My boxer_vkook
این رمان برگرفته و بازگردانی از یه رمان خارجیه حتی ممکنه بعضیا خونده باشن من پیشنهاد میکنم بخونیدش لطفا نظر بزارید و ووت فراموش نشه اگه خلاصه بگم داستا اسپویل میشه 💋❤❤❤❤❤
این رمان برگرفته و بازگردانی از یه رمان خارجیه حتی ممکنه بعضیا خونده باشن من پیشنهاد میکنم بخونیدش لطفا نظر بزارید و ووت فراموش نشه اگه خلاصه بگم داستا اسپویل میشه 💋❤❤❤❤❤
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد...
💋اون شب توی مهمونی بزرگ سالانه که تمام سلبریتیهای کره حضور داشتن همه چیز آروم بود. همه چیز جز قلبِ جئون جونگکوک، خوانندهی محبوبِ سولو که برای دیدن آیدل و کراش چند سالهاش کیم تهیونگ، بیقرار بود.💋 . . . وضعیت: فول شده 🍷part of part🍷 جونگکوک نگاه خیره تهیونگ به پایین تنهاش رو غافلگیر کرد. - چیز جذابی چشمتون رو...
[𝑪𝒉𝒂𝒕-𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚] این بوک در دو ورژن 𝑣𝑘𝑜𝑜𝑘 و 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 🍂 قبل خودکشی به یک شماره رندوم پیام دادم ولی فکر نمیکردم در واقع به کسی پیام دادم که باعث شد به خودکشی فکر کنم . . . ورژن 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 🍂 ورژن 𝑣𝑘𝑜𝑜𝑘 هم توی اکانتم هست 🍂 ژانر : اسمات ، دراما ، چت استوری 🍂 کاپل اصلی : 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 🍂 کاپل های فرعی : �...
[ completed ] هشــــدار 🔞 تهیونگ مامور مخفی ویژه اینترپل... ندونسته وارد منطقه مافیا جئون میشه و طی اتفاقاتی شخصی رو ملاقات میکنه که از قضا قاتل پدرش هم هست اما هویت واقعیش رو نمیشناسه... مافیا جئون جونگ کوک!!! چی میشه که اگه مافیا جئون که وارث قوی ترین امپراطوری مافیایی سئول هست... متوجه دشمنی دیرینه اش با تهیونگ...
تا حالا روز تولدتون، آرزو کردید؟ خب منم آرزو کردم ولی آرزوی من زندگیمو تغییر داد... من، جئون جانگ کوک، 21 ساله، بخاطر آرزوی احمقانم و تصمیمات احمقانه تره کیم نامجون، وارد سریال مورد علاقم، هوارانگ شدم! و منظورم هر وارد شدنی نیست... بله! من به داخل داستان پرت شدم! کاپل : ویکوک ژانر : عاشقانه، درام، اسمات، کمدی، تاریخی،...
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار میکنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Ge...
چی میشه وقتی خدا بخواد یه جا همه چیز خوب و آروم پیش بره؟ COUPLE: KOOKV GENRES: OMEGAVERSE, ROMANCE, FLUFF, SMUT, HISTORICAL, EMPREG, HAPPY ENDING, SLICE OF LIFE, MINI FICTION. STARTED: 20 SEPTEMBER 2021 ENDED: 14 SEPTEMBER 2022 Amy
[Completed] جونگکوک آلفای مکانیکی که سالها در جنگل به تنهایی زندگی میکرد، برای گرفتن انتقامش وارد بازیای میشه که مدتها انتظارش رو کشیده. با ورود امگایی کمیاب و سرکش به این بازی، هیچچیز طبق خواستهاش پیش نرفت. اون امگا کی بود؟ چه سرنوشتی در انتظار آلفای تودار و رمزآلود که بهعنوان بادیگارد امگا در کنارش قرار می...
خلاصه : یک سلطنت مدرن ، یک پادشاه و یک لونا ! ، پادشاه مغرور کره که قدرتمند ترین گرگ جهانه در کنار غرور بی نهایتی که داره ، عاشق امگاش ، پسر نخست وزیر میشه . عشقی که روز به روز درحال شکوفا شدنه آیا قراره با درد تموم بشه؟ چه اتفاقی قراره توی این سلطنت سمی و بیرحم بیوفته؟ یه صدا... یه صدای آشنا بین اون همه تا...
