Select All
  • DREAM ~ BTS ✔
    31.5K 5K 30

    چی میشه اگه اعضای بنگتن باشن اما بنگتنی نباشه؟! [کامل شده] کوکوی + یونمین خلاصه: چی میشه اگه اعضای بی تی اس باشن اما بی تی اس نباشه؟ چی میشه اگه هرکدوم درحال زندگی خودشون باشن بدون اینکه همدیگه رو بشناسن؟! چی میشه اگه سختی آیدول بودن و دردسرهای عاشقانه اعضا باعث به وجود امدن یه ارزو تو ذهنشون بشه؟! آرزوی اینکه انسان...

    Completed  
  • ㅁ~KARMA~ㅁ
    62.6K 9.8K 19

    کاپل:یونمـین ژانر :رومنس ,تا حدی جنایی ,اسمات ,امپرگ ,هپی اند خلاصه: پارک جیمین... پسریه بیست و چهار ساله... به درخواست خواهرش که میخواد همراه شوهرش به مسافرت بره، برای نگهداری خواهرزاده ش سوجونگ به جزیره ججو که اونا توش زندگی می کنن میره... مین یونگی عموی سوجونگه، یه مرد زورگو...... پولدار... خشن.... ... حرص درآر...

    Completed  
  • Destroy [Completed]
    133K 29.8K 45

    +82.... تو امروز توی کلاس ادبیات گفتی عاشق همجنس شدن گناه بزرگیه. پس بیا باهم توی آتیش جهنم بسوزیم Yoongi -میتونی اونجا تنها بسوزی روزبخیر ↵ فن‌فیکشن یونمین Story Ranking // # 1 Yoonmin # 1 Minyoongi # 1 Bangtan #‌‌‌ 1 Funny # 1 Schoollife # 1 School # 1 Gayfiction # 1 Au # 2 Parkjimin # 3 Jimin

    Completed  
  • SEE
    59.5K 11.7K 25

    وقتي كه جيمين ميفهمه ميتونه روح هر موجوديو ببينه وقتي توي خونه ي جديدشون شوهر خواهرش توسط يك روح كشته ميشه و جيمين تنها كسيه كه اخطارهاي روح توي خونرو ميفهمه و مهم تر اينكه اون روح نسبت نزديكي باهاش داره و بايد مشكلش رو حل كنه تا بتونه به زندگيه بعديش بره و خب حل كردن مشكل شايد با كمك دوستش يونگي راحت بنظر بياد ولي...

  • Starting With A Lie [ KOOKV , YOONMIN ]
    188K 23.8K 28

    [ تمام شده ] تهیونگ خسته از دست دخترایی که بهش پیشنهاد میدادن یه دروغ بزرگ میگه و این وسط مجبور میشه از دوست صمیمیش بخواد که نقش دوست پسرش رو بازی کنه اسم داستان: Starting With A Lie《 با دروغ شروع شد 》 کاپل ها : Kookv , Yoonmin ژانر: عاشقانه، فلاف، کمدی ♡اقتنباس از یک مانهوا با همین نام♡

    Completed  
  • 「You Call Him Daddy Too?」ʏᴍ'
    28.4K 3.8K 8

    [ Completed ] جیمین هیچ وقت فکر نمیکرد مردِ جذابی که توی بار باهاش سکس داشته، پدرِ بهترین دوستش باشه. main couple: YoonMin Tags: Romance, smut, age gap, fluff, mini fic.

    Completed   Mature
  • Star Renaissance || VKook ~ Completed
    197K 34.8K 40

    Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...

    Completed  
  • 𝟕𝐅𝐚𝐭𝐞𝐬 : 𝐂𝐇𝐀𝐊𝐇𝐎 ( وبتون با ترجمه فارسی )
    31.3K 6.9K 177

    من اینجام و این وبتون رو ترجمه میکنم و میزارم امیدوارم که خوشتون بیاد . تاریخ شروع : 𝟏𝟒𝟎𝟎/𝟏𝟎/𝟐𝟔 تاریخ پایان : [ ادامه در بوک بعدی گذاشته میشه ]

