Select All
  • 𝐂𝐇𝐀𝐑𝐌𝐄𝐑 | 𝐊𝐕 | 𝖥𝗎𝗅𝗅
    178K 20.5K 36

    _ولت نمیکنم. اینبار از دستت نمیدم. حتی اگه بدونم شب ها وقتی توی بغلت،بین بازوهات جا میگیرم،به امید اینکه خوابش رو ببینی چشم هات رو میبندی! حتی اگه بدونم صبح ها به امید دیدن اون، توی بغلت چشم هات رو باز میکنی! حتی اگه بدونم موقع صدا زدنم،اشتباهی اسم اون رو جای اسم من میگی! حتی اگه بدونم موقع خوشحالیهات لحظه ای ،اون رو...

  • Entertain me(complete)
    66.7K 11.3K 44

    [چت استوری✤] "بهم پیام بده اگه فکر می کنی به اندازه کافی سرگرم کننده هستی"کلماتی بود که جونگکوک روی صندلی اتوبوس کنار یه شماره پیدا کرد. جونگکوک سرگرم کننده بود؟اره خیلیم بامزه بود ولی منظور تهیونگ این نبود. ناامیدی دیگه این بود که تهیونگ دنبال یه دختر می گشت که جونگکوک صددرصد نیست. 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ➪ 𝑽𝑲𝑶𝑶𝑲 ...

    Completed  
  • I found a daddy just for myself ( kookv version )
    83.4K 7.7K 30

    تمام شده داستان راجب پسریه که قصد داره چیزی رو تجربه کنه که همه ازش حرف میزنن‌ و اکثر انجامش‌ دادن و حالا تو سن نوجوونی‌ و کنجکاوی قراره اون هم طعمش‌ رو بچشه طعم‌ داشتن‌ یه رابطه رو ولی توی این رابطه دنبال چی میگرده؟ کسی رو که برای اولین‌ تجربش‌ انتخاب کرده آدمه خوبیه؟ یا دوست درونش پیشش می مونه؟ دوست درونش؟ نمی دون...

    Completed  
  • Mr kim/vkook
    53.1K 5.9K 26

    +قشنگه؟ * فرستادن عکس* seen +میخوام با اون دهنه لعنتیت باسنه قشنگ و سفیدمو بنفش کنی Typing... _فردا با خانواده تشریف بیار مدرسه! taehyung 🔝 ژانر:کمدی،طنز،،توییتر،مدرسه،چت،اسمات کاپل:ویکوک 🚫من نیاز به نقد های بی رحمانه ی شما ندارم خوشتون نیومد فقط از فیک برید بیرون🚫 شروع فیکشن:1401/6/29 پایان فیکشن:1402/1/1

  • prison
    28.2K 2.5K 6

    جئون جونگ کوک یه کاراموز اشپزیه که انتخاب میشه تو زندان برای 6ماه کاراموزی کنه و خوب اونم راضی نیست اما برای اینکه بتونه اشپز یه رستوران خوب بشه مجبوره

  • 🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷
    326K 54.9K 49

    جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire

    Completed  
  • S̷l̷o̷w̷ ̷d̷e̷a̷t̷h̷ ᵥₖₒₒₖ
    92.2K 13.9K 57

    |مرگ تدریجی| کائنات دو تا رئیس مافیا رو کنار هم قرار میده که از قضا کیم تهیونگ آلفای خون خالص پک فکر میکنه که جئون جونگ کوک مسبب تمام بدبختی‌هاشه. طی یه درگیری جونگ کوک ضربه ای به سرش میخوره که باعث میشه حافظش رو از دست بده. جونگ کوک چیزی به یاد نمی‌آورد و حالا تمام گذشته براش اسراری بود که خانوادش اون رو مقصر اتفاقا...

    Completed   Mature
  • ⌠ Sex Therapist⌡ ᵛᵏᵒᵒᵏ-ᵏᵒᵒᵏᵛ
    43.9K 4.3K 16

    ┋⑉ 𝖭𝖺𝗆𝖾: SexTherapist ┋⑉ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Criminal_Medical_ BDSM_Verse_Angst_ Smut_Romance ┋⑉ 𝖢𝗈𝗎𝗉: #VKOOK & #KOOKV ┋⑉ 𝖴𝗉𝖳𝗂𝗆𝖾: هفتـه‌ای یـک پـارت ┋⑉ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: Taehyun | @Never_FU یک دانشجوی سکس تراپی، به اجبار موضوعی رو برای پروژه‌ش که هیچ ایده‌ای درباره‌ش نداره انتخاب می‌کنه، ولی فکر نمی‌کرد که باید همچی...

    Mature
  • Smile in Pain (VKook)
    21.1K 4K 15

    - اسم بابابزرگت چیه؟ + کیم تهیونگ... آقای کیم الان دیگه پدربزرگ شده. پسرش انگار فراموشش کرده و نوه‌ش بعد از سال‌ها قراره یه هفته پیشش بمونه و چی بهتر از این که توی این مدت براش داستان عشق اولش و اون پسرِ خرگوشی رو تعریف کنه؟ این فیک حول محور خاطرات گذشته و اتفاقاتی در حال که به همون خاطرات مربوط میشن می‌چرخه و داستا...