قرار گذاشتن با انیگمایی که با سوراخ نصف آلفاهای سئول خاطره داشت، موضوع قابلپذیرشی برای امگای هجده ساله نبود؛ اما تهیونگ نمیتونست درخواست همسایهی مهربونش رو مبنابر بر آشنایی با پسرش رد کنه، پس قبول کرد تا با اون مرد قرار بذاره و حتی روحش هم خبر نداشت که این یک قرار، به مراتب بیشتر و بیشتر و درنهایت باعث ایجاد شرطب...
"سلام! من جین هستم...همسای-" "صیکتیر بابا." ~°~°~°~°~ Written by @avetarain *-* Translated by @haniishere_ ^-^ ~°~°~°~°~ فقط یک داستانِ عاشقانه ی معمولیِ دیگه....
{اتمام یافته} جئون جونگ کوک، وارث باند RM تصمیم میگیره رقیب اصلیش رو از میدون به در کنه... چه اتفاقی میوفته اگه توی این ماموریت، ناخواسته صاحب یک هیبرید بشه!؟ کیم تهیونگ، هیبریدی که از جونگ کوک به خاطر به هم زدن آرامشش متنفر شده... چه اتفاقی میوفته اگ هیچ چیز اون طور که اون ها فکرش رو می کردن پیش نره!؟ _تو یه پسر کوچو...
🖤My only mistake🖤 🖤تنها اشتباه من🖤 ⛓🩸⛓🩸⛓🩸⛓🩸⛓🩸⛓🩸⛓🩸⛓ ...: راه دیگه ای هم مگه هست ؟! ...: پس بهش بگم انجامش میدی؟ ************************** اشکم سرازیر شد هیچی طبق نقشه پیش نمیرفت حالا باید چیکار میکردم؟ با صدای رباتی که نزدیک گوشم شنیدم بدنم واضح لرزید ...: به جهنمت خوش اومدی ************************** به لب...
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...
~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجهات یا... دوردونهات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقهاست از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم د...
چی میشه اگه جیمین رو رییساش کراش بزنه ؟!!؟ اسم : دو ددی و بیبی موچی کاپل : ویکوکمین (ویکوک تاپ ) ژانر : روزمره ، تریسام ، رییس کارمندی ، امپرگ روز های اپ : شرط ووت تاریخ شروع : 1400/4/6 تاریخ پایان : ..... نویسنده : qzl and Crazy bestie
ژانر:امگاورس ،امپرگ، انگست، ازدواج اجباری ،فانتزی، عاشقانه روزمره، کاپل:کوکوی،یونمین داستان به هیچ عنوان کلیشه ای نیست و بهش زمان بدید _کاشکی یک زندگی دیگ یک مکان دیگ و با یک موقعیت دیگ بودم اون وقت امگای شادتری بودم این جمله ای بود که هر دو امگا به زبون اوردن ولی هرگز فکر نمیکردن آرزوی کوچیک اونها انقدر زود برآورده...
- با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیضهای جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار میکردین؟ کاپل...
وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده
جونگکوک فقط با جملهی "باهاشازدواجکنعاشقشمیشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق میکرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتون...
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگیش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ ج...
.... تک بلوط برفی، آلفا جئون..! .... _آلفا؟ من هنوز مال توام.. این رو روزی صدبار بهت یادرآوری میکنم.... .... ENRE: Omegaverse , Fluff , Smat , Romance , M-perg, Happy ....... ـــــــــــــــ
ıllıllı قُلَّکِ خوکی ıllıllı ~.~ ~.~.~ "رفیق... تو واقعا باید روی روش های مخ زدنت کار کنی! میتونستی حداقل قبلش برام یک مشروب بخری!" "بهتر نیست تعارفات و تشریفاتِ مسخره رو کنار بگذاریم و زودتر بریم سرِ اصل مطلب؟ به هر حال هر چی زودتر به هتلِ برسیم ، وقتِ بیشتری داریم تا بازی های بزرگونه ی بیشتری انجام بدیم... هوم؟" ~.~...
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو میدونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیو...
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکو...
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه میداشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر میشدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند بب...
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...
for me.. "در ازای دریافت مبلغ مورد نظر حضانت فرزند اول شما به جئون جونگکوک داده میشود" کاپل:کوکوی، یونمین. وضعیت:کامل شده... روزهای آپ: روز های زوج
تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]