broken | taekook fanfic 🌊
    129K 3.4K 22

    "i-i trusted you.." cried the younger boy. "well, you shouldn't." said the older rudely. - a story in which taehyung, a 21 year old guy, betrays his boyfriend, jeon jeongguk who is 2 years younger than him. will the older regret his decision? will jungkook forgive him? - bottom kook top tae - highest ranking: # 1 bo...

    Completed  
  • Wings Of Salvation [Vkook]~Completed
    77.5K 15.2K 45

    عشق ممنوعه و تاوان گزافش هميشه وجود داشته. تاوان گزاف اين ممنوعيت شيرين براى يك خدا و يك شيطان چيست؟ ظاهر حقيقت وجود موجودات نيست؛ گاهى برخى بد ها، خوبى هاى عظيم و پنهانى در خود دارند كه ما از آن بى خبريم... #2 in Fantasy

    Completed   Mature
  • Moscow | Hopemin Completed
    100K 15.8K 23

    _میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...

    Completed   Mature
  • BARCODE [VKOOK/YOONMIN]
    217K 31.4K 53

    ‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...

    Completed   Mature
  • Survivor
    120K 21K 55

    -مشکلی ندارم چیزی که الان مهمتره اینه که با این جادو چیکار‌کنیم -میشه باهاش جنگید -چطوری ؟ -بازمانده ژانر:فانتزی،اسمات کاپل:یونمین،ویکوک،نامجین وضعیت:کامل شده

    Completed  
  • +18/𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( completed)
    263K 33.2K 25

    " من واقعا به یک پرستار احتیاج ندارم ، ۱۹ سالمه ." - جانگکوک پرستار جدیده تهیونگه • Written by @meicrodon '

    Completed   Mature
  • 🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷
    334K 55.7K 49

    جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire

    Completed  
  • Destroy [Completed]
    138K 30.2K 45

    +82.... تو امروز توی کلاس ادبیات گفتی عاشق همجنس شدن گناه بزرگیه. پس بیا باهم توی آتیش جهنم بسوزیم Yoongi -میتونی اونجا تنها بسوزی روزبخیر ↵ فن‌فیکشن یونمین Story Ranking // # 1 Yoonmin # 1 Minyoongi # 1 Bangtan #‌‌‌ 1 Funny # 1 Schoollife # 1 School # 1 Gayfiction # 1 Au # 2 Parkjimin # 3 Jimin

    Completed  
  • 𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧,𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤
    23.6K 4.6K 37

    ﹙کوموربی : اشعه خورشید که برگ‌ها جلوی تابیدنش رو میگیرن﹚⛅️ 𓐆 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖧𝗈𝗉𝖾𝗆𝗂𝗇, 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 𓐆 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝖴, 𝖢𝗈𝗆𝖾𝖽𝗒, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖥𝗅𝗎𝖿, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖢𝗁𝖺𝗍 𝖲𝗍𝗈𝗋𝗒 𓐆 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: 𝖬𝗈𝗋𝖺, 𝖱𝖾𝗆𝖾𝖽𝗒 "چی شد؟ نمی‌دونم. فقط می‌دونم منی که سال‌ها دنبال کسی مثل خودم می‌گشتم، جذب قطب ناهمن...

    Completed  
  • Van Gogh was his god! • [Completed]
    84.9K 14.8K 45

    •Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شه...

    Completed  
  • Love Shot [Yoonmin]~One Shot
    3K 385 1

    "اون چيزى كه ميخواى رو بهت نميده و خودتم اين رو ميدونى." "جدى؟ مگه من چى ميخوام مين يونگى؟؟" "من رو."

    Completed   Mature
  • Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed
    79.7K 13.5K 27

    فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...

    Completed   Mature
  • my little boy
    158K 14.6K 22

    جونگ کوک بخاطر اتفاق هایی که براش تو بچگی افتاده تو لیتل اسپیس میره وشغلش مددکار اجتماعیه با اینکار میتونه افکارشو از خودش باز کنه و جین تنها خانوادشه ژانر:bdsm

  • Tip toe to my heart [Yoonmin]~Completed
    12.7K 2.1K 6

    پسرى كه هيچ وقت عشق و علاقه رو، حتى از طرف پدرش هم تجربه نكرده، با غريبه اى آشنا ميشه كه نه تنها احساساتش، بلكه زندگيش رو كاملاً تغيير ميده. #2 in MinYoongi #3 in ParkJimin #3 in BtsFanfic

    Completed   Mature
  • Sketch [Yoonmin]~Completed
    79K 12.3K 18

    " ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."

    Completed   Mature
  • Through the window \\ taekook
    58.1K 2.3K 23

    " I think you're on my roof?" Taehyung questioned watching some random boy hiding in front of his window.

    Completed  
  • God is Dead? | Vkook Completed
    40.2K 5K 6

    _ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقد...

    Completed   Mature
  • Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×
    44.9K 4.3K 17

    مین یونگی رئیس بزرگترین گنگ سئول توی پارتی کلاب همسرش یه دانشجوی 20 ساله رو به ‌فاک میده و نمیتونه فکر کردن به لذت رابطه داشتن باهاش رو از ذهنش خارج کنه. پارک جیمین ناخودآگاه درگیر قرارداد بی‌دی‌اس‌امی میشه که تا به حال چیزی ازش نشنیده. پانزده سال تفاوت سنی، یه رابطه‌ی فعال جنسی و همسر یونگی میتونن از شکل‌گیری احساسات...

    Mature
  • 7 Days Without Him [Yoonmin]~Completed
    11.7K 2.4K 8

    ٧ روز گذشت...٧ روز بدون گل و قهوه گذشت...٧ روز بدون اون گذشت...

    Completed   Mature
  • I Will Be Your Eyes | Yoonmin-Vkook
    63.7K 9.5K 25

    ملاقات تصادفی خواننده ی مشهور، مین یونگی، با پارک جیمین، پسر نابینایی که توی تنهایی سردش دست و پا میزنه، آینده ‌ی این دو نفر رو بهم پیوند میزنه. برای یونگی، جیمین پسری با جثه ی ظریف، صدای زیبا، پوست شیری رنگ و صورتی دوست داشتنیه که علارغم مشکلاتش، به خوبی از پس زندگی براومده. پسری که هیچ طعم خاصی نداره اما به شدت شیری...