  • ~ᵀʰᵉ ˢᵉᶜʳᵉᵗ ᵒᶠ ᴶⁱᵐⁱⁿ ᴾᵃʳᵏ ʷᵃˢ ʳᵉᵛᵉᵃˡᵉᵈ~
    16.9K 2.4K 24

    ~راز پارک جیمین لو رفت~ (تموم شده) کاپل:یونمین.کوکوی‌. ژانر:طنز،مدرسه ای،عاشقانه،فول اسمات. خلاصه : جیمین پسر مغرور و خشکی که تازه انتقالی گرفته و وارد دبیرستان سئول شده و با پسر سرد و خشک دبیرستان لج افتاده . چی میشه اگه یونگی بفهمه اون پسر مغرور خشک لباس زیر های پرنسسی میپوشه؟ #یونمین#اسمات#مدرسه ای#عاشقانه

  • 𝑺𝒆𝒓𝒐𝒕𝒐𝒏𝒊𝒏
    4.8K 1.1K 21

    سروتونین هورمون جاری کننده‌ی "احساس خوب" و ضد افسردگی. کاپل: یونمین. ژانر: رومنس، فلاف. وضعیت: کامل شده.

    Completed  
  • I'm not a Bitch
    91.2K 12.5K 37

    کاپل اصلی:یونمین، کوکوی فرعی: نامجین ژانر:امگاورس، اسمات، هپی اند، مدرسه ای °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° +(فک کنم متوجه شدی جفتیم... ؟) -بل....له الفا +پس هرزه بازیاتو تموم کن فهمیدیییی -ولی..ولی ما فقط دوستیم +تو هرزه منی فهمیدی فقط ماله مننن -من... من هرزه نیستم با سیلیه دیگ ای ک تو گوشش میخوره تعادلشو از دست میده...

  • ☕⊱A Hug In A Cup⊰☕
    489K 131K 51

    بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پ...

    Completed  
  • My rejected fairy🧚🏻✨
    24.2K 3.8K 31

    ( کامل شده ) + پارک جیمین ! تو به دلیل نقض قوانین ، از دنیای پری ها طرد خواهی شد ! و برای مجازات گستاخی به جایگاه والای اعلاحضرت ، بال هاتو از دست خواهی داد... _ نه شما نمی‌تونید اینکار و بکنید نه نههههه « پری طرد شده ی من | My rejected fairy » کاپل اصلی: « یونمین » کاپل فرعی : « ویکوک » ژانر : « تخیلی . عاشقانه . ک...

    Completed  
  • A Spring Day [Yoonmin]~|completed
    15.1K 3.4K 10

    ↴ేخلاصه پسری با اندام لاغر و موهایی به رنگ طلایی، که همیشه توی نقطه خاصی از پارک، زیر درخت و روی ویلچرش می نشست و کتاب مورد علاقه اش، "بادام" رو می خواند. همین پسر اون روز ناراحت کننده، بهش دستمال کاغذی داد تا مثل بچه های دماغو فین فین نکنه.... و از اون لحظه به بعد پسر مو طلایی شد بهترین هیونگِ جیمین! ~"داستانی کوتاه...

    Completed  
  • 𝐶ℎ𝑢𝑟𝑐ℎ⛪
    28.6K 4.2K 32

    تصور اینکه جیسونگ یه پسر گناهکار باشه و مینهو یه کشیش در حال آموزش.. فقط یه چیز می‌تونه اونا رو به هم نزدیک کنه 'گناه' همه چیز از وقتی شروع میشه که جیسونگ با کت و شلوار قرمزی وارد کلیسا میشه و... فیک: 𝐶ℎ𝑢𝑟𝑐ℎ⛪کلیسا نویسنده: رز کاپل : مینسونگ، چانمین ژانر: درام، اسمات، رمانتیک (اندکی معمایی و کمدی) وضعیت: پایان ی...

  • 𝑺𝒕𝒐𝒏𝒆 𝑶𝒇 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝑷𝒐𝒘𝒆𝒓
    99.5K 11.1K 32

    «کامل شده» داستان از اینجا شروع میشه که بعد از 1000 سال یک شخص آواتار با تمامی قدرت ها بدنیا میاد ولی هنوز با بدنیا نیومدنش لواتاریا جنگ رو با خوناشام ها و گرگینه ها شروع میکنن. کیــم تهیونگ رییس تمامی خوناشام ها و کیــم نامجون آلفا و رییس پک گرگینه ها با متحد شدن هم دیگه به جنگ با لواتاریا میرن و داستان با دنیا اومدن...

