Select All
  • تُو تنها متعلّق به منی‌! | Completed S¹
    64.2K 10.2K 23

    خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰¹⁷ «_ اونقدر قوی‌ای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نبای...

    Completed  
  • 𝗢𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 ᴷᵛ ᴬᵁ
    180K 21K 52

    • خـلاصـه: کیم تهیونگ مجبور می‌شه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمی‌کنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه. • بـرشی از داسـتان: - مثل اینکه یادت رفته چرا اینجایی. + مگه می‌شه بدبختی‌ای که برام به وجود آوردی رو از یاد ببرم؟ زبونِ اون پسر همیشه همین‌قدر دراز بو...

    Completed  
  • Alpha[taekook]
    452K 70.9K 27

    [کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in...

    Completed  
  • Idiot Twin (Kookv)
    34.6K 5K 9

    ➳ Idiot Twin تمام‌شده. ✔️ تهیونگ قرار بود سر یه شرط‌بندی احمقانه به مدت یه ماه به‌جای خواهر دوقلوش به‌عنوان یه مستخدم کار کنه؛ اما مسئله جایی سخت می‌شه که رئیسش متوجه می‌شه شخصی که پیشش کار می‌کنه و دامن‌های کوتاه خدمتکارها رو می‌پوشه، یه پسره! کاپل: کوکوی ژانر: کمدی، اس.مات

    Completed   Mature
  • My you
    192K 32.3K 46

    _شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد...

  • ᴛ‌ᴏ‌ʀ‌ʀ‌ᴇ‌ɴ‌ᴄ‌ᴇ‌ ‌ᴋ‌ɪ‌ɴ‌ɢ‌ᴅ‌ᴏ‌ᴍ‌👑
    447K 71.3K 88

    کیم تهیونگ، پسر کوچک‌تر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پرونده‌اش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل می‌شه. اون می‌خواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پسر جذاب و دردسرسازی به نام جئون جونگکوکه. هیچ‌وقت دو پادشاه نمی‌تونن ی...

    Mature
  • «𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔»
    75.5K 9.4K 38

    [ پایان یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️

  • Livid Heart🖤🚬 | Vkook
    176K 20.9K 46

    [Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی...

    Completed  
  • Eight ∥ هشت {VKook, YoonMin}
    81.3K 11.8K 85

    در هیاهوی جام کشورهای آسیا، مرد جوان و خوش‌آوازه‌ای به اسم جئون جونگ‌کوک، کاپیتان نسل طلایی تیم فوتبال سئول (Seoul FC) بازیکن برتر ملی‌پوش کره‌ی جنوبی شد. کاپیتان جئون، الگوی سختکوش و نجیبی که صاحب به یادماندنی‌ترین لحظات نسل اخیر بازی‌های جهانی بود، تنها بازیکن کم سن و سالی محسوب می‌شد که هیچکس قادر به دریافت شوت‌ها...

    Mature
  • THE HIDDEN🐺 | KV
    62K 9.8K 20

    🐺اسم: پنهان 🐺ژانر: امگاورس/عاشقانه/رازالود/اسمات🔞 🐺کاپل: کوکوی 🐺کاپل فرعی: جیوون 🐺روزای اپ: کامل شده ⚠️خلاصه: کیم تهیونگ، بتای سرکشی که توی دنیایی زندگی میکنه که حکم بتا بودن مرگه. پس این بتا زندگیش رو چگونه سپری میکنه؟ از طرفی جئون جونگکوک الفای سرد و خشن منطقه ی اول دنبال جفت امگایی میگردد اما ناغافل کیم ته...

    Completed   Mature
  • ❊Emerald❊
    14.3K 1.8K 12

    [کامل‌شده] تهیونگ پسری کنجکاو که نفهمید چطور سر از جنگلی مخوف و ترسناک درآورد و سرنوشتِ زندگی‌اش رو تغییر داد... پا داخل کلبه‌ای متروکه گذاشت و از همون نقطه، اسارتِ عشق رو به نام خودش زد. . . _ نمی‌خوام صدای قشنگت که با لرزوترس، ازم خواهش می‌کنه تا آزادش کنم رو، بشنوم تهیونگ. تو آزاد نمی‌شی؛ بلکه آزادانه داخل قصر...

    Completed  
  • My Boyfriend Is My Bodyguard 💵
    585K 59.8K 39

    💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...