    Completed  
  • "FROM THE MOMENT I SAW YOU, YOU BECAME MINE"VKOOK
    64.6K 4.1K 25

    چی میشد تهیونگ به کلاب بره و چشمش به یه پسر بیوفته و عاشقش بشه؟؟؟ چی میشد بخواد او پسرو بدزده و ماله خودش کنه؟؟؟ قسمتی از رمان: کمره باریکشو میکشه میچسبونش به خودش"نمیدیش؟؟" کوک بدنش داغ شده بود .. سعی میکنه از بدنش فاصله بگیره"نه حالا ولم کن!" تهیونگ با این حرفش لبای پایینش و محکم گاز میگیره اخماش مشخص بود چشای کوک ب...

  • Ginger | VkooK | Daddykink
    58.2K 6.5K 16

    کمدی ترین فیکشن واتپد فیکشــن: جــینجــر ginger کاپــل: ویـکـوکــ VKOOK ژانـر: ددی کینــک ، فلــاف ، اسمــات ، رمنــس❤️ ، کمــدی نویسنـده: مهتــا روز آپ: هر دوشنبه به صورت منظــم! ═════════════════════════ خــلاصــه: جئــون جونگکـوک صاحــب غــذاخــوری کوچیــکیه که کســب و کارش بعد از باز شــدن رستــوران بزرگـی درســت...

  • ༒︎𝐃𝐫.𝐉𝐄𝐎𝐍
    147K 22.9K 30

    💛دکتر جئون جونگکوک ؛ مشهور ترین پزشک مغز و اعصاب تو بیمارستان خانواده ی کیم که با تمام وجود از همه ی اون ها متنفره کار میکنه. نفرتی که با رقابتی که بین اون و بزرگترین پسر کیم بود شروع شد. چی میشه اگه پسر کوچک تر کیم و برادر رقیبش ، برای کارآموزی پیش اون بیاد؟ ‌❈═══════════►••• 🤍𝐆𝐚𝐧𝐫𝐞: 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭.𝐝𝐫𝐚𝐦𝐚.𝐫...

  • Im a guardian for my bodyguard |kookv
    4.1K 508 16

    {من محافظِ بادیگاردم هستم} کاش از اول میدونستم با کمک کردن بهت دارم خودمو تو چه دردسری میندازم. انگار من با دست های خودم قلبم رو گذاشتم رو تیغه ی گلِ رز. این یه عشق تعریف نشدست، قرار نیست حتی خودمون بفهمیم که بهش دچار شدیم، چه برسه به باقی آدم ها که بخوان درک کنن یا بپذیرنش... ☆این فیکشن قراره وایب قرمزرنگ از جوونی ب...

    Mature
  • fox
    73.9K 8.9K 31

    جانگکوک کوچیکترین پسر رئیس باند خلافکار سئول که برعکس جایگاهش پسری معصوم و ساده ست که برای تولدش برده ای وحشی و خطرناک کادو میگیره برده ای که نه کسی می‌دونه کیه و نه می‌دونه اسم واقعیش چیه فقط میون تاریکی وجودش و چشم های ترسناکش یه لقب براش وجود داره فاکس... ● نام فیک ~> روباه ○ ژانر ~> اسمات ،مافیا، bdsm ● نویسنده...

  • 《 organisation 》
    3.3K 311 16

    [ سازمان ] سال 1572 پنج تا دوست صمیمی؛ پارک ، مین ، وانگ ، جئون و کیم به خاطر مرتکب شدن به یه اشتباه .... از اون موقع 450 سال گذشته و حالا قدرت از پدرها به پسرها رسیده و الان اونها مجبورن پایبند قوانین اجدادشان باشن . این وسط چه اتفاق هایی ممکنه پیش بیاد؟ بخشی از داستان : نامجون: میدونم با تاسف من هیچی درست نمیشه...

  • All of my heart is yours
    159K 23K 48

    تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مش...

  • Amnesia
    92.4K 13.9K 13

    [کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خسته‌ست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپل‌های فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپل‌های فرعی مومنت...

    Completed  
  • || Taekook Porn Hub ||
    62.9K 2.3K 13

    اسمات ویکوک هر وقت یاد یه اسمات قشنگ بیافتم در خدمت هستم This is Persian book(farsi) Top taheyung Bottom jungkook تاپ ته باتم کوک Cover by @beyzablnt

  • ASMR ARTIST- FARSI- [KOOKV]
    19.3K 2.5K 12

    «از ویدیوهای دوست‌پسر باتمت بیشتر آپلود کن لطفاً» جایی که تهیونگ یه هنرمند «ای‌اس‌ام‌آر»ئه و جونگکوک هر شب با ویدیوهاش خودارضایی می‌کنه. [ولی چی می‌شه اگه تهیونگ یه‌روزی خیلی اتفاقی بره خونهٔ جونگکوک زندگی کنه؟ چی می‌شه اگه رازش آشکار بشه؟ سر غرورش چه بلایی میاد؟] این داستان ترجمه‌ٔ فن‌فیکی به همین نام از اکانت @pe...