  • 𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐂𝐚𝐭 |•𝐘𝐎𝐎𝐍𝐌𝐈𝐍•|
    26.6K 4.3K 26

    جیمین پسر قوی و مستقلی که سعی داره رو پاهای خودش وایسه البته این کار با وجود کلی طلبکار و بدهی های سنگین که واسش مونده تقریبا غیر ممکنه..... بزرگ ترین آرزوش ساخت یه هتل پنج ستاره از اون مخروبه به ارث رسیده اش بود... بین این همه اتفاق وحشتناک پیدا کردن یه گربه سیاه و پشمالو با چشمای خمار و سبز یکم حالشو بهتر می کنه ول...

    Completed   Mature
  • «𝗜𝗰𝗲 𝗦𝘁𝗼𝗻𝗲»
    20.2K 4.2K 32

    🐺❄سنگ یخ 🐺❄ژانر:عاشقانه،اسمات،امگاورس،فانتزی 🐺❄کاپل اصلی:یونمین 🐺❄کاپل فرعی: نامجین،(تهکوک"ورس") ❄🐺خلاصه: جیمین یا باید برای زندگی جدیدش میجنگید...یا خودش و تسلیم آلفای برف زندگی گذشته اش میکرد که به شدت کینه ای بود.... ـــــــــ نامجون باید درک میکرد عاشق یه انسان شدن به این راحتیا نبود. ـــــــــ جونگکوک نمیخ...

    Completed   Mature
  • MR. Queen | یونمین
    14.3K 2.4K 36

    "پایان یافته" خب راسیتش من نه به جادو باور داشتم، نه به تناسخ و این چرت و پرتا. هنوزم باورم نمیشه همچین چیزی اتفاق افتاده و من، پارک جیمین اعظم از تناسخ روح یه دختر که از قضا قراره ملکه امپراطور توی دهه ای بوق بشه، باشم و بعدشم یهو خر پس کلم بزنه و قول محافظت از اون هیولای دوسر رو به خودم بدم . بیشتر از همه از خود...

    Completed  
  • Makeup artist [Vkook]~|completed
    149K 21.6K 37

    ↴ేخلاصه شغل ایده آل هر فن اینکه میکاپ آریست آیدل خودش بشه. و جونگ‌کوک این شغل رو صاحب شده:) {داستانی جهت ساخت حس خوب و اکلیلی} ================ 💄ే نام ⪼『میکاپ آریست -- Makeup artist』 🐞ే کاپل ⪼ تهکوک 🔖ే ژانر ⪼ توییت، فیک چت، اندکی فلاف، شاید فان، رمنس 👠ే نویسنده ⪼ بلو رایتر 🍷ే وضعیت ⪼ پایان یافته

    Completed  
  • BLUE MOON
    331 66 5

    جایی دور از زمین آدما، سر زمینی وجود داشت که به سه بخش از هم جدا میشدن دنیایی از سه بخش، بخش اول سر زمین سر سبزی با موجودات افسانه ای با قدرت آتیش بخش دوم سر سزمین یخی با قدرت یخ ولی بخش سوم... دنیای همیشه تاریکی که هیچکی دلش نمیخواست حتی از نزدیکیش رد بشه بخش سوم از جنس رعد و برق و ابر های سیاه و موجوداتی با قدرت ر...

    Mature
  • -Friend Zone | Vkook-
    324K 47.5K 28

    تهیونگ و جونگکوک بهترین دوستای هم حساب میشدن؛ فقط تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه جونگکوک دو ساله روش کراش داره و بدون اینکه بخواد باهاش بخوابه! 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 Writer & Editor: SAMAR Genre: Comedy, Slice of Life, Smut🔞 𝑻𝒆𝒍𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍: 𝑽_𝑲𝒐𝒐𝒌𝒊

    Completed  
  • She is the man | ᴊᴍ+ʏɢ
    112K 23.1K 46

    [-کامل شده-] 𝐌𝐢𝐧𝐘𝐨𝐨𝐧 چرا فقط نمیای امتحانش کنیم؟ یه پسر بد مثل منو یه دختر بد مثل تو، ما بهترین کاپل رو برای جشن امسال دانشگاه میسازیم. یونگی پوزخندی زد، به صندلیش تکیه داد و زمزمه کرد: - اما یه پسر بد مثل تو، با یه پسر خوب مثل من تکمیل میشه. [ همه چیز اونجایی شروع میشه که یونگی به اسم خواهرش یونجی با کراشش پا...