    Completed  
  • ᴍʏ ᴄʀᴜꜱʜ ɪꜱ ᴀ ʀᴇᴀʟ ꜱᴛᴜᴘɪᴅ!
    108K 22.8K 30

    تهیونگ هیچ خوشش نمیومد که اون هیولا کوچولو رو ببره دندونپزشکی؛ تا اینکه دندونپزشک برادرزاده اش رو دید و اونجا بود که فهمید سلیقه برادرش تو انتخاب دکتر برای خانواده اش حرف نداره! ⪼کاپل: کوکوی ⪼نویسنده: tiny_devil ⪼ژانر: آیو، طنز، فلاف، روزمره، لا اسمات ⪼کاور: mj_storiess

  • the glasses┆kv ✔️
    75.1K 12.7K 24

    📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند ساله‌ی دیگه. با دوست‌هاش وقت می‌گذروند به دوست‌ دخترش می‌رسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش می‌تونست افکار ادم‌ها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍...

    Completed  
  • 𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ
    95.9K 16.2K 55

    𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببن...

    Completed   Mature
  • ° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook)
    170K 22.9K 43

    [complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته...

    Completed   Mature
  • Before we met (Taekook AU)
    230K 29.1K 48

    فن فیکشن کوک‌وی/ویکوک . . . _قبل از اینکه منو ببینی کی بودی ؟ تهیونگ سرش رو بالا اورد و به جانگکوک نگاه ناباوری انداخت ، اون حق نداشت از قبلا حرف بزنه . _تو نمیتونی... نمیتونی همینجوری بیای و بری و بخوای من همون ادم قبلی باشم عوضی . تهیونگ ضربه ی محکمی به شونه ی جانگکوک زد، توقع داشت مثل همیشه پسر کوچیک بخنده و بگه ش...

    Completed   Mature
  • Back to Blue Side | BTBS | Kookv
    204K 40.6K 48

    هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پر...

    Completed   Mature
  • Endowment [kookv]
    235K 28.8K 17

    - واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم می‌خورم یه روزی می‌فهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر می‌کردی. - منتظر اون روز می‌مونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ

    Completed   Mature
  • The Real Me [kookv]
    909K 139K 85

    - نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره

    Completed   Mature
  • Hey stupid, i love you!
    302K 54.6K 46

    + دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.

    Completed  
  • 𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻✔
    190K 39K 54

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...

    Completed  
  • 𝐁𝐥𝐮𝐞𝐌𝐚𝐫𝐠𝐚𝐫𝐢𝐭𝐚ᴷᴼᴼᴷⱽ ᴬᵁ
    206K 19.4K 27

    جونـگ‌کوک، بوکسور معروفی که به بی‌رحمی و زورگویی مشهور شده بود، بازی بدی رو با پسرک مو آبی شروع کرد؛ به طوری که نمی‌دونست قراره هم‌خوابگی بعد از هر فایتش با اون پسر باکره و خجالتی‌ رو به اعتیادش به مارگـاریتا ترجیح بده. _ من تموم زندگیم رو درحال مسابقه دادن بودم و به هیچ‌کدومشون باخت ندادم؛ چون‌ تونستم و بلد نیستم باخ...

    Completed   Mature
  • | 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ
    347K 38.6K 53

    وضعیت فیک: ﮼اتمام‌ یافتــه ''' - احمق تو پسرعمه‌ی منی! - ولی هیچ پسردایی‌ای زبونشو تو حلق پسرعمه‌ش فرو نمی‌کنه، هیچ پسردایی لعنتی‌ای نمی‌تونه تو همون حرکت اول نقطه‌ی فاکینگ لذت پسرعمه‌شو پیدا کنه!" ''' - جونگ‌کوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانواده‌های هم‌خون و جامعه‌ای کاملا پایب...

    Completed  
  • 𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤)
    84.4K 14K 33

    [Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دسته‌ی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎

    Completed   Mature
  • The Inception Of Nikita | Vkook
    80.1K 14K 71

    ┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو...

    Mature
  • Peanut butter🥜[taekook]
    124K 23.5K 22

    پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جون...

    Completed   Mature
  • 𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)
    314K 12.8K 54

    _اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و کیم‌ تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا و...

    Completed  
  • Hypoxia
    27K 5.1K 29

    🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA

  • A F R O D I T [KookV]
    118K 20.2K 42

    " کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزا...

    Completed