  • Little Devil
    38.5K 3.9K 9

    پس از مرگ خانواده‌ی جئون، سرپرستی جونگ‌کوک یتیم رو عموش کیم تهیونگ قبول میکنه و توی پر قو بزرگش میکنه... اما چی میشه اگه جونگ کوک سعی در اغوا کردن عموی ناتنیش داشته باشه؟؟ GENRE: MAFIA, SMUT, DADDYKINK, ROMANCE COUPLE: Vkook _ SOPE WRITER:@melonhansis ✎Fiction_melon : آیدی چنل تلگرام 「ساخته‌ی ذهن نویسنده 」

  • Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed
    127K 19.1K 25

    - فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...

    Completed  
  • 𝗠𝗼𝗻𝘀𝘁𝗿𝗼-ᵛᴼᴼᴷ-ᴷᴼᴼᴷᵛ
    69.5K 11K 8

    ༄𝕸𝖔𝖓𝖘𝖙𝖗𝖔 [COMPLETED] + یه آلفای بالغ، ترسیده و مغموم! با رائحه ی گرم! با انگشتای کشیدش صورت روشن پسر زیرش رو نوازش کرد و پوزخندی رو لبش نشوند، ادامه داد: +نترس! سیرابم از خونِ لذیذ یکی از هرزه های همینجا... که فردا صبح قراره عکس جنازش بره روی مجله ها. دستش رو با هر کلمه پایین و پایین تر میبرد و روی تن برهن...

    Completed  
  • ๑BLUE EYES๑
    227K 33.1K 54

    ژانر:امپرگ~ اسمات~ رمنس~درام~ گی ~زندگی روزمره تهیونگی ک به خاطر ابی بودن چشماش از خانوادش طرد میشه و بعد ازون مجبور میشه با پسرعموش ازدواج کنه 😶🌼 چی میشه اگه بعد از طلاقش دوباره مجبور بشه با مرد شیطان صفتی به اسم جانگکوک ازدواج کنه ک از تهیونگ متنفره؟؟ 👿

  • 𝗛𝗶𝗿𝗮𝗲𝘁𝗵ᵛᵏ ᴬᵁ
    52.3K 5.8K 18

    • خـلاصـه: جئون جونگ‌کوک، پسری با عطر بلوبری که در کنج تنهایی‌هاش، غم رو در آغوش گرفته بود. زمان زیادی از دلباخته شدنش می‌گذشت؛ اما کیلومترها فاصله از کسی که عاشقش بود، قلب دلتنگش رو آزار می‌داد. زمزمه‌های "فراموشش کن" از هر طرف توی سرش اکو می‌شد؛ اما واقعاً اجازه می‌داد رویای آبیش رنگ ببازه و دلیل تپش‌های قلبش به دست...

    Completed  
  • Blue Orchid_PersianTranslate{kookv}
    68.1K 10.3K 13

    ⚠️ Warning ⚠️ امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت. "تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا...

  • Hidden Beauty || Kookv_Vkook_Sope
    293K 53K 56

    |کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021

    Completed  
  • Not Your Toy!! | Vkook Namjin § Full
    478K 64.4K 34

    -تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذر...

    Completed   Mature
  • HeartBeat Hospital | Vkook
    646K 70.7K 48

    "Completed" خلاصه: جئون جونگکوک رزیدنت جراح مغز و اعصاب،با وجود شلوغی بخش اورژانس بین اون همه مریض و همراهایی که به هیاهوی سالن دامن میزدن،مجذوب مرد نااشنایی میشه که با سردرگمی به دیوار سرد و بی روح بیمارستان تکیه داده و تو دنیای افکار خودش رها شده... چی میشه اگه جونگکوک با لجبازیاش این مرد رو اعصبانی کنه بدون اینکه...

    Completed  
  • 𝗗𝘂𝗺𝗽𝗹𝗶𝗻𝗴 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄
    14.4K 2.3K 10

    پیراشکی | 𝖣𝗎𝗆𝗉𝗅𝗂𝗇𝗀 تهیونگ هیچ وقت متوجهِ عشق و علاقه‌ی عمیقِ پسرِدبیرستانی که همسفرِ هرروز صبحش بود، نشده بود. همیشه مثلِ یک بچه‌ی خوب، صبح ها با اتوبوس به محلِ کارش میرفت و عصرها با اتوبوس همون مسیر برمیگشت. اما چی می‌شد اگر اون روزی پیامی ناشناس دریافت می‌کرد که پیام های عجیب براش میفرستاد و این تبدیل میش...

  • Rosy Color
    4.3K 791 8

    تو دنیایی که هیچ کس رنگ ها رو از هم تشخیص نمیده من چشمم با پیدا کردن سرخیه لباش رنگ ها رو از هم تشخیص داد .......................................................................................... یه سرزمین یه دشمنی و کینه بوی عطر شراب بوی خون شایدم مرگ تبعیض ما تو همچین جایی همو پیدا کردیم و عاشق هم شدیم اگه قراره ای...