Select All
  • Letter from jin | Completed
    5.8K 1.2K 5

    سلام... من جین هستم اگه داری این نامه رو میخونی احتمالا اتفاق خوبی برام نیوفتاده... البته از نظر بقیه! از نظرم خودم که خیلی خوبه چون بالاخره حرف هام مهم شده و یکی داره به حرفام گوش میده... آره، طبیعتا وقتی میمیری تبدیل به سوژه ی جذابی برای اهمیت دادن میشی ولی اگه اون شخص من باشم... اوه عزیزم راستش حتی الان هم امیدی ند...

    Completed  
  • Teach Her ✔️
    31.3M 1.2M 49

    "Screw the rules. I want you, Kim Y/N." THIS FIC WAS MADE INTO CLICKBAIT FOR A YOUTUBE VIDEO COMPLAINING ABOUT KOREABOOS LOLLL ITS NOT THAT BAD GIVE IT A CHANCE you can find an audio cover on TerryTV :) Highest Ranking : [#1 in Fanfiction] BTS Park Jimin x reader High school teacher AU Translations: Spanish

    Completed  
  • Potter? || Draco Malfoy x Reader
    44.6M 1.3M 165

    » I didn't know you had a sister, Potter. «

    Completed   Mature
  • The Devil ⥋ Eren Jaeger
    154K 4.9K 33

    Ying Liu lived by no means, a nice life. Being the only Eastern person in Marley put a high price on her head after her parents were killed. But she managed to survive. Until she met Eren Jaeger, the brooding patient, one who had seen too many things at such a young age. The Devil of Paradis Island. Takes place before...

    Completed  
  • Bᴇʟᴀᴍᴏᴜʀ [ TW1 ]
    15K 2.7K 16

    •|اتمام یافته|• مین یونگی بزرگ‌ترین اشتباهش رو وقتی انجام داد که از زندان روانی کیسان فرار کرد! البته فرارش مشکلی نداشت اگر اون دختر روان پریش رو هم آزاد نمی‌کرد. دختری به نام سانی که عاشق مردی ۱۲ سال از خودش بزرگتر شده بود و برای به دست آورد ناجی عزیزش، مین یونگی، نقشه‌ی غیرمنصفانه‌ای کشید... ◾️نام: دو دنیا [ فصل اول...

    Completed  
  • The Pianist || MYG || ✔
    633K 39.3K 56

    World famous pianist Min Yoongis life fell to ruins after the death of his wife. . Despite his guilt, he couldn't keep away from the piano, but could not bare to touch it. . This is the story of his journey on once again learning how to love. ©chimchimicorn

  • his star
    100K 2.3K 62

    „𝐘𝐨𝐮 𝐝𝐞𝐬𝐭𝐫𝐨𝐲𝐞𝐝 𝐦𝐞. 𝐘𝐨𝐮 𝐬𝐡𝐚𝐭𝐭𝐞𝐫𝐞𝐝 𝐦𝐲 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐢𝐧𝐭𝐨 𝐚 𝐦𝐢𝐥𝐥𝐢𝐨𝐧 𝐩𝐢𝐞𝐜𝐞𝐬 𝐚𝐧𝐝 𝐢𝐭 𝐤𝐢𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐦𝐞. 𝐁𝐮𝐭 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐨𝐧𝐞, 𝐰𝐡𝐨 𝐡𝐞𝐥𝐩𝐬 𝐦𝐞 𝐟𝐞𝐞𝐥 𝐚𝐥𝐢𝐯𝐞. 𝐘𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐨𝐱𝐲𝐠𝐞𝐧, 𝐈 𝐜𝐚𝐧'𝐭 𝐛𝐫𝐞𝐚𝐭𝐡𝐞 𝐰𝐢𝐭𝐡𝐨𝐮𝐭. 𝐈 𝐤𝐧𝐨𝐰, �...

    Completed   Mature
  • Waiting Game | pjm ✓
    981K 53.8K 68

    "We become the monsters we're most afraid of." --- "Jimin," she breathed out. "You're allowed to touch me." His plump lips slightly parted as a gasp escaped him. "I-" he exhaled, his fingertips slightly grazing her cheek. "I'm someone else tonight. Remember?" she aspirated, leaning in closer. "Just for tonight?" "Just...

    Completed   Mature
  • Some Facts
    3.2K 845 17

    بیاین درمورد بعضی حقایق جهان حرف بزنیم پ.ن:لطفا پارت اولو بخونین

    Completed  
  • Erotic✓
    1.2M 51.7K 80

    Best friends forever, he said. I want to be lovers together, she thought. Two best friends, one stuck in his swirl of woman, and the other helplessly in love. "I just want you to top me." Best friends AU

    Completed   Mature
  • Silk Sheets | Jimin
    6.6M 212K 68

    "You bought me for a night, you don't own me." "Then why did you scream my name like I was yours?" Silk Sheets -a novel about a girl who sees herself only as worthy as the pleasure she can give someone else- NOT A Y/N STORY NOT A SHIPPING STORY NOT TO BE CREEPY TOWARDS BTS ITS FACE CLAIMS p.j.m. Sugar Daddy a.u. by...

    Completed   Mature
  • COMPLICATED | Eren Jaeger (Persian Translation)
    2.6K 383 13

    • من نه میخوام دوستت باشم نه کاری باهات داشته باشم . جلو راهم سبز نشو و منم جلو راهت سبز نمیشم • [ تو و ارن دوستای مشترکی دارین (آرمین و میکاسا) ولی بنا به دلایلی ارن از تو خوشش نمیاد ] اجازه ی ترجمه گرفته شده حتما یادداشت نویسنده رو قبل شروع داستان بخونید Story is not mine i'm just translating it All credit goes to...

  • Hell but beautiful {Dramione} ⁺¹⁸
    164K 15.4K 115

    عشق بین پرنس اسلیترین و باهوش ترین دختر گریفیندوری ... گاهی آنقدر نگاهت را روی زمین نگه میداری که متوجه نمیشوی ، به دروازه های جهنم رسیدی ... حتی وقتی گرمای شعله های اتش را احساس میکنی نیز متوجه نمیشوی ، حتی وقتی بوی دود را میشنوی ... حتی وقتی خوده شیطان به استقبالت می‌آید . " مگه میشه جهنم هم برات قشنگ باشه ؟ " " همج...

    Completed   Mature
  • Filthy ; Draco Malfoy
    23.2M 500K 54

    Toxic Draco. Dumb Lucille. The book with a messy plot full of smut. You might fall in love with Lorenzo Berkshire. Oh, and I wrote this in under a month, so enjoy that *rushed* and *minimal effort* taste. + A book that takes unexpected turns of events. + More than just your regular mature fanfiction. {Half-Blood Prin...

    Completed   Mature
  • My Girl That I Saved (Levi X Reader)
    127K 2.6K 29

    I met her when she was a girl who lack nutritions and so damn skinny,like really skinny.Her hair is so beautiful even when it's dirty and tangled.I took her and clean that little shit to be more human like.I sent her to become a soldier.Since then,I never heard anything more about her.Till she join the survey corps,we...

    Completed  
  • Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1)
    84.9K 7.1K 49

    عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زن...

  • the ShowCase :::...
    723K 163K 96

    ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیش‌بینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا م...

    Completed   Mature
  • Hey stupid, i love you!
    296K 53.9K 45

    + دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.

    Completed  
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    503K 76.2K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Completed   Mature