    Completed  
  • Father [Yoonmin]~|completed
    88.1K 17.8K 27

    _ من یه پدر مجردم _ دوستت دارم _ من یه دختر 3 ساله دارم... _ دوستت دارم _ من فقط باری سنگین روی شونه هاتم.... _ دوستت دارم پتال....و هیچ اهميتي به این ها نمیدم ↴ేخلاصه چیزی درباره اثر پروانه ای می‌دونید؟ میگن حتی بال زدن یک پروانه هم میتونه روند جهان رو تغییر بده. یونگی با تک تک وجودش به این قانون باور داشت. اگه...

    Completed  
  • ❄️Snowflakes❄️
    10.4K 1.6K 20

    همون‌طور که بوسشون داغ تر میشد، دونه های برف تصمیم گرفتن ببارن و بدن اون دو پسر رو خنک کنن. - اوه شت! داره برف میاد و تو لباس گرم نپوشیدی! با تموم شدن حرفش سریع کاپشنش رو در آورد تا اونو به جیمین بده. + بزار برف بباره. مهم نیست. با تعجب به جیمین که داشت لبخند میزد، نگاه کرد. + تا وقتی تو اینجایی، من سردم نمیشه. و بعدش...

    Completed   Mature
  • You can't be porn star
    55.9K 7K 40

    جیمین پسر بیست ساله ای که تصمیم میگیره تبدیل به یک پورن استار بشه و چی میشه اگر واسه فیلم اولش مین یونگی طراح لباس پورن پارک جیمین اون رو ببینه ؟ . تاحالا چندتا فیلم داشتی ؟ . با منید ؟ . اره با توعم پینکی . م..من تا..تاحالا فیلمی نداشتم . یعنی این اولین فیلمته؟ . آ..آره . چیزی هم یاد داری ؟ . نه راستش .. می...

  • Y.G
    225K 47.5K 56

    متاسفم یونگی تو نمی تونی خودتو از شر پارک جیمین خلاص کنی . خوش بگذره! *** نگاه یونگی به لبای جیمین و خورده بیسکوئیتای روش افتاد و بی اختیار با تحسین گفت:(( خوشمزه به نظر میاد .)) جیمین لباشو تو دهنش کشید و به رد شکلات روی لب بالایی یونگی نگاه کرد. _ مال توام . دوتا پسر با نگاه مب...

    Completed  
  • The legacy of immortality
    78.9K 15.2K 73

    داستان در مورد سرنوشت چند پسره که به هم گره خورده سرنوشتی که هیچ کس نمی دونه چه چیزی براشون رقم زده مرگ و زندگی به دست سرنوشته ولی فقط یه نفر ، یه نفر توانایی تغییر این سرنوشت و داره... فقط تا همین حد می تونم بگم چون اگه بیشتر بگم اسپویل میشه پس لطفا به مقدمه داستان مراجعه کنید تا از اطلاعات داستان با خبر بشید داستان...

  • K&K
    1.3K 237 15

    هزار بار نگاهت کردم و تو روت اونور بود و ندیدی، مثل ماه. هزار بار از پشت پنجره اتاقم نگاهش کردم و حتی یبارشم نفهمید... کیم نامجون بعد از 10 سال کسی که عاشقش هست رو پیدا میکنه ولی جین قلبش هنوزم برای همسرشه...

  • Robber |Yoonmin |SMUT
    8.2K 957 10

    | تکمیل| نفسای داغش رو تو گردن پسر آزاد کرد. دست هاش رو محکم گرفته بود تا فرار نکنه ، نه مثل دفعه های قبل +توی فسقلی..این دفعه چی دزدیدی؟! پسر کوچیکتر از ترس میلرزید ، اون گیر افتاده بود و راه فراری نداشت. -م...من..نمیدونم! مرد بزرگتر پوزخندی زد. +نمیدونی پارک؟....تو دیگه ساعت یا پولم رو ندزدیدی...تو قلبم رو دزدیدی...

    Completed